۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
#:مؤلف دانشمند در ضمن آن، سخنان شيرين و كلمات دلنشين و پرمغز ديگر عارفان را بهمناسبت موضوع مورد بحث نيز ذكر و با شعرهاى دلنواز عرفانى آراسته كرده است<ref>همان، ج 1، مقدمه، ص 3</ref>در قسمت تفسير معنوى، بيشتر، اخبار عامه و احاديث منقول آنها است كه در بيشتر تفسيرها كموبيش موجود است و در اينجا كمتر مورد استفاده فارسىزبانان قرار مىگيرد؛ ازاينرو آقاى آموزگار از اين قسمت بهكلى صرف نظر كرده و تنها بعضى شرح حالها و توضيحها و داستانهاى شيرين و سودمند آن «متنها» را در خلال شرحها يا پائين صفحهها بهصورت خلاصه آورده است. | #:مؤلف دانشمند در ضمن آن، سخنان شيرين و كلمات دلنشين و پرمغز ديگر عارفان را بهمناسبت موضوع مورد بحث نيز ذكر و با شعرهاى دلنواز عرفانى آراسته كرده است<ref>همان، ج 1، مقدمه، ص 3</ref>در قسمت تفسير معنوى، بيشتر، اخبار عامه و احاديث منقول آنها است كه در بيشتر تفسيرها كموبيش موجود است و در اينجا كمتر مورد استفاده فارسىزبانان قرار مىگيرد؛ ازاينرو آقاى آموزگار از اين قسمت بهكلى صرف نظر كرده و تنها بعضى شرح حالها و توضيحها و داستانهاى شيرين و سودمند آن «متنها» را در خلال شرحها يا پائين صفحهها بهصورت خلاصه آورده است. | ||
#:در قسمت تفسير عرفانى، چون آن هم از حديث و خبر و استشهاد از ديگر آيههاى قرآنى خالى نيست و بيشتر آنها هم عربى است كه قابل فهم براى دانشجويان و نوآموختگان نيست؛ ازاينرو خلاصهكننده محترم قسمت مفيد آن را از عربى به فارسى نقل و ترجمه و قسمت زائد را حذف كرده است<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 4</ref>بنابراين، براى هر آيه در اثر حاضر، بهطور معمول دو نوع تفسير آمده است: الف) تفسير لفظى؛ ب) تفسير ادبى و عرفانى. | #:در قسمت تفسير عرفانى، چون آن هم از حديث و خبر و استشهاد از ديگر آيههاى قرآنى خالى نيست و بيشتر آنها هم عربى است كه قابل فهم براى دانشجويان و نوآموختگان نيست؛ ازاينرو خلاصهكننده محترم قسمت مفيد آن را از عربى به فارسى نقل و ترجمه و قسمت زائد را حذف كرده است<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 4</ref>بنابراين، براى هر آيه در اثر حاضر، بهطور معمول دو نوع تفسير آمده است: الف) تفسير لفظى؛ ب) تفسير ادبى و عرفانى. | ||
#خلاصهكننده محترم چون در اين تفسير عرفانى، برخى لغتها و كلمههاى مشكل يافته كه در قرن چهارم و پنجم هجرى متداول بوده، مانند «اوكند» بهجاى «افكند» و «فرهيب» بهجاى «فريب» و «نبيد» بهجاى «نبود» و «هام» بهجاى «هم» و «فا» بهجاى «با» و «وا» بهجاى «فا»، بعضى را به | #خلاصهكننده محترم چون در اين تفسير عرفانى، برخى لغتها و كلمههاى مشكل يافته كه در قرن چهارم و پنجم هجرى متداول بوده، مانند «اوكند» بهجاى «افكند» و «فرهيب» بهجاى «فريب» و «نبيد» بهجاى «نبود» و «هام» بهجاى «هم» و «فا» بهجاى «با» و «وا» بهجاى «فا»، بعضى را به سبک فارسى امروز در ميان دو پرانتز نوشته و برخى لغات غليظ عربى را هم به فارسى سره يا عربى مأنوس در زبان فارسى تبديل نموده، بهطورىكه در اصل معنى تغييرى حاصل نشود<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3</ref> | ||
#خلاصهكننده محترم چون لطائف عرفانى و روحانى و نكات تاريخى و اخلاقى در ضمن تفسير ادبى و عرفانى، بسيار ذكر شده، براى جلب توجه بيشتر، بعضى از آنها را به نام «لطيفه» جداگانه علاوه بر لطيفههاى موجود بيان كرده است<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3</ref> | #خلاصهكننده محترم چون لطائف عرفانى و روحانى و نكات تاريخى و اخلاقى در ضمن تفسير ادبى و عرفانى، بسيار ذكر شده، براى جلب توجه بيشتر، بعضى از آنها را به نام «لطيفه» جداگانه علاوه بر لطيفههاى موجود بيان كرده است<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3</ref> | ||
#متأسفانه بعضى از جملهها و عبارتهاى عربى و يا فارسى در «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]] و عدة الأبرار»، ناقص يا نامفهوم و مبهم و بعضى آيات هم افتادگى دارد، با آنكه مقدارى زياد هم در غلطنامهها اصلاح شده، خلاصهكننده محترم هم هر قدر توانسته با مراجعه به مدارك و نصوصى ديگر اصلاح كرده، ولى در مواردى موفق نشده و مشكل باقى مانده است<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3 - 4</ref> | #متأسفانه بعضى از جملهها و عبارتهاى عربى و يا فارسى در «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]] و عدة الأبرار»، ناقص يا نامفهوم و مبهم و بعضى آيات هم افتادگى دارد، با آنكه مقدارى زياد هم در غلطنامهها اصلاح شده، خلاصهكننده محترم هم هر قدر توانسته با مراجعه به مدارك و نصوصى ديگر اصلاح كرده، ولى در مواردى موفق نشده و مشكل باقى مانده است<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3 - 4</ref> |
ویرایش