۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عمدتا' به 'عمدتاً') |
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
«بدايع الوقايع»، مشحون از صحنههايى است كه در هيچ تألیف قديمى نظير آن را نمىبينيم، يعنى در كنار نگارش خطى تاريخ يك سلسله قصه و داستان از اوضاع اجتماعى دورانى پرفراز و نشيب روايت مىكند كه به خاطر قلم بى تكلف و در عين حال بىملاحظه او، در ميان كتابهاى منثور قديم ما بىنظير است؛ يك جا در واقعه مربوط به شاعر معروف عصر [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]]، تك چهرهاى از اين مرد محبوب سرزمينهاى اسلامى به دست مىدهد كه مشابه آن را از هيچ هنرمند قديمى خود سراغ نداريم؛ جايى ديگر، زينالدين محمود نويسنده، خويشاوندى دارد به اسم غياثالدين محمد، مردى باذوق و فرهيخته، اما در عين حال ماجراجو و بىباك، كه هنگام فرار به همراه نويسنده حوادث تلخ و شيرينى پديد مىآورد، سرشار از خطر كردنهايى در آن واحد اضطراب انگيز و طنزآميز، كه برخى از صحنههاى آن مثلاً قضيه داروغه سبزوار ما را به ياد يك مارك تواين مىاندازد كه در حال نگارش «دكامرون» باشد. | «بدايع الوقايع»، مشحون از صحنههايى است كه در هيچ تألیف قديمى نظير آن را نمىبينيم، يعنى در كنار نگارش خطى تاريخ يك سلسله قصه و داستان از اوضاع اجتماعى دورانى پرفراز و نشيب روايت مىكند كه به خاطر قلم بى تكلف و در عين حال بىملاحظه او، در ميان كتابهاى منثور قديم ما بىنظير است؛ يك جا در واقعه مربوط به شاعر معروف عصر [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]]، تك چهرهاى از اين مرد محبوب سرزمينهاى اسلامى به دست مىدهد كه مشابه آن را از هيچ هنرمند قديمى خود سراغ نداريم؛ جايى ديگر، زينالدين محمود نويسنده، خويشاوندى دارد به اسم غياثالدين محمد، مردى باذوق و فرهيخته، اما در عين حال ماجراجو و بىباك، كه هنگام فرار به همراه نويسنده حوادث تلخ و شيرينى پديد مىآورد، سرشار از خطر كردنهايى در آن واحد اضطراب انگيز و طنزآميز، كه برخى از صحنههاى آن مثلاً قضيه داروغه سبزوار ما را به ياد يك مارك تواين مىاندازد كه در حال نگارش «دكامرون» باشد. | ||
واصفى رئاليست است و با | واصفى رئاليست است و با سبک ى عينى مىنويسد، آثارى خوش ساخت و امروزى پسند كه خوانندگان ما به خصوص نويسندگان جست وجوگر را در لذت عميقى شريك مىكند. | ||
«بدايع الوقايع»، مجموعهاى نفيس و قابل استناد است، از واژگان و تركيباتى كه در زبان مكاتبه و محاوره بين طبقات و اصناف ايرانيان قرن دهم متداول بوده است. | «بدايع الوقايع»، مجموعهاى نفيس و قابل استناد است، از واژگان و تركيباتى كه در زبان مكاتبه و محاوره بين طبقات و اصناف ايرانيان قرن دهم متداول بوده است. |
ویرایش