۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '| پس از = | پیش از = ' به '| پس از = | پیش از =') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'هاند' به 'هاند') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
# [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصیرالدین طوسى]] در میان دانشمندان اسلامى از جایگاه خاصى برخوردار است؛ ازهمینرو، تصویرهایى چند از وى تا به امروز باقى مانده است. این امر بهصورتهاى مختلف قابل توجیه است: خواجه جایگاه پراهمیتى در دربار ایلخانى داشت و بىتردید، بهگونهاى الگوى دانشمندان اخترشناس بود. در وقایعنامههاى دوره ایلخانى نیز نام او آمده است. نقش تصویر او در زمان حیاتش مىتواند نشاندهنده جایگاه بالاترى از او باشد... <ref>ر.ک: همان، ص45</ref>. | # [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصیرالدین طوسى]] در میان دانشمندان اسلامى از جایگاه خاصى برخوردار است؛ ازهمینرو، تصویرهایى چند از وى تا به امروز باقى مانده است. این امر بهصورتهاى مختلف قابل توجیه است: خواجه جایگاه پراهمیتى در دربار ایلخانى داشت و بىتردید، بهگونهاى الگوى دانشمندان اخترشناس بود. در وقایعنامههاى دوره ایلخانى نیز نام او آمده است. نقش تصویر او در زمان حیاتش مىتواند نشاندهنده جایگاه بالاترى از او باشد... <ref>ر.ک: همان، ص45</ref>. | ||
# خواجه نصیرالدین طوسی در مجموع آثارش، تقریباً به همه ابعاد نظریه امامت بر مشرب اثناعشریه توجه نشان داده و هر قسمتى از آن را بنا به ضرورتى در یک یا چند اثر خود توضیح داده و احیاناًً برجسته کرده و در ضمن در حد مقدور به شبهات و ایرادات مطرح هم پاسخ گفته است. [[دانشپژوه، محمدتقی|استاد محمدتقى دانشپژوه]]، درباره ویژگى آثار کلامى وى در مقدمه خود بر فصول خواجه در این باب چنین مىنویسد: [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] از کسانى است که بهخوبى توانسته اصول آئین دوازدهامامى را بر روى مبانى کلامى استوار ساخته و شاید بهتر از دیگران آن را با قواعد عقلى سازش داده است...<ref>ر.ک: همان، ص175</ref>. | # خواجه نصیرالدین طوسی در مجموع آثارش، تقریباً به همه ابعاد نظریه امامت بر مشرب اثناعشریه توجه نشان داده و هر قسمتى از آن را بنا به ضرورتى در یک یا چند اثر خود توضیح داده و احیاناًً برجسته کرده و در ضمن در حد مقدور به شبهات و ایرادات مطرح هم پاسخ گفته است. [[دانشپژوه، محمدتقی|استاد محمدتقى دانشپژوه]]، درباره ویژگى آثار کلامى وى در مقدمه خود بر فصول خواجه در این باب چنین مىنویسد: [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] از کسانى است که بهخوبى توانسته اصول آئین دوازدهامامى را بر روى مبانى کلامى استوار ساخته و شاید بهتر از دیگران آن را با قواعد عقلى سازش داده است...<ref>ر.ک: همان، ص175</ref>. | ||
# علم مثلثات یکى از شعب ریاضیات است که از قسمتهاى متوسطه این علم گرفته تا درجات عالیه آن و همچنین در اغلب مسائل فنى و علمى مورد استعمال دارد و بالاخص یکى از فصول آن، مثلثات کروى، گرهگشاى مسائل نجومى است. اروپایىها تا شصت سال پیش طرح مسائل مثلثاتى را بهصورت یک علم جداگانه به رگیومونتانوس، از ریاضیون قرن پانزدهم میلادى، نسبت مىدادند، ولى چاپ یکى از آثار [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسى]] موسوم به «كشفُ القِناع في أسرار شكل القَطّاع» ثابت کرد که دویست سال قبل از رگیومونتانوس، این دانشمند بزرگ ایرانى مثلثات را بهصورت رشته مستقلى از ریاضیات درآورده و کتاب جامع و نفیسى در باب آن تألیف کرده است... سدیو در مقدمه جداول نجومى الُغبیک نوشته است: امروزه که در آثار علمى مسلمین بیش از پیش مطالعه به عمل آمده، مسلم گردیده است که در موقعى که اروپا در تیرگىهاى قرون وسطى فرورفته بود، در ممالک اسلامى دانشمندانى ظاهر | # علم مثلثات یکى از شعب ریاضیات است که از قسمتهاى متوسطه این علم گرفته تا درجات عالیه آن و همچنین در اغلب مسائل فنى و علمى مورد استعمال دارد و بالاخص یکى از فصول آن، مثلثات کروى، گرهگشاى مسائل نجومى است. اروپایىها تا شصت سال پیش طرح مسائل مثلثاتى را بهصورت یک علم جداگانه به رگیومونتانوس، از ریاضیون قرن پانزدهم میلادى، نسبت مىدادند، ولى چاپ یکى از آثار [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسى]] موسوم به «كشفُ القِناع في أسرار شكل القَطّاع» ثابت کرد که دویست سال قبل از رگیومونتانوس، این دانشمند بزرگ ایرانى مثلثات را بهصورت رشته مستقلى از ریاضیات درآورده و کتاب جامع و نفیسى در باب آن تألیف کرده است... سدیو در مقدمه جداول نجومى الُغبیک نوشته است: امروزه که در آثار علمى مسلمین بیش از پیش مطالعه به عمل آمده، مسلم گردیده است که در موقعى که اروپا در تیرگىهاى قرون وسطى فرورفته بود، در ممالک اسلامى دانشمندانى ظاهر شدهاند که بر علماى قرون 15 و 16 ما برترى داشتهاند و بسیارى از اکتشافاتى که به اینان منسوب مىباشد، در واقع از آنان بوده است...<ref>ر.ک: همان، ص359-362</ref>. | ||
# [[تنسوخ نامه ایلخانی|تنسوخنامه طوسى]] در انتقال متون کانىشناسى ایران، جایگاهى واسط دارد. او بخش اعظم کتاب خود را از جواهرنامه رونویسى مىکند و این قسمتها هم شامل مطالبى است که جواهرنامه از [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونى]] (و از کتاب [[دینوری، احمد بن داود|دینورى]] هم بهنوبه خودش) گرفته و هم شامل مطالب خود نویسنده نیشابورى - که جواهرسازپیشه است و بنابراین محتوایى کاملا بدیع دارد. الگویى که طوسى دنبال مىکند، نقل به مضمون عبارات بیرونى نیست، بلکه اثرى متفاوت است. برخلاف جواهرنامه، طوسى قسمت سفالینهها را با «عطرها» عوض مىکند و گاهگاه دادههایى جدید مىافزاید (درباره معادن، قیمتها و غیره)، همچنانکه توصیفى کوتاه از جدول چگالى سنگها و فلزات بیرونى پس از فصل راجع به یاقوت مىآورد. علاوه بر این، فهرستهایى که او از مواد به دست مىدهد، نسبت به گذشتگانش کاملتر است... [[تنسوخ نامه ایلخانی|تنسوخنامه]] همانند بقیه رسالههاى کانىشناسى به زبان فارسى، تکرار الجماهر بیرونى نیست، بلکه این آثار هریک ساختارى بدیع دارند. مهم این است که طوسى با پرداختن به اصل اطلاعات فنّى، مطالب نیشابورى را خلاصه کرده است؛ درحالیکه بیشتر حکایتها و توصیفهاى دلنشین سنگهاى فوقالعاده را که مربوط به دوره سلجوقیان و خوارزمشاهیانند و براى اوّلین بار در جواهرنامه دیده شدند، حفظ کرده است. و بالاخره، امتیاز دیگر اثر طوسى، که کمتر امتیاز آن هم نیست، این است که کتاب او، در کنار کتاب کاشانى، به ما کمک مىکند تا ضبط درست برخى از عبارات جواهرنامه را معلوم کنیم... <ref>ر.ک: همان، ص500-501</ref>. | # [[تنسوخ نامه ایلخانی|تنسوخنامه طوسى]] در انتقال متون کانىشناسى ایران، جایگاهى واسط دارد. او بخش اعظم کتاب خود را از جواهرنامه رونویسى مىکند و این قسمتها هم شامل مطالبى است که جواهرنامه از [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونى]] (و از کتاب [[دینوری، احمد بن داود|دینورى]] هم بهنوبه خودش) گرفته و هم شامل مطالب خود نویسنده نیشابورى - که جواهرسازپیشه است و بنابراین محتوایى کاملا بدیع دارد. الگویى که طوسى دنبال مىکند، نقل به مضمون عبارات بیرونى نیست، بلکه اثرى متفاوت است. برخلاف جواهرنامه، طوسى قسمت سفالینهها را با «عطرها» عوض مىکند و گاهگاه دادههایى جدید مىافزاید (درباره معادن، قیمتها و غیره)، همچنانکه توصیفى کوتاه از جدول چگالى سنگها و فلزات بیرونى پس از فصل راجع به یاقوت مىآورد. علاوه بر این، فهرستهایى که او از مواد به دست مىدهد، نسبت به گذشتگانش کاملتر است... [[تنسوخ نامه ایلخانی|تنسوخنامه]] همانند بقیه رسالههاى کانىشناسى به زبان فارسى، تکرار الجماهر بیرونى نیست، بلکه این آثار هریک ساختارى بدیع دارند. مهم این است که طوسى با پرداختن به اصل اطلاعات فنّى، مطالب نیشابورى را خلاصه کرده است؛ درحالیکه بیشتر حکایتها و توصیفهاى دلنشین سنگهاى فوقالعاده را که مربوط به دوره سلجوقیان و خوارزمشاهیانند و براى اوّلین بار در جواهرنامه دیده شدند، حفظ کرده است. و بالاخره، امتیاز دیگر اثر طوسى، که کمتر امتیاز آن هم نیست، این است که کتاب او، در کنار کتاب کاشانى، به ما کمک مىکند تا ضبط درست برخى از عبارات جواهرنامه را معلوم کنیم... <ref>ر.ک: همان، ص500-501</ref>. | ||
ویرایش