۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{') |
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
از آنجا كه براى بازگفتن حال سالك و واصل، زبانى شيواتر و رساتر از زبان عشق نيست، سراسر اين كتاب، از عبارات و كنايات عاشقانه پر است و فصلى از آن نيست كه در آن، از سر زيبايى، جاذبه و جفاى معشوق، درد هجران، سوز و گداز در آرزوى وصال، غيرت و رشك، مستى هنگام ديدار و خمار لحظات فراق سخن نرفته باشد؛ چنانكه سراسر مقاله 21، وقف داستان شورانگيز عشق رابعه دختر كعب است. | از آنجا كه براى بازگفتن حال سالك و واصل، زبانى شيواتر و رساتر از زبان عشق نيست، سراسر اين كتاب، از عبارات و كنايات عاشقانه پر است و فصلى از آن نيست كه در آن، از سر زيبايى، جاذبه و جفاى معشوق، درد هجران، سوز و گداز در آرزوى وصال، غيرت و رشك، مستى هنگام ديدار و خمار لحظات فراق سخن نرفته باشد؛ چنانكه سراسر مقاله 21، وقف داستان شورانگيز عشق رابعه دختر كعب است. | ||
بنابراين، موضوع اصلى كتاب را همان عشق و درد بايد دانست كه شرط سلوك و كليد وصالى جز آن نيست و به گفته پروفسور لويى ماسينيون فرانسوى، از خاورشناسان نامى و عاشقان تصوف، همه آثار عطار بر پايههای «زيبايى»، «عشق» و «درد» استوارند و از اين سه ركن، درد، مهمتر و دستمايه نوآورىهاى اوست. | بنابراين، موضوع اصلى كتاب را همان عشق و درد بايد دانست كه شرط سلوك و كليد وصالى جز آن نيست و به گفته پروفسور لويى ماسينيون فرانسوى، از خاورشناسان نامى و عاشقان تصوف، همه آثار عطار بر پايههای «زيبايى»، «عشق» و «درد» استوارند و از اين سه ركن، درد، مهمتر و دستمايه نوآورىهاى اوست.{{شعر}}{{ب|''سه ره دارد جهان عشق اكنون''|2='' يكى آتش، يكى اشك و يكى خون''}}{{پایان شعر}} | ||
{{شعر}}{{ب|''سه ره دارد جهان عشق اكنون''|2='' يكى آتش، يكى اشك و يكى خون''}}{{پایان شعر}} | |||
خط ۷۴: | خط ۷۳: | ||
الف) پيشينه | الف) پيشينه | ||
عطار، در خاتمه «الهىنامه» مىگويد: | عطار، در خاتمه «الهىنامه» مىگويد:{{شعر}}{{ب|''ز چندين باغ، كز من يادگار است ''|2=''جهان چون باغ جنت پرنگار است ''}}{{پایان شعر}} | ||
{{شعر}}{{ب|''ز چندين باغ، كز من يادگار است ''|2=''جهان چون باغ جنت پرنگار است ''}}{{پایان شعر}} | |||
اگرچه اين بيت، به وجود منظومههايى مانند«اسرارنامه» پيش از سروده شدن «الهىنامه» اشارت دارد، به دليل دو بار ياد كردن او از «الهىنامه»(خسرونامه) خود در مقدمه «اسرارنامه»، مىتوان گفت نخستين منظومه عطار، «الهىنامه» اوست. گواهان تاريخى نيز اين دعوى را تأييد مىكنند. البته نام اصلى اين منظومه كه از سده هشتم به بعد به «الهىنامه» معروف و نسخههايى از آن منتشر شد، «خسرونامه» بوده است و ديگران نامش را بدل كردهاند، اما انتساب منظومه «گل و هرمز» كه به سرگذشت عشق هرمز يا خسرو با گلرخ مىپردازد، درست نيست و كسانى به دليل ياد شدن خسرو در آن و «خسرونامه» معروف، آن را نيز از عطار دانستهاند. | اگرچه اين بيت، به وجود منظومههايى مانند«اسرارنامه» پيش از سروده شدن «الهىنامه» اشارت دارد، به دليل دو بار ياد كردن او از «الهىنامه»(خسرونامه) خود در مقدمه «اسرارنامه»، مىتوان گفت نخستين منظومه عطار، «الهىنامه» اوست. گواهان تاريخى نيز اين دعوى را تأييد مىكنند. البته نام اصلى اين منظومه كه از سده هشتم به بعد به «الهىنامه» معروف و نسخههايى از آن منتشر شد، «خسرونامه» بوده است و ديگران نامش را بدل كردهاند، اما انتساب منظومه «گل و هرمز» كه به سرگذشت عشق هرمز يا خسرو با گلرخ مىپردازد، درست نيست و كسانى به دليل ياد شدن خسرو در آن و «خسرونامه» معروف، آن را نيز از عطار دانستهاند. |
ویرایش