۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جابر بن حيان' به 'جابر بن حیان') |
(لینک درون متنی) |
||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''مجموعة من رسائل جابر بن حیان'''، همان گونه که از نام آن پیداست، مشتمل بر رسالههایی منسوب به جابر بن حیان در موضات فلسفه، کیمیا و طب است که توسط پل کراوس (متوفای 1944ق) گردآوری شده است. عبدالرحمن بدوی بر این کتاب مقدمه نوشته است. | '''مجموعة من رسائل جابر بن حیان'''، همان گونه که از نام آن پیداست، مشتمل بر رسالههایی منسوب به [[جابر بن حیان]] در موضات فلسفه، کیمیا و طب است که توسط [[کراوس، پل|پل کراوس]] (متوفای 1944ق) گردآوری شده است. [[بدوي، عبدالرحمن|عبدالرحمن بدوی]] بر این کتاب مقدمه نوشته است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمهای در رابطه با جابر بن حیان و آثار او و شرح حال کراوس آغاز شده است. | کتاب با مقدمهای در رابطه با [[جابر بن حیان]] و آثار او و شرح حال [[کراوس، پل|کراوس]] آغاز شده است. | ||
این مجموعه که شامل ۱۷ کتاب یا رساله از آثار جابر بن حیان است، بدون نظم و دستهبندی خاصی ارائه شده است. برخی از نوشتههای این مجموعه، بهصورت کامل و برخی بهصورت ناقص و تنها بخشی از رساله ذکر شده است. | این مجموعه که شامل ۱۷ کتاب یا رساله از آثار [[جابر بن حیان]] است، بدون نظم و دستهبندی خاصی ارائه شده است. برخی از نوشتههای این مجموعه، بهصورت کامل و برخی بهصورت ناقص و تنها بخشی از رساله ذکر شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
برای نخستین بار در سده ششم هجری/ دوازدهم میلادی، آثار جابر (به نام گبر) به زبان لاتین ترجمه شد. سپس در قـرن 11 و 12ق/17 و 18م، مـستشرقان شروع به نوشتن مطالبی دربـاره جـابر کـردند. پل کراوس به مدت چهارده سـال (1944-1930م)، تـحقیقاتی در مورد جابر بن حیان به انجام رساند. تحقیقات وی در مورد جابر به «مـسئله جـابری» مشهور شد. فؤاد سزگین در اثر خود تـاريخ التـراث العـربي در مورد جابر بن حیان گفتگو کرد و نـظریات پاول کـراوس را زیر سؤال برد. ماکس مایرهوف، هاپکینز و دکتر سید حسین نصر نیز به تحقیق مـجموعه جـابری پرداخته و بسیاری از گوشههای تاریک زنـدگی و آثـار وی را روشن کـردهاند. اهـمیت این مـوضوع بدین سبب است که نتایج بـهدسـتآمده از سوی کراوس نه فقط در معنای محدودتر آن برای تاریخ علم، بلکه بـرای تـحقیقات اسلامشناسی اهمیت داشته است<ref>ر.ک: محدث، سیده فاطمه؛ عظیمزاده تهرانی، طاهره، ص32-30</ref>. | برای نخستین بار در سده ششم هجری/ دوازدهم میلادی، آثار جابر (به نام گبر) به زبان لاتین ترجمه شد. سپس در قـرن 11 و 12ق/17 و 18م، مـستشرقان شروع به نوشتن مطالبی دربـاره جـابر کـردند. [[کراوس، پل|پل کراوس]] به مدت چهارده سـال (1944-1930م)، تـحقیقاتی در مورد جابر بن حیان به انجام رساند. تحقیقات وی در مورد جابر به «مـسئله جـابری» مشهور شد. فؤاد سزگین در اثر خود تـاريخ التـراث العـربي در مورد [[جابر بن حیان]] گفتگو کرد و نـظریات [[کراوس، پل|پاول کـراوس]] را زیر سؤال برد. ماکس مایرهوف، هاپکینز و [[نصر، حسین|دکتر سید حسین نصر]] نیز به تحقیق مـجموعه جـابری پرداخته و بسیاری از گوشههای تاریک زنـدگی و آثـار وی را روشن کـردهاند. اهـمیت این مـوضوع بدین سبب است که نتایج بـهدسـتآمده از سوی [[کراوس، پل|کراوس]] نه فقط در معنای محدودتر آن برای تاریخ علم، بلکه بـرای تـحقیقات اسلامشناسی اهمیت داشته است<ref>ر.ک: محدث، سیده فاطمه؛ عظیمزاده تهرانی، طاهره، ص32-30</ref>. | ||
«كتاب الماجد»، اولین رساله مطرحشده در این مجموعه است. نویسنده در ابتدای این رساله به توصیه استادش درباره تألیف و ترتیب آثار اشاره کرده است. او چنین مینویسد که استاد ترتیب خاصی را در نگارش آثارش به او تأکید کرده که اگرچه بخشی از اهدافش را میدانسته، اما بر تمام اهداف ایشان واقف نبوده و نمیتوانسته با نظر ایشان مخالفت کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص20</ref>. | «كتاب الماجد»، اولین رساله مطرحشده در این مجموعه است. نویسنده در ابتدای این رساله به توصیه استادش درباره تألیف و ترتیب آثار اشاره کرده است. او چنین مینویسد که استاد ترتیب خاصی را در نگارش آثارش به او تأکید کرده که اگرچه بخشی از اهدافش را میدانسته، اما بر تمام اهداف ایشان واقف نبوده و نمیتوانسته با نظر ایشان مخالفت کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص20</ref>. | ||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
او در رابطه با عنوان کتاب، «ماجد» را در نزد مردم کسی میداند که بهلحاظ فعل و کردار ممدوح و بهلحاظ سجایا و صفات، کریم و بخشنده باشد و در باطن نیز همینگونه باشد<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | او در رابطه با عنوان کتاب، «ماجد» را در نزد مردم کسی میداند که بهلحاظ فعل و کردار ممدوح و بهلحاظ سجایا و صفات، کریم و بخشنده باشد و در باطن نیز همینگونه باشد<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | ||
به گفته هانری کربن، جابر بـن | به گفته هانری کربن، [[جابر بن حیان|جابر بـن حـیان]]، کیمیاگری اسماعیلیمذهب است، ولذا در این کتاب رمزی، طرحهای ادواری شدن در حکمت تاریخ اسماعیلیه بر مبنای سه حرف «میم، عین و سین» [محمد(ص)، علی(ع) و سلمان] شکل گرفته است و با ماجد تکمیل شده اسـت<ref>ر.ک: کربن، هانری، ص64، پاورقی 10</ref>. | ||
همچنین اعتقاد افراطی مبنی بر تقدم و برتری حروف (برگرفته از نام بزرگان دین) بر یکدیگر، مثل عین (در علی) بر میم (در محمد) در این کتاب مشاهده میشود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص28</ref>. | همچنین اعتقاد افراطی مبنی بر تقدم و برتری حروف (برگرفته از نام بزرگان دین) بر یکدیگر، مثل عین (در علی) بر میم (در محمد) در این کتاب مشاهده میشود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص28</ref>. | ||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
«كتاب الراهب»، درباره اعمال کیمیاوی (تصعید، تقطیر و تعفین) است. در بخشی از این رساله چنین میخوانیم که استاد جابر او را به یک راهب راهنمایی میکند. به او میگویند که این راهب در منطقهای از شام است؛ لذا برای دیدن او به شام رفته و موفق به دیدن او میشود و به گفته خودش تنها مطلبی را که در علم کیمیا میآموزد در این کتاب ذکر میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص51-50</ref>. | «كتاب الراهب»، درباره اعمال کیمیاوی (تصعید، تقطیر و تعفین) است. در بخشی از این رساله چنین میخوانیم که استاد جابر او را به یک راهب راهنمایی میکند. به او میگویند که این راهب در منطقهای از شام است؛ لذا برای دیدن او به شام رفته و موفق به دیدن او میشود و به گفته خودش تنها مطلبی را که در علم کیمیا میآموزد در این کتاب ذکر میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص51-50</ref>. | ||
«كتاب الحدود»، از جمله رسالههای ارزشمند این مجموعه است که به ذکر حدود و طبقهبندی علوم اختصاص دارد. بـه نظر مـیرسد طبقهبندی جابر بن حیان در زمره اولین طبقهبندیها از عـلوم در جـهان اسلام است که بر اساس تقسیمبندی دوتایی شکل گرفته است. جابر بن حیان بر اساس نگرش خود از نظام طبیعت و ظاهراً بـا تـوجه بـه نظریه توازن خود، به طبقهبندی متفاوتی از علوم دست یازیده اسـت. | «كتاب الحدود»، از جمله رسالههای ارزشمند این مجموعه است که به ذکر حدود و طبقهبندی علوم اختصاص دارد. بـه نظر مـیرسد طبقهبندی [[جابر بن حیان]] در زمره اولین طبقهبندیها از عـلوم در جـهان اسلام است که بر اساس تقسیمبندی دوتایی شکل گرفته است. [[جابر بن حیان]] بر اساس نگرش خود از نظام طبیعت و ظاهراً بـا تـوجه بـه نظریه توازن خود، به طبقهبندی متفاوتی از علوم دست یازیده اسـت. | ||
«كتاب الحدود»، رسالهای است حاوی مجموعهای از تعاریف از علوم و دیگر مفاهیم علمی که جابر خود اهمیت و ارزش آن را خاطرنشان میسازد. در واقـع وی نـهتنها این مطلب را در مقدمه این رساله به خواننده گوشزد میکند، بلکه در چـندین جـای دیگر این مجموعه نیز به آن تصریح مینماید<ref>ر.ک: خزائیلی نجفآبادی، محمدباقر، ص77</ref>. | «كتاب الحدود»، رسالهای است حاوی مجموعهای از تعاریف از علوم و دیگر مفاهیم علمی که جابر خود اهمیت و ارزش آن را خاطرنشان میسازد. در واقـع وی نـهتنها این مطلب را در مقدمه این رساله به خواننده گوشزد میکند، بلکه در چـندین جـای دیگر این مجموعه نیز به آن تصریح مینماید<ref>ر.ک: خزائیلی نجفآبادی، محمدباقر، ص77</ref>. | ||
| خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
كتاب الأحجار علی رأي بليناس»، نیز از دیگر آثار جابر در علم موازین است که جابر با ذکر سخنان بلیناس حکیم رومی به بررسی کلام او پرداخته است. به گفته جابر، بلیناس معتقد است که برای هریک از حیوان و نبات و حجر و دیگر اشیاء میزانی وجود دارد و هریک را بهاجمال در چهار کتاب شرح داده است. این آثار بهقدری مجمل و مبتنی بر هم هستند که جابر معتقد است کسی که کتاب خودش را پیش از آنها مطالعه نکند، هیچ انتفاعی نخواهد برد<ref>ر.ک: همان، ص382</ref>. | كتاب الأحجار علی رأي بليناس»، نیز از دیگر آثار جابر در علم موازین است که جابر با ذکر سخنان بلیناس حکیم رومی به بررسی کلام او پرداخته است. به گفته جابر، بلیناس معتقد است که برای هریک از حیوان و نبات و حجر و دیگر اشیاء میزانی وجود دارد و هریک را بهاجمال در چهار کتاب شرح داده است. این آثار بهقدری مجمل و مبتنی بر هم هستند که جابر معتقد است کسی که کتاب خودش را پیش از آنها مطالعه نکند، هیچ انتفاعی نخواهد برد<ref>ر.ک: همان، ص382</ref>. | ||
«كتاب الحاصل»، از جمله آثاری است که نام امام جعفر صادق(ع) زینتبخش ابتدای آن است. جابر در ابتدای کتابش مینویسد: مولای من جعفر بن مـحمد(ع) روزی به من فرمود: بعد از این کتابها که در موازین نوشتی، چه حاصلی را انتظار داری؟ و من «كتاب الحاصل» را نوشتم و مولای من نام آن را «الحاصل» نهاد<ref>ر.ک: همان، ص459؛ غضبان، سید جعفر، ص51</ref>. | «كتاب الحاصل»، از جمله آثاری است که نام [[امام جعفر صادق(ع)]] زینتبخش ابتدای آن است. جابر در ابتدای کتابش مینویسد: مولای من [[امام جعفر صادق(ع)|جعفر بن مـحمد(ع)]] روزی به من فرمود: بعد از این کتابها که در موازین نوشتی، چه حاصلی را انتظار داری؟ و من «كتاب الحاصل» را نوشتم و مولای من نام آن را «الحاصل» نهاد<ref>ر.ک: همان، ص459؛ غضبان، سید جعفر، ص51</ref>. | ||
«كتاب القديم»، رساله دیگری است که موضوع قدیم یا حادث بودن عالم را مورد بررسی قرار داده است. نویسنده در ابتدای رساله این موضوع را از دشوارترین موضوعات نزد قدمای فلاسفه دانسته است و تأکید میکند که: «اگر بگویم که بیشتر فلاسفه در حسرت حل این مسئله از دنیا رفتند، صادق بودهام»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص468</ref>. | «كتاب القديم»، رساله دیگری است که موضوع قدیم یا حادث بودن عالم را مورد بررسی قرار داده است. نویسنده در ابتدای رساله این موضوع را از دشوارترین موضوعات نزد قدمای فلاسفه دانسته است و تأکید میکند که: «اگر بگویم که بیشتر فلاسفه در حسرت حل این مسئله از دنیا رفتند، صادق بودهام»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص468</ref>. | ||
| خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
ویرایش