پرش به محتوا

اليميني في شرح أخبار السلطان يمين الدولة و امين الملة محمود الغزنوي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ')
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''اليميني في شرح أخبار السلطان يمين الدولة و امين الملة محمود الغزنوي''' (تاريخ عُتبى)، كتابى تاريخى به زبان عربى درباره ابومنصور ناصرالدين سبكتگين و محمود غزنوى و اوضاع ايران تا اوايل قرن پنجم هجرى.
'''اليميني في شرح أخبار السلطان يمين الدولة و امين الملة محمود الغزنوي''' (تاريخ عُتبى)، كتابى تاريخى به زبان عربى درباره ابومنصور ناصرالدين سبک تگين و محمود غزنوى و اوضاع ايران تا اوايل قرن پنجم هجرى.
از اين كتاب با عناوين: تاريخ آل سبكتكين، تاريخ العتبى، سيرة اليمينى، تاريخ اليمينى نيز ياد شده است. عتبى اين كتاب را در حدود 411ق. نگاشته است.
از اين كتاب با عناوين: تاريخ آل سبک تكين، تاريخ العتبى، سيرة اليمينى، تاريخ اليمينى نيز ياد شده است. عتبى اين كتاب را در حدود 411ق. نگاشته است.


از جمله انگيزه‌هاى عتبى كه وى را به نگارش اين اثر واداشته، علاوه بر انگيزه تمجيد و ستايش سلطان محمود، كه به باور وى در نشر و گسترش اسلام نقشى به سزا داشته است، از درخواست امير محمد بن محمود غزنوى از وى براى نگارش چنين اثرى و نيز تقرب جستن به وزير شمس الكفاه ابوالقاسم احمد بن حسن ميمندى، وزير سلطان محمود و دريافت جايزه مى‌توان ياد كرد.
از جمله انگيزه‌هاى عتبى كه وى را به نگارش اين اثر واداشته، علاوه بر انگيزه تمجيد و ستايش سلطان محمود، كه به باور وى در نشر و گسترش اسلام نقشى به سزا داشته است، از درخواست امير محمد بن محمود غزنوى از وى براى نگارش چنين اثرى و نيز تقرب جستن به وزير شمس الكفاه ابوالقاسم احمد بن حسن ميمندى، وزير سلطان محمود و دريافت جايزه مى‌توان ياد كرد.
خط ۴۱: خط ۴۱:
اين كتاب از مهمترين تواريخ عصر غزنوى و از كهن‌ترين تاريخ‌نامه‌هاى ايرانى است و شامل وقايع مهم تاريخى ايران، به ويژه قلمرو شرقى آن، از دوره اميررضى نوح بن منصور سامانى (366-387ق.) تا زمان سلطان محمود غزنوى (389-421ق.) مى‌باشد. همچنين داراى مطالبى است، راجع به خلفاى عباسى، صفاريان، زياريان، سيمجوريان، آل بويه، ايلك‌خانيان (قراخانيان)، افغانيان و حكومت‌هاى محلى خراسان؛ مانند فريغونيان و غوريان و شاهان غَرجستان و خوارزمشاهيان، كه اهميت ويژه‌اى دارد. از آن جا كه اين كتاب به شرح جنگ‌هاى سلطان محمود و فتح‌هاى وى در هندوستان و اغراق در ستايش او پرداخته است، مى‌توان آن را جزو تاريخنامه‌هاى «دربارى» دانست. عتبى درباره اوضاع سياسى، م[[ذهبى]]، اجتماعى و علمى زمان خود نيز مطالبى آورده است كه اهميت بسيار دارد و از جمله آنهاست مطالبى درباره روابط غزنويان با خلفاى بغداد، سرگذشت، برخى از خاندان‌ها و علماى نامدار و وزراى بزرگ غزنوى، فتنه كرّاميه، تبليغات اسماعيليّه، قحطسالى در نيشابور و موقعيت اجتماعى و فرهنگى غزنه (پايتخت غزنويان). تاريخ يمينى، به سبب آن كه مؤلف شاهد برخى رويدادها بوده و به اسناد رسمى دستگاه غزنويان دسترسى داشته است، از منابع بسيار مهم عصر غزنوى به شمار مى‌رود.
اين كتاب از مهمترين تواريخ عصر غزنوى و از كهن‌ترين تاريخ‌نامه‌هاى ايرانى است و شامل وقايع مهم تاريخى ايران، به ويژه قلمرو شرقى آن، از دوره اميررضى نوح بن منصور سامانى (366-387ق.) تا زمان سلطان محمود غزنوى (389-421ق.) مى‌باشد. همچنين داراى مطالبى است، راجع به خلفاى عباسى، صفاريان، زياريان، سيمجوريان، آل بويه، ايلك‌خانيان (قراخانيان)، افغانيان و حكومت‌هاى محلى خراسان؛ مانند فريغونيان و غوريان و شاهان غَرجستان و خوارزمشاهيان، كه اهميت ويژه‌اى دارد. از آن جا كه اين كتاب به شرح جنگ‌هاى سلطان محمود و فتح‌هاى وى در هندوستان و اغراق در ستايش او پرداخته است، مى‌توان آن را جزو تاريخنامه‌هاى «دربارى» دانست. عتبى درباره اوضاع سياسى، م[[ذهبى]]، اجتماعى و علمى زمان خود نيز مطالبى آورده است كه اهميت بسيار دارد و از جمله آنهاست مطالبى درباره روابط غزنويان با خلفاى بغداد، سرگذشت، برخى از خاندان‌ها و علماى نامدار و وزراى بزرگ غزنوى، فتنه كرّاميه، تبليغات اسماعيليّه، قحطسالى در نيشابور و موقعيت اجتماعى و فرهنگى غزنه (پايتخت غزنويان). تاريخ يمينى، به سبب آن كه مؤلف شاهد برخى رويدادها بوده و به اسناد رسمى دستگاه غزنويان دسترسى داشته است، از منابع بسيار مهم عصر غزنوى به شمار مى‌رود.


تاريخ يمينى مشتمل است، بر ديباچه و سپس شرح ظهور امير ابومنصور ناصرالدين سبكتگين در زمان سامانيان و فتح‌هاى او، وقايع دوران نوح بن منصور سامانى و شرح حال قابوس بن وشمگير زيارى و فخرالدوله بُوَيهى و مناسبات امير ابومنصور ناصرالدين سبكتگين و خلف بن احمد صفارى، همچنين تفصيل منازعه امراى سامانى بر سر قدرت و منصب سپهسالارى خراسان و سرانجام حمله بُغراخان ترك و تقسيم قلمرو سامانيان ميان دو سلسله ترك قراخانيان و غرنويان؛ ازينرو نيمه نخست كتاب را مى‌توان «تاريخ‌نامه سامانيان از هنگام انحطاط تا انقراض» خواند. پس از آن به احوال و اخبار و نبردهاى محمود غزنوى پرداخته شده است كه نيمه دوم كتاب را تشكيل مى‌دهد. كتاب با رساله‌اى در رثاى اميرنصر بن سبكتگين (والى نيشابور و برادر محمود) و فصلى در بدگويى از امير ابوالحسن بَغَوى، به سبب رنجش عتبى از وى، پايان مى‌يابد.
تاريخ يمينى مشتمل است، بر ديباچه و سپس شرح ظهور امير ابومنصور ناصرالدين سبک تگين در زمان سامانيان و فتح‌هاى او، وقايع دوران نوح بن منصور سامانى و شرح حال قابوس بن وشمگير زيارى و فخرالدوله بُوَيهى و مناسبات امير ابومنصور ناصرالدين سبک تگين و خلف بن احمد صفارى، همچنين تفصيل منازعه امراى سامانى بر سر قدرت و منصب سپهسالارى خراسان و سرانجام حمله بُغراخان ترك و تقسيم قلمرو سامانيان ميان دو سلسله ترك قراخانيان و غرنويان؛ ازينرو نيمه نخست كتاب را مى‌توان «تاريخ‌نامه سامانيان از هنگام انحطاط تا انقراض» خواند. پس از آن به احوال و اخبار و نبردهاى محمود غزنوى پرداخته شده است كه نيمه دوم كتاب را تشكيل مى‌دهد. كتاب با رساله‌اى در رثاى اميرنصر بن سبک تگين (والى نيشابور و برادر محمود) و فصلى در بدگويى از امير ابوالحسن بَغَوى، به سبب رنجش عتبى از وى، پايان مى‌يابد.


نثر عتبى دشوار و اديبانه و در ديباچه كتاب متكلفانه است؛ با اين وصف، در سده‌هاى متوالى مطمح نظر اديبان و سرمشق دبيران بوده است، چنانكه به گفته سبكى مردم خوارزم و آن نواحى، نسبت به تاريخ يمينى و ضبط الفاظ آن اهتمامى همچون توجه مردم مغرب اسلامى به مقامات حريرى داشته‌اند.
نثر عتبى دشوار و اديبانه و در ديباچه كتاب متكلفانه است؛ با اين وصف، در سده‌هاى متوالى مطمح نظر اديبان و سرمشق دبيران بوده است، چنانكه به گفته سبک ى مردم خوارزم و آن نواحى، نسبت به تاريخ يمينى و ضبط الفاظ آن اهتمامى همچون توجه مردم مغرب اسلامى به مقامات حريرى داشته‌اند.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش