۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هـ.ش' به 'ش') |
جز (جایگزینی متن - ' عربي' به ' عربی') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
[[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]] از جمله افرادى است كه بر ترجمه قمشهاى نقد نوشته است. وى در ابتداى مقالهاش مىنويسد: «نگارنده اين سطور، سى سال مىگذرد كه با اين ترجمه انس دارد و تا چندى پيش، نسبت به آن ترجمه، مانند اكثر اهل كتاب، حسن ظنى داشت؛ تا اينكه به دليل اشتغال به ترجمه قرآن كريم، ترجمههاى قديم و جديد را بهدقت بررسى و با متن مقدس قرآن مقابله كرد. شايد براى اهل نظر و قرآنپژوهان تعجبآور باشد كه عرض كنم، ترجمه مرحوم قمشهاى در عين آنكه مقبولترين ترجمه قرآن در عصر جديد بوده است، چهبسا پراشتباهترين ترجمه هم بوده است». وى مطرح كردن سهوالقلمها و اشتباهات و اغلاط اين ترجمه را به قصد پيرايش و ويرايش آن، از نظر دينى و علمى بر ذمه خود فرض دانسته و در چند ماه بررسى نقادانه اين ترجمه حدود دويست صفحه يادداشت تهيه كرده است.<ref>خرمشاهى، بهاءالدين، 1372، ص14</ref> | [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]] از جمله افرادى است كه بر ترجمه قمشهاى نقد نوشته است. وى در ابتداى مقالهاش مىنويسد: «نگارنده اين سطور، سى سال مىگذرد كه با اين ترجمه انس دارد و تا چندى پيش، نسبت به آن ترجمه، مانند اكثر اهل كتاب، حسن ظنى داشت؛ تا اينكه به دليل اشتغال به ترجمه قرآن كريم، ترجمههاى قديم و جديد را بهدقت بررسى و با متن مقدس قرآن مقابله كرد. شايد براى اهل نظر و قرآنپژوهان تعجبآور باشد كه عرض كنم، ترجمه مرحوم قمشهاى در عين آنكه مقبولترين ترجمه قرآن در عصر جديد بوده است، چهبسا پراشتباهترين ترجمه هم بوده است». وى مطرح كردن سهوالقلمها و اشتباهات و اغلاط اين ترجمه را به قصد پيرايش و ويرايش آن، از نظر دينى و علمى بر ذمه خود فرض دانسته و در چند ماه بررسى نقادانه اين ترجمه حدود دويست صفحه يادداشت تهيه كرده است.<ref>خرمشاهى، بهاءالدين، 1372، ص14</ref> | ||
وى پس از بررسى 20 مورد از ترجمهها چنين مىنويسد: «گفتنى است كه موارد درست و بىاشكال، در ترجمه مورد بحث بسيار است و اگر از افزودههاى تفسيرى صرف نظر كنيم، نثر ترجمه در غالب موارد دلنشين و مفهوم است. شايد خوب باشد كه چند كلمهاى درباره اين افزودههاى تفسيرى بگويم. اين افزودهها در ترجمه مرحوم قمشهاى نه جزو ترجمه محسوب مىگردد، نه تفسير به معناى عادى و عرفى آن است؛ زيرا بهصورت مزجى است و خواننده بايد بسيار فحل و فارس در ادبيت و | وى پس از بررسى 20 مورد از ترجمهها چنين مىنويسد: «گفتنى است كه موارد درست و بىاشكال، در ترجمه مورد بحث بسيار است و اگر از افزودههاى تفسيرى صرف نظر كنيم، نثر ترجمه در غالب موارد دلنشين و مفهوم است. شايد خوب باشد كه چند كلمهاى درباره اين افزودههاى تفسيرى بگويم. اين افزودهها در ترجمه مرحوم قمشهاى نه جزو ترجمه محسوب مىگردد، نه تفسير به معناى عادى و عرفى آن است؛ زيرا بهصورت مزجى است و خواننده بايد بسيار فحل و فارس در ادبيت و عربیت باشد تا با مقابله دقيق و مداوم در هر آيهاى و بلكه در هر جملهاى بتواند آنچه را قرآنى است، از آنچه توضيحى و تفسيرى و افزوده مترجم محترم است، بازشناسد و فرق بگذارد. بلى، اگر مترجم دانشور مىتوانستند افزونهاى خود را در داخل قلاب يا پرانتز بياورند، كارى بود كارستان، ولى چنين كارى نكردهاند و اين ترجمه زير بار اين عيب و ايراد نمىتواند كمر راست كند».<ref>همان، ص17 - 18</ref> | ||
در انتها چنانكه خرمشاهى مىنويسد: مترجم از اصول علمى و نظرى ترجمه چندان كه بايد و شايد (در مقايسه با كسانى چون شادروان پاينده يا آقاى [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آيتى]] يا ديگران كه مترجمان حرفهاى و پركار بودهاند) باخبر نبوده است؛ چنانكه ما فقط به سه مورد آن اشاره كرديم و آنها را بهاختصار تكرار مىكنيم: | در انتها چنانكه خرمشاهى مىنويسد: مترجم از اصول علمى و نظرى ترجمه چندان كه بايد و شايد (در مقايسه با كسانى چون شادروان پاينده يا آقاى [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آيتى]] يا ديگران كه مترجمان حرفهاى و پركار بودهاند) باخبر نبوده است؛ چنانكه ما فقط به سه مورد آن اشاره كرديم و آنها را بهاختصار تكرار مىكنيم: |
ویرایش