پرش به محتوا

سنن النبي صلی‌الله‌علیه‌و‌آله (تصحیح و ترجمه فقهی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سنن النبي (ابهام زدایی)' به 'سنن النبي (ابهام‌زدایی)'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سنن النبي (ابهام زدایی)' به 'سنن النبي (ابهام‌زدایی)')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
[[فقهی، محمدهادی]] (مترجم و محقق)
[[فقهی، محمدهادی]] (مترجم و محقق)


[[طباطبایی، محمدحسین]] (نويسنده)
[[طباطبایی، سید محمدحسین]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏24‎‏/‎‏46‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏2‎‏ ‎‏س‎‏9041‎‏ ‎‏1378
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏24‎‏/‎‏46‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏2‎‏ ‎‏س‎‏9041‎‏ ‎‏1378
خط ۲۲: خط ۲۲:
| سال نشر = 1378 ش  
| سال نشر = 1378 ش  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE2313AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02313AUTOMATIONCODE
| چاپ =7
| چاپ =7
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13873
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02313
| کتابخوان همراه نور =02313
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''سنن النبي صلی‌الله‌علیه‌و‌آله (تصحیح و ترجمه فقهی)'''، نوشته استاد علامه [[طباطبایی، محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]] (تبريز، 1282-1360ش، قم) همراه با ملحقات و ترجمه فارسى آن دو (متن و ملحقات) است كه با تصحيح و اهتمام شيخ محمدهادى فقهى به سامان رسيده است. درباره اين نسخه چند نكته گفتنى است:
{{کاربردهای دیگر|سنن النبي (ابهام‌زدایی)}}
'''سنن النبي صلی‌الله‌علیه‌و‌آله (تصحیح و ترجمه فقهی)'''، نوشته استاد علامه [[طباطبایی، سید محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]] (تبريز، 1282-1360ش، قم) همراه با ملحقات و ترجمه فارسى آن دو (متن و ملحقات) است كه با تصحيح و اهتمام شيخ محمدهادى فقهى به سامان رسيده است. درباره اين نسخه چند نكته گفتنى است:


#مصحح محترم، تصويرى از دست‌خط و تقريظ [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] بر كتاب حاضر را آورده است كه استاد علامه در آن، تأييد كرده است كه افزايش ملحقات به اصل كتاب بنا بر اجازه ايشان و به همت آقاى فقهى انجام شده است<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص3</ref>
#مصحح محترم، تصويرى از دست‌خط و تقريظ [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبايى]] بر كتاب حاضر را آورده است كه استاد علامه در آن، تأييد كرده است كه افزايش ملحقات به اصل كتاب بنا بر اجازه ايشان و به همت آقاى فقهى انجام شده است<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص3</ref>
#در كتاب حاضر، متن عربى و ترجمه فارسى در كنار هم آمده؛ به اين ترتيب كه در نيمه اول هر صفحه، قطعه‌اى از متن عربى و در نيمه دوم همان صفحه ترجمه فارسى همان مطلب ذكر شده و به همين شيوه تا پايان كتاب ادامه يافته است.
#در كتاب حاضر، متن عربى و ترجمه فارسى در كنار هم آمده؛ به اين ترتيب كه در نيمه اول هر صفحه، قطعه‌اى از متن عربى و در نيمه دوم همان صفحه ترجمه فارسى همان مطلب ذكر شده و به همين شيوه تا پايان كتاب ادامه يافته است.
#مصحح در مقدمه‌اش كه در تاريخ 14 آذر 1353 نوشته، با ذكر تاريخچه نگارش اصل كتاب حاضر و همچنين چگونگى افزايش ملحقات به آن، تأكيد كرده است: «... اين كتاب پُرارج تقريبا چهل سال پيش در حدود سال 1350ق، به دست تواناى علامه مؤلف درست هنگامى كه در «نجف» سرگرم تحصيلات بودند، به رشته تحرير درآمد... طبق دستور ايشان، پس از ذكر هر بابى از اصل كتاب، باب ديگرى به نام «ملحقات» به ترتيب باب‌هاى كتاب بر آن ضميمه شد؛ جز اينكه باب شمائل (از ملحقات) در آخر كتاب ذكر گرديد و دو باب ديگر (باب حج و باب نوادر) بر آن اضافه شده است. اصل كتاب، شامل (21) باب و (411) حديث و ملحقات (23) باب و (507) حديث مى‌باشد كه كلا (918) حديث در اين كتاب، مذكور است و البته چند حديث از اصل كتاب به دستور خود علامه مؤلف حذف گرديد... اين كتاب به‌طور كلى شامل سه بخش از برنامه‌هاى حيات‌بخش زندگى رسول خدا(ص) مى‌باشد:
#مصحح در مقدمه‌اش كه در تاريخ 14 آذر 1353 نوشته، با ذكر تاريخچه نگارش اصل كتاب حاضر و همچنين چگونگى افزايش ملحقات به آن، تأكيد كرده است: «... اين كتاب پُرارج تقريبا چهل سال پيش در حدود سال 1350ق، به دست تواناى علامه مؤلف درست هنگامى كه در «نجف» سرگرم تحصيلات بودند، به رشته تحرير درآمد... طبق دستور ايشان، پس از ذكر هر بابى از اصل كتاب، باب ديگرى به نام «ملحقات» به ترتيب باب‌هاى كتاب بر آن ضميمه شد؛ جز اينكه باب شمائل (از ملحقات) در آخر كتاب ذكر گرديد و دو باب ديگر (باب حج و باب نوادر) بر آن اضافه شده است. اصل كتاب، شامل (21) باب و (411) حديث و ملحقات (23) باب و (507) حديث مى‌باشد كه كلا (918) حديث در اين كتاب، مذكور است و البته چند حديث از اصل كتاب به دستور خود علامه مؤلف حذف گرديد... اين كتاب به‌طور كلى شامل سه بخش از برنامه‌هاى حيات‌بخش زندگى رسول خدا(ص) مى‌باشد:
#:الف)- آداب و سنن آن حضرت با خداى متعال (آداب عبادات و ادعيه و اذكار)؛
#:الف)- آداب و سنن آن حضرت با خداى متعال (آداب عبادات و ادعيه و اذكار)؛
#:ب)- آداب و سنن آن حضرت با طبقات مختلف مردم (آداب عشرت)؛
#:ب)- آداب و سنن آن حضرت با طبقات مختلف مردم (آداب عشرت)؛
#:ج)- آداب و سنن ديگر آن جناب، مانند آداب سفر، غذا خوردن، پوشيدن لباس و امثال اينها كه ما آنها را (آداب نفسى و فردى) مي‌گوييم<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص16-17</ref>
#:ج)- آداب و سنن ديگر آن جناب، مانند آداب سفر، غذا خوردن، پوشيدن لباس و امثال اينها كه ما آنها را (آداب نفسى و فردى) میگوييم<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص16-17</ref>
#هرچند مقايسه تفصيلى متن عربى و ترجمه فارسى و داورى درباره ميزان موفقيت مترجم در اثر حاضر كارى تخصصى و مشكل است و نياز به فرصتى فراخ دارد، وليكن به‌عنوان نمونه و مقايسه اجمالى به ذكر چند عبارت از متن و ترجمه آن، اكتفا مى‌شود:
#هرچند مقايسه تفصيلى متن عربى و ترجمه فارسى و داورى درباره ميزان موفقيت مترجم در اثر حاضر كارى تخصصى و مشكل است و نياز به فرصتى فراخ دارد، وليكن به‌عنوان نمونه و مقايسه اجمالى به ذكر چند عبارت از متن و ترجمه آن، اكتفا مى‌شود:


يك- نويسنده گرامى چنين نوشته است: «في الخصال: بإسناده إلى علي(ع) - في حديث الأربعمائة - قال: تزوجوا؛ فإن التزويج سنة رسول‌الله(ص)؛ فانه كان يقول: من كان يحب أن يتبع سنتي فإن من سنتي التزويج». مترجم محترم، متن مذكور را چنين ترجمه كرده است: «[[شيخ صدوق]] در «خصال» - ضمن حديث اربعمائه - از على(ع) روايت كرده كه فرمود: ازدواج، سنت رسول خدا(ص) است؛ زيراكه آن حضرت مى‌فرمود: اگر كسى بخواهد از سنت من پيروى كند، همانا از سنت من «ازدواج» است<ref>ر.ک: متن كتاب، ص146</ref>
يك- نویسنده گرامى چنين نوشته است: «في الخصال: بإسناده إلى علي(ع) - في حديث الأربعمائة - قال: تزوجوا؛ فإن التزويج سنة رسول‌الله(ص)؛ فانه كان يقول: من كان يحب أن يتبع سنتي فإن من سنتي التزويج». مترجم محترم، متن مذكور را چنين ترجمه كرده است: «[[شيخ صدوق]] در «خصال» - ضمن حديث اربعمائه - از على(ع) روايت كرده كه فرمود: ازدواج، سنت رسول خدا(ص) است؛ زيراكه آن حضرت مى‌فرمود: اگر كسى بخواهد از سنت من پيروى كند، همانا از سنت من «ازدواج» است<ref>ر.ک: متن كتاب، ص146</ref>


يادآورى: در اينجا مترجم محترم، عبارت «تزوجوا» به معنى «ازدواج كنيد» را فراموش كرده و ترجمه نكرده است.
يادآورى: در اينجا مترجم محترم، عبارت «تزوجوا» به معنى «ازدواج كنيد» را فراموش كرده و ترجمه نكرده است.


دو- نويسنده گرامى در مورد شب نيمه شعبان چنين نوشته است: «... و كان رسول‌الله(ص) يدعو فيها و يقول: اللهم اقسم لنا من خشيتك ما يحول بيننا و بين معصيتك و من طاعتك ما تبلغنا به رضوانك و من اليقين ما يهون علينا به مصيبات الدنيا. اللهم متعنا بأسماعنا و أبصارنا و قوتنا ما أحييتنا و اجعله الوارث منا و اجعل ثارنا على من ظلمنا و انصرنا على من عادانا و لا تجعل مصيبتنا في ديننا و لا تجعل الدنيا أكبر همنا و لا مبلغ علمنا و لا تسلط علينا من لا يرحمنا برحمتك يا أرحم الراحمين».
دو- نویسنده گرامى در مورد شب نيمه شعبان چنين نوشته است: «... و كان رسول‌الله(ص) يدعو فيها و يقول: اللهم اقسم لنا من خشيتك ما يحول بيننا و بين معصيتك و من طاعتك ما تبلغنا به رضوانك و من اليقين ما يهون علينا به مصيبات الدنيا. اللهم متعنا بأسماعنا و أبصارنا و قوتنا ما أحييتنا و اجعله الوارث منا و اجعل ثارنا على من ظلمنا و انصرنا على من عادانا و لا تجعل مصيبتنا في ديننا و لا تجعل الدنيا أكبر همنا و لا مبلغ علمنا و لا تسلط علينا من لا يرحمنا برحمتك يا أرحم الراحمين».


مترجم محترم، متن مذكور را چنين ترجمه كرده است: «... رسول خدا(ص) در آن شب چنين دعا مى‌كرد: خدايا خشيت و خوفت را، به‌قدرى در دلم قرار ده كه مانع از معصيت و نافرمانيم بشود؛ همچنين به اطاعت و فرمان‌برداريت، به‌اندازه‌اى مرا موفق دار كه موجب رضايت و خوشنودى تو گردد و از يقين به‌قدرى به من موهبت نما كه با داشتن آن تمام مصيبت‌هاى دنيا برايم آسان شود. خدايا! تا زنده‌ايم ما را از چشم و گوش و توانايى كه به ما بخشيده‌اى بهره‌ور ساز و آن‌ها را وارث ما قرار ده و خون ما را از آن كس كه بر ما ستم مى‌كند بگير و بر دشمنان، ما را نصرت و يارى ده - خدايا - بلا و مصيبتمان را در دينمان قرار مده و دنيا را بزرگ‌ترين هم و غم و منتهاى دانش ما مگردان و كسى را كه رحم نمى‌كند بر ما مسلط مساز؛ به رحمتت اى مهربان‌ترين مهربانان».
مترجم محترم، متن مذكور را چنين ترجمه كرده است: «... رسول خدا(ص) در آن شب چنين دعا مى‌كرد: خدايا خشيت و خوفت را، به‌قدرى در دلم قرار ده كه مانع از معصيت و نافرمانيم بشود؛ همچنين به اطاعت و فرمان‌برداريت، به‌اندازه‌اى مرا موفق دار كه موجب رضايت و خوشنودى تو گردد و از يقين به‌قدرى به من موهبت نما كه با داشتن آن تمام مصيبت‌هاى دنيا برایم آسان شود. خدايا! تا زنده‌ايم ما را از چشم و گوش و توانايى كه به ما بخشيده‌اى بهره‌ور ساز و آن‌ها را وارث ما قرار ده و خون ما را از آن كس كه بر ما ستم مى‌كند بگير و بر دشمنان، ما را نصرت و يارى ده - خدايا - بلا و مصيبتمان را در دينمان قرار مده و دنيا را بزرگ‌ترين هم و غم و منتهاى دانش ما مگردان و كسى را كه رحم نمى‌كند بر ما مسلط مساز؛ به رحمتت اى مهربان‌ترين مهربانان».


يادآورى: ترجمه «اقسم لنا من خشيتك...»، به «خشيت و خوفت را به‌قدرى در دلم قرار ده...»، دقيق نيست چون «اقسم»؛ يعنى تقسيم كن و همچنين بسيارى از ضميرهاى متكلم مع الغير در برگردان به‌صورت متكلم وحده ذكر شده و...
يادآورى: ترجمه «اقسم لنا من خشيتك...»، به «خشيت و خوفت را به‌قدرى در دلم قرار ده...»، دقيق نيست چون «اقسم»؛ يعنى تقسيم كن و همچنين بسيارى از ضميرهاى متكلم مع الغير در برگردان به‌صورت متكلم وحده ذكر شده و...


سه- نويسنده گرامى چنين نوشته است: «... عن الصادق(ع) قال: ما من مؤمن إلا و فيه دعابة و كان رسول‌الله(ص) يداعب و لا يقول إلا حقا و في الكافي مسندا عن معمر بن خلاد، قال: سألت أباالحسن(ع) فقلت: جعلت فداك الرجل يكون مع القوم، فيمضي بينهم كلام يمزحون و يضحكون، فقال: لا بأس ما لم يكن - فظننت أنه عنى الفحش - ثم قال: إن رسول‌الله(ص) كان يأتيه الأعرابي فيأتي إليه الهدية ثم يقول مكانه: أعطنا ثمن هديتنا، فيضحك رسول‌الله(ص) و كان إذا اغتم يقول: ما فعل الأعرابي أتانا».
سه- نویسنده گرامى چنين نوشته است: «... عن الصادق(ع) قال: ما من مؤمن إلا و فيه دعابة و كان رسول‌الله(ص) يداعب و لا يقول إلا حقا و في الكافي مسندا عن معمر بن خلاد، قال: سألت أباالحسن(ع) فقلت: جعلت فداك الرجل يكون مع القوم، فيمضي بينهم كلام يمزحون و يضحكون، فقال: لا بأس ما لم يكن - فظننت أنه عنى الفحش - ثم قال: إن رسول‌الله(ص) كان يأتيه الأعرابي فيأتي إليه الهدية ثم يقول مكانه: أعطنا ثمن هديتنا، فيضحك رسول‌الله(ص) و كان إذا اغتم يقول: ما فعل الأعرابي أتانا».


مترجم محترم، متن مذكور را چنين ترجمه كرده است: «... از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل شده كه فرمود: مؤمنى نيست مگر اينكه از مزاح بهره‌اى دارد و رسول خدا(ص) مزاح مى‌فرمود و جز مطالب حق چيزى نمى‌گفت. در «كافى» از معمر بن خلاد روايت شده كه گفت: از حضرت رضا(ع)پرسيدم قربانت گردم انسان در ميان جمعى قرار گرفته، سخنى پيش مى‌آيد، مزاح مى‌كنند و مى‌خندند! فرمود: مانعى نيست، اگر نباشد - راوى گويد من يقين كردم منظور حضرت فحش دادن و ناسزا گفتن است - بعد فرمود: مرد عربى پيش رسول خدا(ص) مى‌آمد و براى حضرت هديه مى‌آورد و همان جا مى‌گفت: پول هديه مرا مرحمت كن. رسول خدا(ص) مى‌خنديد و آن حضرت هر وقت غمناك مى‌گرديد، مى‌فرمود: اعرابى چه شد، كاش مى‌آمد»<ref>همان، ص49</ref>
مترجم محترم، متن مذكور را چنين ترجمه كرده است: «... از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل شده كه فرمود: مؤمنى نيست مگر اينكه از مزاح بهره‌اى دارد و رسول خدا(ص) مزاح مى‌فرمود و جز مطالب حق چيزى نمى‌گفت. در «كافى» از معمر بن خلاد روايت شده كه گفت: از حضرت رضا(ع)پرسيدم قربانت گردم انسان در ميان جمعى قرار گرفته، سخنى پيش مى‌آيد، مزاح مى‌كنند و مى‌خندند! فرمود: مانعى نيست، اگر نباشد - راوى گويد من يقين كردم منظور حضرت فحش دادن و ناسزا گفتن است - بعد فرمود: مرد عربى پيش رسول خدا(ص) مى‌آمد و براى حضرت هديه مى‌آورد و همان جا مى‌گفت: پول هديه مرا مرحمت كن. رسول خدا(ص) مى‌خنديد و آن حضرت هر وقت غمناك مى‌گرديد، مى‌فرمود: اعرابى چه شد، كاش مى‌آمد»<ref>همان، ص49</ref>
خط ۵۷: خط ۶۰:


==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references/>


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
خط ۶۳: خط ۶۶:
مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.


{{پیامبر اعظم(ص)}}
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


== وابسته‌ها ==
{{وابسته‌ها}}
[[سنن النبي صلی‌الله‌علیه‌و‌آله]]
[[سنن النبي صلی‌الله‌علیه‌و‌آله]]


[[سنن النبي(ص): آداب، سنن و روش رفتاري پیامبر گرامی اسلام]]
[[سنن النبي(ص): آداب، سنن و روش رفتاری پیامبر گرامی اسلام]]


[[سنن النبي صلی‌الله‌علیه‌و‌آله (ترجمه فقهی)]]
[[سنن النبي صلی‌الله‌علیه‌و‌آله (ترجمه فقهی)]]
خط ۷۵: خط ۷۹:
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
[[رده:سرگذشت‌نامه‌ها]]
[[رده:سرگذشت‌نامه‌ها]]
[[رده:سرگذشت‌‌نامه‌های فردی]]
[[رده:سرگذشت‌نامه‌های فردی]]
[[رده:سیرت نبوی]]
[[رده:سیرت نبوی]]
[[رده:قدیم 25 مرداد الی 24 شهریور]]