۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (Hbaghizadeh@noornet.net صفحهٔ الملاحم و الفتن في ظهور الغائب المنتظر (عجل الله فرجه) را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به [[الملاحم و الفتن في ظهور الغ...) |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
'''الملاحم و الفتن يا التشريف بالمنن في التعريف بالفتن''' اثر [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابوالقاسم على بن موسى بن طاووس]]، مشهور به [[سيد بن طاووس]] است. موضوع اين كتاب بر خلاف چيزى كه درباره آن معروف شده مىباشد. مطالب كتاب اساسا ربطى به بحث مهدويت ندارند، و بسيارى از احاديثى كه به بحث مهدويت ارتباط دارند يا ندارند، از پيامبر و امامان صادر نشدهاند و از اينرو، ارزش چندانى نمىتوان، براى آنها قايل شد. | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
ابنطاووس اين كتاب را در چهار بخش ترتيب داده است كه سه بخش نخست آن نقل قولها و ذكر رواياتى از سه كتاب در مورد ملاحم و فتن و مهدويت و آخرالزمانشناسى و بخش چهارم نيز به مثابه كشكولى است كه در آن از كتب مختلف (عمدتا شيعى)، مطالبى را در حوزههاى گوناگون، از جمله درباره ملاحم و فتن و آخرالزمانشناسى، آورده است. | [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابنطاووس]] اين كتاب را در چهار بخش ترتيب داده است كه سه بخش نخست آن نقل قولها و ذكر رواياتى از سه كتاب در مورد ملاحم و فتن و مهدويت و آخرالزمانشناسى و بخش چهارم نيز به مثابه كشكولى است كه در آن از كتب مختلف (عمدتا شيعى)، مطالبى را در حوزههاى گوناگون، از جمله درباره ملاحم و فتن و آخرالزمانشناسى، آورده است. | ||
ابنطاووس اين كتاب را به ترتيب «باب» طبقهبندى كرده است و از هر منبعى ابوابى را، هر چند بدون هيچ دستهبندى خاصى، نقل مىكند؛ به اين معنا كه ابتدا به ذكر مطالبى از كتاب الفتن ابنحماد مىپردازد و در قالب چند باب مطالبى را از اين منبع نقل مىكند. سپس به سراغ منبع دوم و سوم رفته و در ابواب جديد - كه با شمارههاى جديدى آغاز مىشوند - مطالب هر كدام را نقل مىكند. هر چند بخش چهارم كتاب - كه در موضوعات مختلف و از منابع مختلف است - نه در قالب باب، بلكه در قالب فصلهاى مختصر و بدون شماره، آمده است. | [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابنطاووس]] اين كتاب را به ترتيب «باب» طبقهبندى كرده است و از هر منبعى ابوابى را، هر چند بدون هيچ دستهبندى خاصى، نقل مىكند؛ به اين معنا كه ابتدا به ذكر مطالبى از كتاب الفتن ابنحماد مىپردازد و در قالب چند باب مطالبى را از اين منبع نقل مىكند. سپس به سراغ منبع دوم و سوم رفته و در ابواب جديد - كه با شمارههاى جديدى آغاز مىشوند - مطالب هر كدام را نقل مىكند. هر چند بخش چهارم كتاب - كه در موضوعات مختلف و از منابع مختلف است - نه در قالب باب، بلكه در قالب فصلهاى مختصر و بدون شماره، آمده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
كتاب حاضر - كه در نگاه نخست بخش عمده آن درباره آخرالزمانشناسى و نشانههاى ظهور به نظر مىآيد - در ديدگاه محدثان و عالمان شيعه، پس از سيد اهميت فراوانى يافته است و از احاديث آن به مثابه رواياتى درباره علامتهاى ظهور بهره بردهاند. [[علامه مجلسى]] روايات الفتن را به نقل از ابنطاووس گزارش كرده و ديگر محدثان بعدى نيز چنين كردهاند. | كتاب حاضر - كه در نگاه نخست بخش عمده آن درباره آخرالزمانشناسى و نشانههاى ظهور به نظر مىآيد - در ديدگاه محدثان و عالمان شيعه، پس از سيد اهميت فراوانى يافته است و از احاديث آن به مثابه رواياتى درباره علامتهاى ظهور بهره بردهاند. [[علامه مجلسى]] روايات الفتن را به نقل از [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابنطاووس]] گزارش كرده و ديگر محدثان بعدى نيز چنين كردهاند. | ||
از سطح محدثان و عالمان رده بالا و محقق شيعه نيز كه بگذريم، كتاب التشريف بالمنن | از سطح محدثان و عالمان رده بالا و محقق شيعه نيز كه بگذريم، كتاب التشريف بالمنن [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابنطاووس]]، همانند ديگر كتب او به دليل جايگاه ويژهاى كه سيد در ميان علما دارد، در ميان علما و طلاب و حوزههاى علميه شيعه، از اهميت فراوانى برخوردار است و اكثريت بر اين گماناند كه اين كتاب از احاديث معتبر شيعى و در خصوص مهدويت و علايم ظهور نگاشته شده است؛ به گونهاى كه نام كتاب در بسيارى از چاپها از التشريف بالمنن في التعريف بالفتن به الملاحم و الفتن في ظهور الغائب المنتظر تغيير داده است. | ||
بخش نخست آن، رواياتى است كه از كتاب الفتن نعيم بن حماد نقل كرده و نزديك به نيمى از كل كتاب را شكل مىدهد. بخش دوم، رواياتى است كه از الفتن سليلى نقل كرده و حدود يك چهارم كتاب را شكل مىدهد. بخش سوم، رواياتى است كه از الفتن ابويحيى زكريا آورده و حدودا نيمى از يك چهارم باقيمانده كتاب را شكل مىدهد و بخش چهارم كه نيم ديگرى از يك چهارم كل كتاب را شكل مىدهد، كشكولى است كه از كتابهاى مختلف گردآورى شده است. بنابراين، بجاست كه اين منابع، به ويژه سه منبع نخست مورد كاوش قرار گيرد و ميزان صحت و اعتبار آنها سنجيده شود. | بخش نخست آن، رواياتى است كه از كتاب الفتن نعيم بن حماد نقل كرده و نزديك به نيمى از كل كتاب را شكل مىدهد. بخش دوم، رواياتى است كه از الفتن سليلى نقل كرده و حدود يك چهارم كتاب را شكل مىدهد. بخش سوم، رواياتى است كه از الفتن ابويحيى زكريا آورده و حدودا نيمى از يك چهارم باقيمانده كتاب را شكل مىدهد و بخش چهارم كه نيم ديگرى از يك چهارم كل كتاب را شكل مىدهد، كشكولى است كه از كتابهاى مختلف گردآورى شده است. بنابراين، بجاست كه اين منابع، به ويژه سه منبع نخست مورد كاوش قرار گيرد و ميزان صحت و اعتبار آنها سنجيده شود. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
هر يك از بابهايى كه در بخشهاى اول تا سوم آمده و همچنين، فصلهايى كه در بخش چهارم آمده، عمدتا شامل يك روايت است و تنها در مواردى استثنايى، يك باب، دو يا سه روايت را شامل مىشود كه همگى با مضمون واحد هستند و در مواردى نيز همگى يك روايت با اسناد متفاوت هستند. بنابراين، از طريق تعداد ابوابى كه سيد در اين كتاب درج كرده است، به طور تقريبى مىتوان دريافت كه چه تعداد روايت در آن وجود دارد. | هر يك از بابهايى كه در بخشهاى اول تا سوم آمده و همچنين، فصلهايى كه در بخش چهارم آمده، عمدتا شامل يك روايت است و تنها در مواردى استثنايى، يك باب، دو يا سه روايت را شامل مىشود كه همگى با مضمون واحد هستند و در مواردى نيز همگى يك روايت با اسناد متفاوت هستند. بنابراين، از طريق تعداد ابوابى كه سيد در اين كتاب درج كرده است، به طور تقريبى مىتوان دريافت كه چه تعداد روايت در آن وجود دارد. | ||
ابنطاووس 211 باب (حدود 230 روايت) از الفتن نعيم بن حماد، 84 باب (حدود نود روايت) از الفتن سليلى، 51 باب (حدود 55 روايت) از الفتن زكريا بن يحيى و 41 فصل (حدود شصت روايت) را در بخش آخر از كتب مختلف نقل كرده است. بنابراين، سيد در اين كتاب حدود 425 تا 450 روايت را نقل كرده است. از اين روايات، تنها حدود 150 روايت آن به پيامبر(ص) منسوب است، حدود 45 - 50 روايت به [[امام على(ع)]]، پنج روايت به امام حسن(ع)، دو روايت به امام حسين(ع)، چهار روايت به امام محمد باقر(ع)، دو يا سه روايت به [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و يك روايت به امام كاظم(ع) و [[امام رضا(ع)]] منسوباند و حدود نيمى ديگر از روايات اين كتاب موقوفاند و سند آنها به پيامبر يا امامان شيعه نمىرسد و از صحابه يا تابعين نقل شدهاند. | [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابنطاووس]] 211 باب (حدود 230 روايت) از الفتن نعيم بن حماد، 84 باب (حدود نود روايت) از الفتن سليلى، 51 باب (حدود 55 روايت) از الفتن زكريا بن يحيى و 41 فصل (حدود شصت روايت) را در بخش آخر از كتب مختلف نقل كرده است. بنابراين، سيد در اين كتاب حدود 425 تا 450 روايت را نقل كرده است. از اين روايات، تنها حدود 150 روايت آن به پيامبر(ص) منسوب است، حدود 45 - 50 روايت به [[امام على(ع)]]، پنج روايت به امام حسن(ع)، دو روايت به امام حسين(ع)، چهار روايت به امام محمد باقر(ع)، دو يا سه روايت به [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و يك روايت به امام كاظم(ع) و [[امام رضا(ع)]] منسوباند و حدود نيمى ديگر از روايات اين كتاب موقوفاند و سند آنها به پيامبر يا امامان شيعه نمىرسد و از صحابه يا تابعين نقل شدهاند. | ||
از اين روايتها تنها حدود 170 روايت به بحث مهدويت و نام و اوصاف مهدى(عج)، نشانههاى ظهور، مدت زمان حكومت، اوصاف حكومت و ياران حضرت مهدى(عج) مىپردازند و بخش عمده روايات از اساس ارتباطى به مهدويت ندارند و بر فرض درستى، بيشتر پيشبينىهايى درباره مسائلى هستند كه دير يا زود، پس از عصر پيامبر و صحابه رخ مىدهند؛ مثلاً بخشى از روايات به صلح امام حسن(ع) با معاويه و سخن از حكومت بنىاميه و بنىعباس است. بخشى از آنها به حمله تركها و سيطره آنها بر اعراب اشاره دارند و بسيارى ديگر، اساسا به ملاحم و فتن ارتباطى ندارند؛ مانند توصيف آب و هواى خوش تبت. | از اين روايتها تنها حدود 170 روايت به بحث مهدويت و نام و اوصاف مهدى(عج)، نشانههاى ظهور، مدت زمان حكومت، اوصاف حكومت و ياران حضرت مهدى(عج) مىپردازند و بخش عمده روايات از اساس ارتباطى به مهدويت ندارند و بر فرض درستى، بيشتر پيشبينىهايى درباره مسائلى هستند كه دير يا زود، پس از عصر پيامبر و صحابه رخ مىدهند؛ مثلاً بخشى از روايات به صلح امام حسن(ع) با معاويه و سخن از حكومت بنىاميه و بنىعباس است. بخشى از آنها به حمله تركها و سيطره آنها بر اعراب اشاره دارند و بسيارى ديگر، اساسا به ملاحم و فتن ارتباطى ندارند؛ مانند توصيف آب و هواى خوش تبت. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
اما اين كه وى اين كتاب را مربوط به مهدويت نمىداند، اولاً از نامگذارى اين كتاب به التشريف بالمنن في التعريف بالفتن و ثانيا از هدفى كه خود سيد براى نوشتن اين كتاب مطرح ساخته است، روشن مىشود. بهرغم اين كه برخى از چاپهاى اين كتاب به الملاحم و الفتن في ظهور الغائب المنتظر تغيير نام يافته است، ابنطاووس اين كتاب را التشريف بالمنن في التعريف بالفتن نام نهاده است و هدف او معرفى فتنههايى بوده كه در روايات مطرح شده و چه بسا، ممكن است افراد دچار آنها شوند، يا از آنچه در گذشته اتفاق افتاده است، عبرت بگيرند. | اما اين كه وى اين كتاب را مربوط به مهدويت نمىداند، اولاً از نامگذارى اين كتاب به التشريف بالمنن في التعريف بالفتن و ثانيا از هدفى كه خود سيد براى نوشتن اين كتاب مطرح ساخته است، روشن مىشود. بهرغم اين كه برخى از چاپهاى اين كتاب به الملاحم و الفتن في ظهور الغائب المنتظر تغيير نام يافته است، ابنطاووس اين كتاب را التشريف بالمنن في التعريف بالفتن نام نهاده است و هدف او معرفى فتنههايى بوده كه در روايات مطرح شده و چه بسا، ممكن است افراد دچار آنها شوند، يا از آنچه در گذشته اتفاق افتاده است، عبرت بگيرند. | ||
ابنطاووس در مقدمه كتاب به اهميت شناخت ملاحم و فتنهها و به شمول اين ملاحم بر معجزاتى اشاره دارد كه باعث سر فرود آوردن در برابر خداوند مىشود و كسى كه آنها را بشناسد، به وسيله صدقات و دعا مىتواند از خطر آنها در امان باشد. اين هدف، دقيقا همان چيزى است كه با روحيه عابدانه ابنطاووس همخوانى دارد. اساس هدف وى از نوشتن اين كتاب طرح مباحث مربوط به مهدويت - كه امرى اعتقادى و در ديدگاه ابنطاووس فوقالعاده مهم است - نبوده و او در پى معرفى فتنهها، رويدادها و آشوبهايى بوده كه در روايات اهلسنت، چه از طريق پيامبر و امامان و چه از طريق ساير افراد، به آنها اشاره شده و احتمالاً رخ داده يا رخ خواهند داد. | [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابنطاووس]] در مقدمه كتاب به اهميت شناخت ملاحم و فتنهها و به شمول اين ملاحم بر معجزاتى اشاره دارد كه باعث سر فرود آوردن در برابر خداوند مىشود و كسى كه آنها را بشناسد، به وسيله صدقات و دعا مىتواند از خطر آنها در امان باشد. اين هدف، دقيقا همان چيزى است كه با روحيه عابدانه ابنطاووس همخوانى دارد. اساس هدف وى از نوشتن اين كتاب طرح مباحث مربوط به مهدويت - كه امرى اعتقادى و در ديدگاه ابنطاووس فوقالعاده مهم است - نبوده و او در پى معرفى فتنهها، رويدادها و آشوبهايى بوده كه در روايات اهلسنت، چه از طريق پيامبر و امامان و چه از طريق ساير افراد، به آنها اشاره شده و احتمالاً رخ داده يا رخ خواهند داد. | ||
ابنطاووس به اعتبار آنها اعتقادى ندارد. او هم در پايان بخش نخست، پس از اتمام نقل قولهاى خود از ابنحماد و هم در پايان بخش سوم - كه روايات هر سه بخش اصلى به پايان مىرسد - ذمّه خود را از عهده رواياتى كه از سه كتاب نقل كرده، مبرّا ساخته است و تصريح مىكند كه هدف وى صرفا نقل اين احاديث بوده است. | [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابنطاووس]] به اعتبار آنها اعتقادى ندارد. او هم در پايان بخش نخست، پس از اتمام نقل قولهاى خود از ابنحماد و هم در پايان بخش سوم - كه روايات هر سه بخش اصلى به پايان مىرسد - ذمّه خود را از عهده رواياتى كه از سه كتاب نقل كرده، مبرّا ساخته است و تصريح مىكند كه هدف وى صرفا نقل اين احاديث بوده است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش