پرش به محتوا

ابن قطان، علی بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:
وى در راه طلب دانش، از محضر عالمان مغرب و اندلس چون ابوذر خُشَنى، ابوالحسن ابن نقرات، ابوجعفر ابن يحيى خطيب، ابوبكر ابن خلف موّاق، قاضى ابوجعفر ابن‌مضاء و بيش از همه از ابوعبدالله ابن‌فخار بهره برد.
وى در راه طلب دانش، از محضر عالمان مغرب و اندلس چون ابوذر خُشَنى، ابوالحسن ابن نقرات، ابوجعفر ابن يحيى خطيب، ابوبكر ابن خلف موّاق، قاضى ابوجعفر ابن‌مضاء و بيش از همه از ابوعبدالله ابن‌فخار بهره برد.


== تحصیلات ==
در منابع رجالى بر وسعت آگاهى او در فنون حديث چون رجال و علل تكيه شده و از او به عنوان نقادى چيره‌دست در اين فن سخن رفته است. او نه تنها در مراكش، بلكه هنگامى كه در عدوه نيز مستقر بود، به تعليم دانش مى‌پرداخت. از جمله شاگردان وى، قاضى ابوعبدالله ابن عياض است كه از او حديث شنيد و ابن مسدى از وى اجازه روايت گرفت.
در منابع رجالى بر وسعت آگاهى او در فنون حديث چون رجال و علل تكيه شده و از او به عنوان نقادى چيره‌دست در اين فن سخن رفته است. او نه تنها در مراكش، بلكه هنگامى كه در عدوه نيز مستقر بود، به تعليم دانش مى‌پرداخت. از جمله شاگردان وى، قاضى ابوعبدالله ابن عياض است كه از او حديث شنيد و ابن مسدى از وى اجازه روايت گرفت.


== مسئولیت ها و مناصب ==
وى در مراكش، مقر حكومت موحدون، به عنوان شيخ الشيوخ شناخته مى‌شد و چنان‌كه گفته شده است، با نفوذ در دربار موحدون به جاه و ثروت دست يافت. مدتى نيز به قضا اشتغال داشت، ولى در گيرودار پريشانى‌هاى سياسى دولت موحدون، مورد هتك حرمت قرار گرفت. به دنبال وفات المستنصر در 12 ذيحجه 620 و جدال شديد ميان سران و موحدون بر سر حكومت در نيمه اول621ق، به ناچار مراكش را به طور موقت ترك كرد، اما چندى بعد به آن‌جا بازگشت و به قضاى شهر سجلماسه منصوب گرديد و با اين‌كه هنوز وضع متزلزلى داشت تا هنگام مرگ در اين سمت باقى بود.
وى در مراكش، مقر حكومت موحدون، به عنوان شيخ الشيوخ شناخته مى‌شد و چنان‌كه گفته شده است، با نفوذ در دربار موحدون به جاه و ثروت دست يافت. مدتى نيز به قضا اشتغال داشت، ولى در گيرودار پريشانى‌هاى سياسى دولت موحدون، مورد هتك حرمت قرار گرفت. به دنبال وفات المستنصر در 12 ذيحجه 620 و جدال شديد ميان سران و موحدون بر سر حكومت در نيمه اول621ق، به ناچار مراكش را به طور موقت ترك كرد، اما چندى بعد به آن‌جا بازگشت و به قضاى شهر سجلماسه منصوب گرديد و با اين‌كه هنوز وضع متزلزلى داشت تا هنگام مرگ در اين سمت باقى بود.
== آثار==


تأليف مهم او «الوهم و الايهام الواقعين في کتاب الاحكام» است كه نقدى مى‌باشد بر کتاب «الاحكام الكبرى» از ابن خراط.
تأليف مهم او «الوهم و الايهام الواقعين في کتاب الاحكام» است كه نقدى مى‌باشد بر کتاب «الاحكام الكبرى» از ابن خراط.
خط ۴۷: خط ۵۱:
كار او در «الوهم و الايهام» پس از وى توسط محمد بن يحيى ابن مواق در کتاب «المآخذ الحفال السامية» و سپس توسط ابن رُشيد سبتى دنبال گرديد و محمد بن‌عبدالملك مراكشى اين دو اثر ابن قطان و ابن مواق را در کتابى تلفيق نمود. به گفته غبرينى کتاب الوهم و الايهام از همان سده 7ق13/م به مشرق نيز رسيده و مورد توجه مؤلفان واقع شده است.
كار او در «الوهم و الايهام» پس از وى توسط محمد بن يحيى ابن مواق در کتاب «المآخذ الحفال السامية» و سپس توسط ابن رُشيد سبتى دنبال گرديد و محمد بن‌عبدالملك مراكشى اين دو اثر ابن قطان و ابن مواق را در کتابى تلفيق نمود. به گفته غبرينى کتاب الوهم و الايهام از همان سده 7ق13/م به مشرق نيز رسيده و مورد توجه مؤلفان واقع شده است.


== آثار ديگرى كه از او ياد كرده‌اند، عبارتند==
آثار دیگر او:
 


1. الاقناع في مسائل الاجماع
1. الاقناع في مسائل الاجماع
۶۱٬۱۸۹

ویرایش