۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که A-esmaili@noornet.net انجام داده بود وا...) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR04560.jpg|بندانگشتی|ابن قیسرانی، محمد بن طاهر]] | [[پرونده:NUR04560.jpg|بندانگشتی|ابن قیسرانی، محمد بن طاهر]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |ابن قیسرانی، محمد بن طاهر | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | ابن القیسرانی، محمد بن طاهر | ||
ابن القیسرانی الشیبانی، ابو الفضل محمد بن طاهر | ابن القیسرانی الشیبانی، ابو الفضل محمد بن طاهر | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" | | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" | | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" | | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |507 هـ.ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" | | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" | | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE4560AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
'''ابن قيسرانى، ابوالفضل محمد بن طاهر بن على بن احمد مقدسى'''، (448 - 507ق)، محدث و نويسنده متصوف بوده است. شهرت او به ابن قيسرانى به لحاظ نسبت اوست به قيساريه، شهركى در شام، بر ساحل بحر روم. | '''ابن قيسرانى، ابوالفضل محمد بن طاهر بن على بن احمد مقدسى'''، (448 - 507ق)، محدث و نويسنده متصوف بوده است. شهرت او به ابن قيسرانى به لحاظ نسبت اوست به قيساريه، شهركى در شام، بر ساحل بحر روم. | ||
برخى از مؤلفان به شهرت او نسبت «شيبانى» را نيز افزودهاند | برخى از مؤلفان به شهرت او نسبت «شيبانى» را نيز افزودهاند. | ||
== تولد == | |||
وى در قدس زاده شد و از خردسالى در زادگاهش به استماع حديث پرداخت. در 467ق، به بغداد رفت و پس از چندى به بيتالمقدس بازگشت، سپس به شهرهاى مختلف شام، مصر، حجاز، عراق و ايران سفر كرد. نيز مىدانيم كه در 471ق، در دمشق بوده است. | |||
== مسافرت == | |||
قراينى چند حاكى از آن است كه آمدن وى به ايران در بين سالهاى 471 - 481 بوده است؛ چنانكه از يك سخن [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] كه در آن به ابن قيسرانى اشاره دارد، جوان بودن او در اين هنگام تأييد مىشود. بههرصورت وى در 481ق، در رى بوده و در همين سال در آن شهر فرزندش، ابوزرعه طاهر، زاده شده است. گويا ابن قيسرانى مدتى در رى مانده؛ زيرا فرزندش را در همان جا براى تحصيل به استاد سپرده است. سپس وى به همدان رفته و در آنجا اقامت گزيده است. او در اوان 60 سالگى پس از بازگشت از سفر حج در بغداد درگذشت. | قراينى چند حاكى از آن است كه آمدن وى به ايران در بين سالهاى 471 - 481 بوده است؛ چنانكه از يك سخن [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] كه در آن به ابن قيسرانى اشاره دارد، جوان بودن او در اين هنگام تأييد مىشود. بههرصورت وى در 481ق، در رى بوده و در همين سال در آن شهر فرزندش، ابوزرعه طاهر، زاده شده است. گويا ابن قيسرانى مدتى در رى مانده؛ زيرا فرزندش را در همان جا براى تحصيل به استاد سپرده است. سپس وى به همدان رفته و در آنجا اقامت گزيده است. او در اوان 60 سالگى پس از بازگشت از سفر حج در بغداد درگذشت. | ||
خط ۴۸: | خط ۵۲: | ||
گرچه شخصيت علمى ابن قيسرانى كموبيش مورد ستايش مؤلفان قرار گرفته، اما گاه به لحاظ گرايش به اذواق و مواجيد صوفيانه و گاه به لحاظ ميزان ضبط در نقل حديث مورد انتقاد قرار گرفته و نيز به وى نسبت «لحن» داده شده است. | گرچه شخصيت علمى ابن قيسرانى كموبيش مورد ستايش مؤلفان قرار گرفته، اما گاه به لحاظ گرايش به اذواق و مواجيد صوفيانه و گاه به لحاظ ميزان ضبط در نقل حديث مورد انتقاد قرار گرفته و نيز به وى نسبت «لحن» داده شده است. | ||
[[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] نيز او را كثيرالوهم دانسته و ابن حجر هيتمى به نقل از ابن ناصر سَلاّمى آورده است كه وى ثقه نيست. از شاگردان وى مىتوان محمد بن عمر بن احمد اصفهانى، ابوالفضل محمد بن هبةالله بروجردى، محمد بن اسماعيل طرسوسى، عبدالوهاب انماطى، ابوجعفر بن ابوعلى همدانى، ابونصر احمد بن عمر غازى و ابوطاهر احمد بن محمد سلفى را نام برد. | [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] نيز او را كثيرالوهم دانسته و ابن حجر هيتمى به نقل از ابن ناصر سَلاّمى آورده است كه وى ثقه نيست. | ||
== شاگردان == | |||
از شاگردان وى مىتوان محمد بن عمر بن احمد اصفهانى، ابوالفضل محمد بن هبةالله بروجردى، محمد بن اسماعيل طرسوسى، عبدالوهاب انماطى، ابوجعفر بن ابوعلى همدانى، ابونصر احمد بن عمر غازى و ابوطاهر احمد بن محمد سلفى را نام برد. | |||
چنانكه پيشتر اشاره شد، شديدترين انتقاداتى كه بر وى وارد شده، به جهت گرايش اوست به تصوف؛ بهطورىكه بعضى او را از صوفيان ملامتى دانستهاند. آنچه مسلم مىنمايد، اين است كه اگر ابن قيسرانى پيش از ورودش به ايران با تصوف آشنا نبوده باشد، بىترديد در شهرهاى خراسان با افكار صوفيانه الفت گرفته است؛ بهخصوص كه در هرات با [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] آشنا بوده و از او بهره گرفته است. بههرحال آنچه از نوشتههاى خود وى برمىآيد، اين است كه او در مقام يك محدث، نهتنها با تصوف و پسندهاى صوفيانه برخوردى صميمانه داشته است، بلكه از روى آگاهى و بصيرت، معارف صوفيه را پذيرفته و به آن دل داده و در شناسانيدن آداب و عادات ايشان اهتمام كرده است. در واقع همان گونه كه گفتهاند با تأليف «صَفْوة التصوف»، اهل طريقت را يارى كرده و آراى آنان را با نصوص سنت تطبيق و توفيق داده است. از نظر مذهب فقهى، [[ذهبى]] او را از اهل ظاهر شمرده است. مضامين آثار او بهويژه «السماع» مىتواند مؤيد اين مدعا باشد؛ درحالىكه ادعاى ياقوت كه ابن قيسرانى حنبلى بوده، جاى تأمل دارد. | چنانكه پيشتر اشاره شد، شديدترين انتقاداتى كه بر وى وارد شده، به جهت گرايش اوست به تصوف؛ بهطورىكه بعضى او را از صوفيان ملامتى دانستهاند. آنچه مسلم مىنمايد، اين است كه اگر ابن قيسرانى پيش از ورودش به ايران با تصوف آشنا نبوده باشد، بىترديد در شهرهاى خراسان با افكار صوفيانه الفت گرفته است؛ بهخصوص كه در هرات با [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] آشنا بوده و از او بهره گرفته است. بههرحال آنچه از نوشتههاى خود وى برمىآيد، اين است كه او در مقام يك محدث، نهتنها با تصوف و پسندهاى صوفيانه برخوردى صميمانه داشته است، بلكه از روى آگاهى و بصيرت، معارف صوفيه را پذيرفته و به آن دل داده و در شناسانيدن آداب و عادات ايشان اهتمام كرده است. در واقع همان گونه كه گفتهاند با تأليف «صَفْوة التصوف»، اهل طريقت را يارى كرده و آراى آنان را با نصوص سنت تطبيق و توفيق داده است. از نظر مذهب فقهى، [[ذهبى]] او را از اهل ظاهر شمرده است. مضامين آثار او بهويژه «السماع» مىتواند مؤيد اين مدعا باشد؛ درحالىكه ادعاى ياقوت كه ابن قيسرانى حنبلى بوده، جاى تأمل دارد. | ||
خط ۵۵: | خط ۶۲: | ||
== آثار == | == آثار == | ||
#الأنساب المتفقة في الخط المتماثلة في النقْط و الضبط؛ | #الأنساب المتفقة في الخط المتماثلة في النقْط و الضبط؛ | ||
#تذكرة الموضوعات؛ | #تذكرة الموضوعات؛ | ||
خط ۶۹: | خط ۷۴: | ||
#منتخب من معرفة الألقاب. | #منتخب من معرفة الألقاب. | ||
گويا ابن قيسرانى ديوان يا مجموعه شعرى نيز داشته است. شعر او را بسيارى از معاصران وى و نيز گروهى از متأخران ستودهاند، اما به دليل دفاع از آراى صوفيانه، مردود شناختهاند. | گويا ابن قيسرانى ديوان يا مجموعه شعرى نيز داشته است. شعر او را بسيارى از معاصران وى و نيز گروهى از متأخران ستودهاند، اما به دليل دفاع از آراى صوفيانه، مردود شناختهاند<ref>مایل هروی، نجیب، ج4، ص494</ref>. | ||
==پانویس== | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
مایل هرویدائرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377 | |||
ویرایش