۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'عمدتا' به 'عمدتاً') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و سه بخش كلى است. بخشهاى اول و دوم مشتمل بر سه و هفت فصل هستند. در بخش سوم نيز نام 176 مورخ و مؤلف ذكر شده است. | كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و سه بخش كلى است. بخشهاى اول و دوم مشتمل بر سه و هفت فصل هستند. در بخش سوم نيز نام 176 مورخ و مؤلف ذكر شده است. | ||
منابعى كه در اين نوشته مورد استفاده قرار گرفته است، | منابعى كه در اين نوشته مورد استفاده قرار گرفته است، عمدتاًً كتابهاى رجالى، فهرست و تراجم مىباشد؛ از جمله فهرست (رجال) [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، رجال و فهرست [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، فهرست [[شيخ منتجبالدين]] و [[الفهرست (ابن نديم)|فهرست ابن نديم]] كه در واقع منابع دست اول محسوب مىگردد. همچنين [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]، [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]، [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]، [[الأعلام]] [[زرکلی، خیرالدین|زركلى]]، معجم المؤلفين و ساير كتب رجالى، كه منابع دست دوم به حساب مىآيند. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
نويسنده در مقدمه كتاب، با اشاره به اينكه اكثر منابع تاريخ اسلام توسط مورخين اهل سنت تأليف شده چنين مىنويسد: «اين يك واقعيت غير قابل انكار است كه منابع موجود و مورد استناد تاريخ اسلام، | نويسنده در مقدمه كتاب، با اشاره به اينكه اكثر منابع تاريخ اسلام توسط مورخين اهل سنت تأليف شده چنين مىنويسد: «اين يك واقعيت غير قابل انكار است كه منابع موجود و مورد استناد تاريخ اسلام، عمدتاًً منابعى هستند كه توسط مورخين و علماى عامّه به رشته تحرير درآمدهاند و در نتيجه ديدگاه آنان را از تاريخ اسلام، با همه لوازمش، منعكس مىكنند و شيعيان نسبت به اين آثار حالت انفعالى دارند و آنان بايد پاسخگوى بسيارى از مسائل نادرست مطروحه در اين آثار باشند. در اينجا، بهصورت جدّى، اين سؤال مطرح مىگردد كه: پس شيعيان چه نقشى در نگارش تاريخ اسلام داشتهاند؟ آيا شيعان در اين زمينه كارى انجام دادهاند يا نگارش تاريخ را با آن اهميتى كه داشته و دارد، به فراموشى سپردهاند؟».<ref>مقدمه، ص17</ref> | ||
نويسنده در ابتدا قصد داشته تمام شيعيانى را كه تاكنون در زمينه تاريخ اسلام كتابى نوشتهاند، همراه با آثار آنان، معرفى كند، اما پس از ورود به موضوع متوجه مىشود كه كار بسيار گستردهاى است و وقت زيادى را مىطلبد؛ چراكه برخلاف تصور اوليه، تعداد بسيارى از شيعيان كارهاى تاريخى انجام دادهاند؛ بنابراين، كار را بدين ترتيب به انجام مىرساند: محدوده كار را به نصف؛ يعنى تا «پايان قرن هفتم»، محدود و در معرفى افراد، به حداقل اكتفا مىكند. از آنجا كه معرفى اجمالى آثار نيز خود احتياج به تحقيقات مفصل و قلمرو جداگانهاى دارد، تنها به بيان اسامى اين آثار بسنده مىنمايد.<ref>همان، ص18</ref> | نويسنده در ابتدا قصد داشته تمام شيعيانى را كه تاكنون در زمينه تاريخ اسلام كتابى نوشتهاند، همراه با آثار آنان، معرفى كند، اما پس از ورود به موضوع متوجه مىشود كه كار بسيار گستردهاى است و وقت زيادى را مىطلبد؛ چراكه برخلاف تصور اوليه، تعداد بسيارى از شيعيان كارهاى تاريخى انجام دادهاند؛ بنابراين، كار را بدين ترتيب به انجام مىرساند: محدوده كار را به نصف؛ يعنى تا «پايان قرن هفتم»، محدود و در معرفى افراد، به حداقل اكتفا مىكند. از آنجا كه معرفى اجمالى آثار نيز خود احتياج به تحقيقات مفصل و قلمرو جداگانهاى دارد، تنها به بيان اسامى اين آثار بسنده مىنمايد.<ref>همان، ص18</ref> |
ویرایش