۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
وى در ادامه اين فصل به تبيين مفهوم شيعه در عصر صفوى پرداخته و مىنويسد: «تشيع در آن زمان، خارج از يك ايدئولوژى بسيار قوى و مؤثر كه توده مردم را عليه سنىها در داخل و خارج مسلح مىكرد، چيز ديگرى نبود، غير از يك اسم رسمى كه از حمايت همهجانبه پادشاهان «دينپناه» برخوردار مىشد؛ انعكاس اين موضوع را در اشعار بسيارى از شعراى اين دوره مىتوان مشاهده كرد»<ref>همان، ص36</ref> | وى در ادامه اين فصل به تبيين مفهوم شيعه در عصر صفوى پرداخته و مىنويسد: «تشيع در آن زمان، خارج از يك ايدئولوژى بسيار قوى و مؤثر كه توده مردم را عليه سنىها در داخل و خارج مسلح مىكرد، چيز ديگرى نبود، غير از يك اسم رسمى كه از حمايت همهجانبه پادشاهان «دينپناه» برخوردار مىشد؛ انعكاس اين موضوع را در اشعار بسيارى از شعراى اين دوره مىتوان مشاهده كرد»<ref>همان، ص36</ref> | ||
در فصل دوم اين بخش، علل و زمينههاى مختلف و متفاوتى كه موجب دور ماندن شاعران و گويندگان اين عصر از متون اسلامى و بهخصوص آثار بزرگان شيعه در گذشته و زمان حيات آنها شده، بررسى شده است. در اين مورد تلاش نگارنده بيشتر بر اين بوده است كه ضمن اذعان به ناچيز بودن بازتاب تفكر شيعى در شعر اين دوره، ويژگىها و خصوصيات مختلف و متنوع ايجاد بسترهاى اين خلأ فكرى و فرهنگى را در انواع شعر نشان بدهد؛ زيرا نبود اين تفكر و فرهنگ خاص در ديوانهاى متعدد و اشعار فراوان اين زمان، مشهودتر و واضحتر از آن است كه محتاج به دليل و برهان خاصى باشد و هر محقق و جستجوگرى در بدو مراجعه به متون شعر اين عصر، اين موضوع را درخواهد يافت كه عقايد شاعران و سخنان ايشان در اين مورد كاملاً صورى و ظاهرى است و اكثر آنها سعيشان بر اين بوده است كه به تبع يكديگر و به اقتفاى رسوم متداول آن روزگار، مطالبى از جنس | در فصل دوم اين بخش، علل و زمينههاى مختلف و متفاوتى كه موجب دور ماندن شاعران و گويندگان اين عصر از متون اسلامى و بهخصوص آثار بزرگان شيعه در گذشته و زمان حيات آنها شده، بررسى شده است. در اين مورد تلاش نگارنده بيشتر بر اين بوده است كه ضمن اذعان به ناچيز بودن بازتاب تفكر شيعى در شعر اين دوره، ويژگىها و خصوصيات مختلف و متنوع ايجاد بسترهاى اين خلأ فكرى و فرهنگى را در انواع شعر نشان بدهد؛ زيرا نبود اين تفكر و فرهنگ خاص در ديوانهاى متعدد و اشعار فراوان اين زمان، مشهودتر و واضحتر از آن است كه محتاج به دليل و برهان خاصى باشد و هر محقق و جستجوگرى در بدو مراجعه به متون شعر اين عصر، اين موضوع را درخواهد يافت كه عقايد شاعران و سخنان ايشان در اين مورد كاملاً صورى و ظاهرى است و اكثر آنها سعيشان بر اين بوده است كه به تبع يكديگر و به اقتفاى رسوم متداول آن روزگار، مطالبى از جنس سبک هندى را در شعر خود بگنجانند<ref>همان، ص247 - 248</ref> | ||
در بخش دوم كتاب، نويسنده ابتدا به بررسى نفوذ و گسترش فرهنگ قرآن و احاديث و روايات اسلامى در شعر اين زمان پرداخته است. بىشك شعراى پارسىگوى كه غالباً از عالمان و انديشمندان مسلمان بودهاند، در سرودن اشعار خود از همان ابتدا به آيات قرآنى و احاديث اسلامى توجه داشتهاند و آثار آنها همواره متأثر از فرهنگ دينى بوده است. نويسنده با ذكر آيات و رواياتى كه شعراى اين دوره با استفاده از آنها به سرودن شعر پرداختهاند سعى كرده ميزان تأثيرپذيرى شعراى دوره صفويه از اين منابع غنى اسلامى را تبيين نمايد<ref>همان، ص157 - 171</ref> | در بخش دوم كتاب، نويسنده ابتدا به بررسى نفوذ و گسترش فرهنگ قرآن و احاديث و روايات اسلامى در شعر اين زمان پرداخته است. بىشك شعراى پارسىگوى كه غالباً از عالمان و انديشمندان مسلمان بودهاند، در سرودن اشعار خود از همان ابتدا به آيات قرآنى و احاديث اسلامى توجه داشتهاند و آثار آنها همواره متأثر از فرهنگ دينى بوده است. نويسنده با ذكر آيات و رواياتى كه شعراى اين دوره با استفاده از آنها به سرودن شعر پرداختهاند سعى كرده ميزان تأثيرپذيرى شعراى دوره صفويه از اين منابع غنى اسلامى را تبيين نمايد<ref>همان، ص157 - 171</ref> |
ویرایش