۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اشعري، علي بن اسماعيل' به 'اشعری، علی بن اسماعیل') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''رسالة إلی أهل الثغر'''، نوشتار حاضر در واقع پایاننامه عبدالله شاکر نهاوندی است که به تحقیق و تصحیح یکی از نوشتههای ابوالحسن | '''رسالة إلی أهل الثغر'''، نوشتار حاضر در واقع پایاننامه [[جندي، عبد الله شاکر محمد|عبدالله شاکر نهاوندی]] است که به تحقیق و تصحیح یکی از نوشتههای [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]]، پرداخته است. | ||
این کتاب، در یک جلد به نگارش درآمده و مشتمل بر یک دوره عقاید کلامی است که محقق به جهت تذکر و توجه دادن طرفداران اشعری به عقاید صحیحه به تحقیق آن همت نهاده است. | |||
این کتاب، در یک جلد به نگارش درآمده و مشتمل بر یک دوره عقاید کلامی است که محقق به جهت تذکر و توجه دادن طرفداران [[اشعری، علی بن اسماعیل|اشعری]] به عقاید صحیحه به تحقیق آن همت نهاده است. | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۷: | ||
شروع مطالب کتاب با مباحث مقدمی در چند فصل پیرامون نویسنده آغاز شده است که محقق کتاب بهتفصیل به آن همت گمارده است. | شروع مطالب کتاب با مباحث مقدمی در چند فصل پیرامون نویسنده آغاز شده است که محقق کتاب بهتفصیل به آن همت گمارده است. | ||
باب اول، در مورد ویژگیهای شخصی نگارنده است که در سه فصل مطرح شده است: فصل اول، در مورد عصر زندگی مؤلف است که از سه جهت سیاسی، اجتماعی و علمی مورد بررسی قرار گرفته است؛ فصل دوم، درباره روش و سیره زندگی اشعری است که در ده جهت مورد تحلیل قرار گرفته است: اسم و نسب اشعری، محل تولد و زندگی او، زهد و عبادت اشعری، خانواده و تأثیرات ایشان بر شخصیت اشعری، جایگاه علمی اشعری و حمد و ثنای مردم از وی، تألیفات اشعری، مراحل و اطوار علمی که اشعری طی کرده است، روش و برنامه علمی اشعری در تحصیل علم، مخالفت اشعریین با روش علمی اشعری و وفات اشعری. | باب اول، در مورد ویژگیهای شخصی نگارنده است که در سه فصل مطرح شده است: فصل اول، در مورد عصر زندگی مؤلف است که از سه جهت سیاسی، اجتماعی و علمی مورد بررسی قرار گرفته است؛ فصل دوم، درباره روش و سیره زندگی [[اشعری، علی بن اسماعیل|اشعری]] است که در ده جهت مورد تحلیل قرار گرفته است: اسم و نسب [[اشعری، علی بن اسماعیل|اشعری]]، محل تولد و زندگی او، زهد و عبادت [[اشعری، علی بن اسماعیل|اشعری]]، خانواده و تأثیرات ایشان بر شخصیت اشعری، جایگاه علمی [[اشعری، علی بن اسماعیل|اشعری]] و حمد و ثنای مردم از وی، تألیفات اشعری، مراحل و اطوار علمی که [[اشعری، علی بن اسماعیل|اشعری]] طی کرده است، روش و برنامه علمی اشعری در تحصیل علم، مخالفت اشعریین با روش علمی اشعری و وفات [[اشعری، علی بن اسماعیل|اشعری]]. | ||
فصل سوم، در باب شیوخ و شاگردان اشعری است که در دو مبحث مجزا مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21-86</ref>. | فصل سوم، در باب شیوخ و شاگردان [[اشعری، علی بن اسماعیل|اشعری]] است که در دو مبحث مجزا مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21-86</ref>. | ||
باب دوم، در مورد ویژگیهای کتاب حاضر است که در دو فصل مطرح شده است. فصل اول، طی شش مبحث مطرح شده که محقق کتاب در مورد مشخصات و ویژگیهای کتاب بهتفصیل سخن گفته است. مبحث اول آن در باب وجه تسمیه کتاب است و مبحث دوم درباره موضوع و تحلیل محتوای کتاب است که محقق کتاب یکبهیک به تبیین محتوای فصول و ابواب کتاب پرداخته است. مبحث سوم در باب سبب و انگیزه تألیف است که نگارنده در این مورد بیان میدارد که اهالی ثغر در مورد مذهب حق و ویژگیهای آن از نویسنده سؤال کرده بودند و این نوشتار را در جواب سؤال آنها نگاشته است. مبحث چهارم در باب توثیق نسبت این کتاب به اشعری است که محقق بهقطعیت اعلام میدارد که این تألیف به طرق مختلف (که به شرح آنها میپردازد) نسبت آن به اشعری ثابت است. مبحث پنجم درباره ارزش علمی این کتاب است که محقق با استناد به شخصیت مهم اشعری و اهمیت مباحث مطرحشده در این کتاب، آن را تألیفی ارزشمند معرفی میکند. مبحث ششم، در باب نقد بر تألیف اشعری است که محقق کتاب با ایراد چهار نقد بر این تألیف این مبحث را به پایان میبرد<ref>ر.ک: همان، ص78-112</ref>. | باب دوم، در مورد ویژگیهای کتاب حاضر است که در دو فصل مطرح شده است. فصل اول، طی شش مبحث مطرح شده که محقق کتاب در مورد مشخصات و ویژگیهای کتاب بهتفصیل سخن گفته است. مبحث اول آن در باب وجه تسمیه کتاب است و مبحث دوم درباره موضوع و تحلیل محتوای کتاب است که محقق کتاب یکبهیک به تبیین محتوای فصول و ابواب کتاب پرداخته است. مبحث سوم در باب سبب و انگیزه تألیف است که نگارنده در این مورد بیان میدارد که اهالی ثغر در مورد مذهب حق و ویژگیهای آن از نویسنده سؤال کرده بودند و این نوشتار را در جواب سؤال آنها نگاشته است. مبحث چهارم در باب توثیق نسبت این کتاب به اشعری است که محقق بهقطعیت اعلام میدارد که این تألیف به طرق مختلف (که به شرح آنها میپردازد) نسبت آن به [[اشعری، علی بن اسماعیل|اشعری]] ثابت است. مبحث پنجم درباره ارزش علمی این کتاب است که محقق با استناد به شخصیت مهم [[اشعری، علی بن اسماعیل|اشعری]] و اهمیت مباحث مطرحشده در این کتاب، آن را تألیفی ارزشمند معرفی میکند. مبحث ششم، در باب نقد بر تألیف اشعری است که محقق کتاب با ایراد چهار نقد بر این تألیف این مبحث را به پایان میبرد<ref>ر.ک: همان، ص78-112</ref>. | ||
فصل دوم در مورد نسخ خطی کتاب و نسخه بهرهگرفتهشده در نگارش کتاب است که نگارنده آن را در چهار مبحث جداگانه مطرح کره است، که در مبحث چهارم به دخل و تصرفات خود در کتاب، از جمله ذکر آیات و روایات مرتبط با مباحث و اضافاتی دیگر در جهت بهبود استفاده از کتاب، اشاره دارد<ref>ر.ک: همان، ص113-118</ref>. | فصل دوم در مورد نسخ خطی کتاب و نسخه بهرهگرفتهشده در نگارش کتاب است که نگارنده آن را در چهار مبحث جداگانه مطرح کره است، که در مبحث چهارم به دخل و تصرفات خود در کتاب، از جمله ذکر آیات و روایات مرتبط با مباحث و اضافاتی دیگر در جهت بهبود استفاده از کتاب، اشاره دارد<ref>ر.ک: همان، ص113-118</ref>. | ||
نگارنده (اشعری)، کتاب خویش را با حمد و ثنای الهی و صلوات بر نبی مکرم اسلام(ص) آغاز کرده است، سپس خطاب خویش را در نوشتن کتاب متوجه اهالی ثغر (ظاهرا اهالی شهر یا محلی به نام ثغر بودهاند) کرده است و ایشان را صاحبان نعماتی معرفی کرده است که بهخاطر آن نعمات، لازم است بسیار حمد و ثنای الهی را بهجا آورند و بیانات خود را بر مبنای آنچه که علمای سلف تا زمان اشعری بر آن بودهاند ذکر میکند. | نگارنده ([[اشعری، علی بن اسماعیل|اشعری]])، کتاب خویش را با حمد و ثنای الهی و صلوات بر نبی مکرم اسلام(ص) آغاز کرده است، سپس خطاب خویش را در نوشتن کتاب متوجه اهالی ثغر (ظاهرا اهالی شهر یا محلی به نام ثغر بودهاند) کرده است و ایشان را صاحبان نعماتی معرفی کرده است که بهخاطر آن نعمات، لازم است بسیار حمد و ثنای الهی را بهجا آورند و بیانات خود را بر مبنای آنچه که علمای سلف تا زمان اشعری بر آن بودهاند ذکر میکند. | ||
در ادامه به فلسفه بعثت نبی مکرم اسلام(ص) اشاره میکند. به اعتقاد او، پیامبر(ص) در زمانی مبعوث گردید که در آن زمان طغیان باطل به نهایت درجه خود رسیده بود و دین و خداباوری به حداقل مراتب خویش نازل شده بود و هر قومی بهحسب شیطنت و هوای نفس خویش به هر مسلکی که مایل بود درمیآمد، که در این جو آلوده خداوند متعال نبی مکرم اسلام(ص) را ارسال فرمود و مردم را به خدا و عبادت خدای واحد و نه خدایان دیگر دعوت نمود؛ بهوسیله توجه دادن مردم به قدرت و عظمت الهی در خلقت موجودات جهان<ref>ر.ک: همان، ص91</ref>. | در ادامه به فلسفه بعثت نبی مکرم اسلام(ص) اشاره میکند. به اعتقاد او، پیامبر(ص) در زمانی مبعوث گردید که در آن زمان طغیان باطل به نهایت درجه خود رسیده بود و دین و خداباوری به حداقل مراتب خویش نازل شده بود و هر قومی بهحسب شیطنت و هوای نفس خویش به هر مسلکی که مایل بود درمیآمد، که در این جو آلوده خداوند متعال نبی مکرم اسلام(ص) را ارسال فرمود و مردم را به خدا و عبادت خدای واحد و نه خدایان دیگر دعوت نمود؛ بهوسیله توجه دادن مردم به قدرت و عظمت الهی در خلقت موجودات جهان<ref>ر.ک: همان، ص91</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۵: | ||
موضوع بعدی مورد بحث، اشاره اشعری است به اتفاق علمای سلف بر حدوث عالم و حادث شدن جهان هستی بهوسیله خداوند متعال و همچنین اقرار به صفات ثبوتیه خداوند که بازگشت جمیع امور و اتفاقات جهان به ید قدرت اوست؛ سپس نگارنده اقرار به این نکته دارد که آنچه که از وحی بر پیامبر اکرم(ص) نازل گردیده است، بهخلاف آن چیزی است که فلاسفه و طرفداران ایشان از اهل بدعت به آن اعتقاد دارند و آن را ترویج میکنند؛ خصوصا اعتقاد آنها در باب جوهر و عرض برای اثبات حدوث عالم؛ که در این زمینه اشعری اکیدا بیان میدارد که چنین استدلالاتی مخالف و معارض با طریقه انبیا است؛ چراکه در اینگونه استدلالات مقدار زیادی از غموض و گنگی وجود دارد و آنچه که علمای سلف ما برای حدوث جهان به آن استناد کردهاند، از طریق وحی و راهی واضح و آسان است. همچینن از سیره علمای سلف این بوده که در نقل روایت از نبی مکرم اسلام(ص) طریقه احتیاط را پیش میگرفتهاند؛ به اینکه روایاتی را مورد استناد قرار میدادند که عدالت راوی آنها مورد تأیید باشد و گاه به مسافرتهای طولانی میرفتند تا حقیقتی از حقایق بر ایشان روشن شود<ref>ر.ک: همان، ص93-94</ref>. | موضوع بعدی مورد بحث، اشاره اشعری است به اتفاق علمای سلف بر حدوث عالم و حادث شدن جهان هستی بهوسیله خداوند متعال و همچنین اقرار به صفات ثبوتیه خداوند که بازگشت جمیع امور و اتفاقات جهان به ید قدرت اوست؛ سپس نگارنده اقرار به این نکته دارد که آنچه که از وحی بر پیامبر اکرم(ص) نازل گردیده است، بهخلاف آن چیزی است که فلاسفه و طرفداران ایشان از اهل بدعت به آن اعتقاد دارند و آن را ترویج میکنند؛ خصوصا اعتقاد آنها در باب جوهر و عرض برای اثبات حدوث عالم؛ که در این زمینه اشعری اکیدا بیان میدارد که چنین استدلالاتی مخالف و معارض با طریقه انبیا است؛ چراکه در اینگونه استدلالات مقدار زیادی از غموض و گنگی وجود دارد و آنچه که علمای سلف ما برای حدوث جهان به آن استناد کردهاند، از طریق وحی و راهی واضح و آسان است. همچینن از سیره علمای سلف این بوده که در نقل روایت از نبی مکرم اسلام(ص) طریقه احتیاط را پیش میگرفتهاند؛ به اینکه روایاتی را مورد استناد قرار میدادند که عدالت راوی آنها مورد تأیید باشد و گاه به مسافرتهای طولانی میرفتند تا حقیقتی از حقایق بر ایشان روشن شود<ref>ر.ک: همان، ص93-94</ref>. | ||
از جمله باورهای اشعری که در این نوشتار بیان داشته این است که: همان طور که خداوند متعال کتاب و دین حقه خویش، یعنی اسلام را از جمیع تحاریف و بلایا حفظ نموده است و نعمت خویش را بهوسیله آن بر امت اسلام تمام کرده است، بر ما واجب است که بهوسیله اخفای مطالب فلسفی و طرح نکردن آن در جامعه و فضای علمی، به حفظ دین و گسترش حقیقی آن بپردازیم؛ چراکه با وجود بیان واضح قرآن و استدلالات شفاف آن مجالی برای طرح غموضات فلسفه نیست؛ لذا اشعری در این نوشتار بابی را باز کرده تا در آن واضحات از معتقدات اجماعی که علمای سلف بر آن بودهاند را در پنجاهویک بخش مطرح کند. | از جمله باورهای [[اشعری، علی بن اسماعیل|اشعری]] که در این نوشتار بیان داشته این است که: همان طور که خداوند متعال کتاب و دین حقه خویش، یعنی اسلام را از جمیع تحاریف و بلایا حفظ نموده است و نعمت خویش را بهوسیله آن بر امت اسلام تمام کرده است، بر ما واجب است که بهوسیله اخفای مطالب فلسفی و طرح نکردن آن در جامعه و فضای علمی، به حفظ دین و گسترش حقیقی آن بپردازیم؛ چراکه با وجود بیان واضح قرآن و استدلالات شفاف آن مجالی برای طرح غموضات فلسفه نیست؛ لذا [[اشعری، علی بن اسماعیل|اشعری]] در این نوشتار بابی را باز کرده تا در آن واضحات از معتقدات اجماعی که علمای سلف بر آن بودهاند را در پنجاهویک بخش مطرح کند. | ||
اجماع اول مشتمل بر دو مبحث است: | اجماع اول مشتمل بر دو مبحث است: | ||
# اثبات حدوث عالم و اینکه عالم موجود شد پس از اینکه در کتم عدم بود. | # اثبات حدوث عالم و اینکه عالم موجود شد پس از اینکه در کتم عدم بود. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۵: | ||
اجماع پنجم در باب اشکال و مناقشه طولانی به مکتب معتزله است؛ به اینکه چطور معتزله اسماء الهی را اثبات کردهاند بدون اثبات صفات الهی و حال آنکه از جهت عقلی ابتدا باید صفات الهی ثابت شود بعد اسماء الهی از آن مشتق شود؛ چطور معتزله بدون اثبات مشتقمنه، قائل به ثبوت مشتق شدهاند<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>. | اجماع پنجم در باب اشکال و مناقشه طولانی به مکتب معتزله است؛ به اینکه چطور معتزله اسماء الهی را اثبات کردهاند بدون اثبات صفات الهی و حال آنکه از جهت عقلی ابتدا باید صفات الهی ثابت شود بعد اسماء الهی از آن مشتق شود؛ چطور معتزله بدون اثبات مشتقمنه، قائل به ثبوت مشتق شدهاند<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>. | ||
اجماع ششم در مورد کلام الهی است، که نگارنده با استناد به ادله قرآنی و روایی از کلام امیرالمؤمنین علی(ع)، این صفت را برای خداوند متعال به اثبات میرساند و اقرار صحابه بر این مطلب را شاهد صدقی بر این مدعا میداند. | اجماع ششم در مورد کلام الهی است، که نگارنده با استناد به ادله قرآنی و روایی از کلام [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]]، این صفت را برای خداوند متعال به اثبات میرساند و اقرار صحابه بر این مطلب را شاهد صدقی بر این مدعا میداند. | ||
در ادامه مصنف به ذکر سایر اجماعات اعتقادی مورد اتفاق بزرگان اهل سنت میپردازد؛ اجماعاتی چون: وجود صفت بینایی و شنوایی برای خداوند متعال، اجماع بر آمدن خداوند در صحنه قیامت برای قضاوت بین عباد با استناد به آیات قرآن کریم و سایر اجماعاتی از این دست. | در ادامه مصنف به ذکر سایر اجماعات اعتقادی مورد اتفاق بزرگان اهل سنت میپردازد؛ اجماعاتی چون: وجود صفت بینایی و شنوایی برای خداوند متعال، اجماع بر آمدن خداوند در صحنه قیامت برای قضاوت بین عباد با استناد به آیات قرآن کریم و سایر اجماعاتی از این دست. | ||
خط ۷۸: | خط ۸۰: | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
== وابستهها == | == وابستهها == | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش