پرش به محتوا

ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که A-esmaili@noornet.net انجام داده بود وا...)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR01120.jpg|بندانگشتی|ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل]]
[[پرونده:NUR01120.jpg|بندانگشتی|ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل
! نام!! data-type="authorName" |ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل
|-
|-
|نام‌های دیگر  
|نام‌های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'|  
| data-type="authorOtherNames" |  
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
| data-type="authorfatherName" |
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|
| data-type="authorbirthDate" |
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|
| data-type="authorBirthPlace" |
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|665 هـ.ق
| data-type="authorDeathDate" |665 هـ.ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|
| data-type="authorWritings" |
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE1120AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE1120AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>




'''ابوشامه، ابوالقاسم شهاب‌الدينعبدالرحمن بن اسماعيل بن ابراهيم مقدسى'''، فقيه، محدث، اديب و مورخ دمشقى شافعى مذهبى است كه به سبب خال بزرگى كه بر بالاى ابروى چب داشت، به ابوشامه معروف شد. نام او را محمد بن عبدالرحمن نيز آورده‌اند.
'''ابوشامه، ابوالقاسم شهاب‌الدين عبدالرحمن بن اسماعيل بن ابراهيم مقدسى'''، فقيه، محدث، اديب و مورخ دمشقى شافعى مذهبى است كه به سبب خال بزرگى كه بر بالاى ابروى چب داشت، به ابوشامه معروف شد. نام او را محمد بن عبدالرحمن نيز آورده‌اند.


== خاندان ابوشامه ==
نياى بزرگش، محمد بن احمد بن على طوسى بود و ابوشامه خود حدس مى‌زند كه وى صوفى و امام مسجد صخره بيت‌المقدس بوده كه در شعبان 492ق به دست صليبيان كشته شد و سپس فرزندانش از بيت‌المقدس به دمشق رفتند.
نياى بزرگش، محمد بن احمد بن على طوسى بود و ابوشامه خود حدس مى‌زند كه وى صوفى و امام مسجد صخره بيت‌المقدس بوده كه در شعبان 492ق به دست صليبيان كشته شد و سپس فرزندانش از بيت‌المقدس به دمشق رفتند.


ابوشامه در 23 ربيع‌الاول 599ق در دمشق زاده شد و از خردسالى به حفظ قرآن و آموختن علوم مشتاق بود. در 621ق همراه پدر به زيارت كعبه رفت. سال بعد نيز دوباره حج گزارد و در 624ق به بيت‌المقدس و در 628ق به مصر رفت و در شهرهاى قاهره، دمياط و اسكندريه از دانشمندان بهره‌ها برد. از جمله استادان او در مصر و شام، بايد از فخر‌الدين ابومنصور [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]، ابوالحسن على سخاوى، ابن صلاح شهرزورى، موفق‌الدين ابن قدامه، سيف آمدى و نيز احمد بن عبدالله [[سلمی، محمد بن حسین |سلمى]]، داوود بن ملاعب و عبدالجليل بن مندويه (در حديث) نام برد.
== تولد ==
ابوشامه در 23 ربيع‌الاول 599ق در دمشق زاده شد.
 
== تحصیلات ==
از خردسالى به حفظ قرآن و آموختن علوم مشتاق بود. در 621ق همراه پدر به زيارت كعبه رفت. سال بعد نيز دوباره حج گزارد و در 624ق به بيت‌المقدس و در 628ق به مصر رفت و در شهرهاى قاهره، دمياط و اسكندريه از دانشمندان بهره‌ها برد.
 
== اساتید ==
از جمله استادان او در مصر و شام، بايد از فخر‌الدين ابومنصور [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]، ابوالحسن على سخاوى، ابن صلاح شهرزورى، موفق‌الدين ابن قدامه، سيف آمدى و نيز احمد بن عبدالله [[سلمی، محمد بن حسین |سلمى]]، داوود بن ملاعب و عبدالجليل بن مندويه (در حديث) نام برد.


چون به دمشق بازگشت، ظاهراً تا پايان عمر ديگر به سفر نپرداخت و روزگار خود را به مطالعه، تدريس، نقل حديث، تأليف و پاسخ‌گويى به مسائل شرعى گذرانيد. در ترجمه‌اى كه ابوشامه از احوال خود نوشته، با شيفتگى بسيار به بيان خواب‌هايى كه مردمان درباره او مى‌ديدند و دالّ بر مقام والاى علمى او بوده، پرداخته است. از جمله مشاغل او، استادى دارالحديث اشرفيه، رياست قاريان تربت اشرفيه و در اواخر عمر، مديريت دارالحديث اشرفيه بود. اقدام او براى تصدى رياست داراقرائه بزرگ امّ الصالح، به علت شرط واقف آن، به نتيجه نرسيد.
چون به دمشق بازگشت، ظاهراً تا پايان عمر ديگر به سفر نپرداخت و روزگار خود را به مطالعه، تدريس، نقل حديث، تأليف و پاسخ‌گويى به مسائل شرعى گذرانيد. در ترجمه‌اى كه ابوشامه از احوال خود نوشته، با شيفتگى بسيار به بيان خواب‌هايى كه مردمان درباره او مى‌ديدند و دالّ بر مقام والاى علمى او بوده، پرداخته است. از جمله مشاغل او، استادى دارالحديث اشرفيه، رياست قاريان تربت اشرفيه و در اواخر عمر، مديريت دارالحديث اشرفيه بود. اقدام او براى تصدى رياست داراقرائه بزرگ امّ الصالح، به علت شرط واقف آن، به نتيجه نرسيد.


پايگاه دانش او در فقه به اندازه‌اى بود كه بعضى از معاصرانش از پيروى او از مذهب امام شافعى ابراز شگفتى مى‌كردند. او به ويژه به فن خلاف (احكام مورد اختلاف فقها) علاقه داشت و نظرى را كه نزديك به حقيقت مى‌يافت، در صورت استوارى دليل‌هاى آن، مى‌پذبرفت؛ هر چند آن نظر با مذهب شافعى موافق نبود. با آن‌كه دوستدار منصب نبود و از درگاه اهل دنيا دورى مى‌جست و متواضع بى‌تكلف مى‌زيست، غلبه خوى بدگويى از ديگران و اهانت به علما و بزرگان از طرفى و جسارت در بيان حق و مبارزه با بدعت‌ها و درگيرى‌هاى مذهبى حنبليان با شافعيان و اتهام در عقيده از طرف ديگر، او را گرفتار كرد. دو تن از شاگردانش يا به روايتى از مخالفان او، به بهانه‌اى وارد خانه‌اش شدند و او را زخم زدند. در پى اين صدمه يا بر اثر سوءقصدى ديگر، درگذشت و در دارالفراديس دمشق به خاك سپرده شد.
== شاگردان ==
برخى از شاگردان او بدين قرارند: شهاب‌الدينحسين الكفرى، شهاب‌الدين‌احمد لبّان و زين‌الدين ابوبكر يوسف مزّى كه از او علم قرائت آموختند؛ شيخ شرف‌الدين فزارى خطيب كه شرح شاطبيه را نزد او خواند؛ برهان‌ الدين اسكندرانى، على بن مهيار و پسر ابوشامه ابولهدى احمد. نيز گروهى از بزرگان و فضلا از جمله محيى‌الدين يحيى بن على تميمى براى شنيدن تاريخ و الروضتين و تأليفات ديگر وى در جامع و تربت اشرفيه نزد او حضور مى‌يافتند. كسانى چون مجد الدين محمد اربلى، شهاب‌الدين‌ابوالعباس احمد بن اشبيلى، زين‌الدين على بن احمد قرطبى، محمد بن ابى‌بكر شاغورى، محمد بن عبدالرحمن كنجى و عده‌اى ديگر، الروضتين را در سال‌هاى آخر عمر ابوشامه، از او شنيده‌اند.


برخى از شاگردان او بدين قرارند: شهاب‌الدينحسين الكفرى، شهاب‌الدين‌احمد لبّان و زين‌الدين ابوبكر يوسف مزّى كه از او علم قرائت آموختند؛ شيخ شرف‌الدين فزارى خطيب كه شرح شاطبيه را نزد او خواند؛ برهان‌ الدين اسكندرانى، على بن مهيار و پسر ابوشامه ابولهدى احمد. نيز گروهى از بزرگان و فضلا از جمله محيى‌الدين يحيى بن على تميمى براى شنيدن تاريخ و الروضتين و تأليفات ديگر وى در جامع و تربت اشرفيه نزد او حضور مى‌يافتند. كسانى چون مجد الدين محمد اربلى، شهاب‌الدين‌ابوالعباس احمد بن اشبيلى، زين‌الدين على بن احمد قرطبى، محمد بن ابى‌بكر شاغورى، محمد بن عبدالرحمن كنجى و عده‌اى ديگر، الروضتين را در سال‌هاى آخر عمر ابوشامه، از او شنيده‌اند.
== مهارت های علمی ابوشامه ==
پايگاه دانش او در فقه به اندازه‌اى بود كه بعضى از معاصرانش از پيروى او از مذهب امام شافعى ابراز شگفتى مى‌كردند. او به ويژه به فن خلاف (احكام مورد اختلاف فقها) علاقه داشت و نظرى را كه نزديك به حقيقت مى‌يافت، در صورت استوارى دليل‌هاى آن، مى‌پذبرفت؛ هر چند آن نظر با مذهب شافعى موافق نبود. با آن‌كه دوستدار منصب نبود و از درگاه اهل دنيا دورى مى‌جست و متواضع بى‌تكلف مى‌زيست، غلبه خوى بدگويى از ديگران و اهانت به علما و بزرگان از طرفى و جسارت در بيان حق و مبارزه با بدعت‌ها و درگيرى‌هاى مذهبى حنبليان با شافعيان و اتهام در عقيده از طرف ديگر، او را گرفتار كرد.  


بيشتر نويسندگان معاصر ابوشامه و نزديكان به آن عصر، او را دانشمندى بزرگ، موثق در نقل و بى‌نظير در ديانت و امانت وصف كرده‌اند. او خط را نيز به زيبايى و استوارى مى‌نوشت. يونينى بر آن است كه او به علت خودپسندى و حقير شمردن دانشمندان و بزرگان، از چشم مردم افتاد و در غالب كارهايش ناموفق بود. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] به سبب خصومتى كه با ابوشامه داشت، در وفيات شرح احوال او را ذكر نكرده است.
بيشتر نويسندگان معاصر ابوشامه و نزديكان به آن عصر، او را دانشمندى بزرگ، موثق در نقل و بى‌نظير در ديانت و امانت وصف كرده‌اند. او خط را نيز به زيبايى و استوارى مى‌نوشت. يونينى بر آن است كه او به علت خودپسندى و حقير شمردن دانشمندان و بزرگان، از چشم مردم افتاد و در غالب كارهايش ناموفق بود. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] به سبب خصومتى كه با ابوشامه داشت، در وفيات شرح احوال او را ذكر نكرده است.
== وفات==
دو تن از شاگردانش يا به روايتى از مخالفان او، به بهانه‌اى وارد خانه‌اش شدند و او را زخم زدند. در پى اين صدمه يا بر اثر سوءقصدى ديگر، در 19 رمضان 665ق درگذشت و در دارالفراديس دمشق به خاك سپرده شد.


== آثار==
== آثار==
خط ۷۹: خط ۹۳:
ج‍- آثار يافت نشده:  
ج‍- آثار يافت نشده:  


1. الارجوزة في الفقه؛ 2. الاصول من الاصول؛ 3. الاعلام بمعنى الكلمة و الكلام؛ 4. اقامة الدليل الناسخ لجزء الفاسخ؛ 5. الالفاظ المعربة؛ 6. تقييد الاسماء المشكلة؛ 7. جامع اخبار مكه و المدينة و بيت المقدس؛ 8. ذكر منازل الطريق من جهة الشام؛ 9. ذكر من ركب الحمار؛ 10. رفع النزاع بالرد الى الاتباع؛ 11. شرح احاديث الوسيط؛ 12. شرح الحديث المقتضى في مبعث النبى المصطفى(ص). اثرى كه در لغت نامه دهخدا به صورت المقتضى في منعه المصطفى(ص) ياد شده، بايد ضبطى نادرست از همين عنوان باشد؛ 13. شرح عروس السمر؛ 14. شرح القصيدة الشيبانية في علم الكلام يا المقاصد السَنية في شرح الشيبانية؛ 15. شرح لباب التهذيب؛ 16. شرح نظم المفصل؛ 17. شيوخ الحافظ البيهقى؛ 18. قصيدتان في وصف افعال الحاج؛ 19. القصيدة الدامغة للفرقة الزائغة؛ 20. کتاب البسملة مفصل؛ 21. کتاب القيامة؛ 22. كشف حال بنى عبيد يا كشف ماكان عليه بنو عبيد من الفكر و الكذب و الكيد؛ 23. مختصر [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]]؛ 24. مختصر [[تاریخ مدینة دمشق |تاريخ دمشق]]؛ 25. المذهب في علم المذهب؛ 26. المرقوم في جملة من العلوم؛ 27. مشكلات الآيات؛ 28. مشكلات الاخبار؛ 29. مفردات القرءة؛ 30. مقدمة في النحو؛ 31. نظم العروض و القوافى؛ 32. نظم مفصل الزمحشرى؛ 33. نية الصيام و ما في يوم الشك من الكلام.
1. الارجوزة في الفقه؛ 2. الاصول من الاصول؛ 3. الاعلام بمعنى الكلمة و الكلام؛ 4. اقامة الدليل الناسخ لجزء الفاسخ؛ 5. الالفاظ المعربة؛ 6. تقييد الاسماء المشكلة؛ 7. جامع اخبار مكه و المدينة و بيت المقدس؛ 8. ذكر منازل الطريق من جهة الشام؛ 9. ذكر من ركب الحمار؛ 10. رفع النزاع بالرد الى الاتباع؛ 11. شرح احاديث الوسيط؛ 12. شرح الحديث المقتضى في مبعث النبى المصطفى(ص). اثرى كه در لغت نامه دهخدا به صورت المقتضى في منعه المصطفى(ص) ياد شده، بايد ضبطى نادرست از همين عنوان باشد؛ 13. شرح عروس السمر؛ 14. شرح القصيدة الشيبانية في علم الكلام يا المقاصد السَنية في شرح الشيبانية؛ 15. شرح لباب التهذيب؛ 16. شرح نظم المفصل؛ 17. شيوخ الحافظ البيهقى؛ 18. قصيدتان في وصف افعال الحاج؛ 19. القصيدة الدامغة للفرقة الزائغة؛ 20. کتاب البسملة مفصل؛ 21. کتاب القيامة؛ 22. كشف حال بنى عبيد يا كشف ماكان عليه بنو عبيد من الفكر و الكذب و الكيد؛ 23. مختصر [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]]؛ 24. مختصر [[تاریخ مدینة دمشق |تاريخ دمشق]]؛ 25. المذهب في علم المذهب؛ 26. المرقوم في جملة من العلوم؛ 27. مشكلات الآيات؛ 28. مشكلات الاخبار؛ 29. مفردات القرءة؛ 30. مقدمة في النحو؛ 31. نظم العروض و القوافى؛ 32. نظم مفصل الزمحشرى؛ 33. نية الصيام و ما في يوم الشك من الكلام<ref>رحیم لو، یوسف، ج5، ص586</ref>.
 
وى در 19 رمضان 665ق درگذشت.


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


 
رحیم لو، یوسف، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378
برگرفته از دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج5، ص586، نوشته: يوسف رحيم لو.




۶۱٬۱۸۹

ویرایش