۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' == == ' به '') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''اتّعاظ الحنفا بأخبار الأئمة الفاطميّين الخلفا'''، تأليف [[مقریزی، احمد بن علی|تقىالدين احمد مقريزى]] (766 - 845ق)، مورخ برجسته و صاحبنام مصرى است كه با تحقيق جمالالدين الشيّال به چاپ رسيده است. کتاب به زبان عربى است و در آن اطلاعات ارزنده و گاهى نادر از مصر در روزگار خلفاى فاطمى ذكر شده و مىتوان آن را عظيمترين شرح راجع به تاريخ خلفاى فاطمى و مهمترين تاريخ سلسلهاى و محلى در تاريخنگارى فاطميان دانست. | '''اتّعاظ الحنفا بأخبار الأئمة الفاطميّين الخلفا'''، تأليف [[مقریزی، احمد بن علی|تقىالدين احمد مقريزى]] (766 - 845ق)، مورخ برجسته و صاحبنام مصرى است كه با تحقيق جمالالدين الشيّال به چاپ رسيده است. کتاب به زبان عربى است و در آن اطلاعات ارزنده و گاهى نادر از مصر در روزگار خلفاى فاطمى ذكر شده و مىتوان آن را عظيمترين شرح راجع به تاريخ خلفاى فاطمى و مهمترين تاريخ سلسلهاى و محلى در تاريخنگارى فاطميان دانست. | ||
== ساختار == | == ساختار ==کتاب، مشتمل بر مقدمه محقق، مؤلف و متن اثر در سه جلد است. در مقدمه تحقيقى اثر، مطالبى درباره مؤلف، آثار وى، نسخهها و مطالب کتاب ذكر شده است. مقريزى را مىتوان در رديف مورخان بزرگ مسلمانى همچون يعقوبى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، مسعودى بشمار آورد كه در نگارش تاريخ داراى روش علمى بودهاند. وى در هريك از آثار خويش راه و روش مناسب آن را پيشه كرده و در مقدمه کتابهايش به آنها اشاره كرده است.<ref>غلامى دهقى، على، ص124</ref>وى در اين اثر، تاريخ مصر را بر اساس سالنگارى حوادث (حوليات) آورده است؛ روشى كه قرنها پيش از او [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و ديگر مورخان بدان شيوه عمل كردهاند. او پس از ذكر مقدماتى در نسب فاطميان و تأييد نسب علوى - فاطمى آنان، به ذكر اولاد على(ع) و خروج عبيدالله مهدى، تا سال 358ق، رويدادها را دنبال كرده و از سال 359ق، كه فاطميان به قدرت مىرسند، تا سال 567ق، محور مباحث او خلفاى فاطمى مىباشند.<ref>همان، ص125</ref> | ||
== گزارش محتوا ==اين اثر همچون دو کتاب ديگر مقريزى، خطط و المقفى، کتابى است منحصراً مربوط به فاطميان. در حقيقت اين کتاب يكى از سه اثر مربوط به تاريخ مصر، از فتح عرب تا سال درگذشت مقريزى است. نخستين اثر، «عقد الجواهر الأسقاط من أخبار المدينة الفسطاط»، تأليف سال 358ق، است. کتاب دوم، «اتعاظ» و سومين، «السلوك لمعرفة دول الملوك» از مقريزى است كه تاريخ ايوبيان و مماليك را نيز شامل مىشود. الگوى اين تواريخ نشان مىدهد تاريخ فاطمىها چندان مورد توجه تاريخنگاران نبوده است؛ آنچنانكه تاريخ اين عهد را منحصراً در يك کتاب بگنجانند، اما اگر اين اثر فقط يك نمونه منحصربهفرد باشد، باز هم شايان توجه است؛ حتى اگر اين کتاب صرفاً بخشى از تاريخ مفصل اين دوران و جزئى از مبحث مربوط به فاطميان باشد، باز هم کتاب «اتعاظ» تنها اثر تاريخنگارانه قرون ميانه است كه ما درباره فاطميان در دست داريم.<ref>سليم، محمدنبى، ص80</ref> | |||
== گزارش محتوا == | |||
اين اثر همچون دو کتاب ديگر مقريزى، خطط و المقفى، کتابى است منحصراً مربوط به فاطميان. در حقيقت اين کتاب يكى از سه اثر مربوط به تاريخ مصر، از فتح عرب تا سال درگذشت مقريزى است. نخستين اثر، «عقد الجواهر الأسقاط من أخبار المدينة الفسطاط»، تأليف سال 358ق، است. کتاب دوم، «اتعاظ» و سومين، «السلوك لمعرفة دول الملوك» از مقريزى است كه تاريخ ايوبيان و مماليك را نيز شامل مىشود. الگوى اين تواريخ نشان مىدهد تاريخ فاطمىها چندان مورد توجه تاريخنگاران نبوده است؛ آنچنانكه تاريخ اين عهد را منحصراً در يك کتاب بگنجانند، اما اگر اين اثر فقط يك نمونه منحصربهفرد باشد، باز هم شايان توجه است؛ حتى اگر اين کتاب صرفاً بخشى از تاريخ مفصل اين دوران و جزئى از مبحث مربوط به فاطميان باشد، باز هم کتاب «اتعاظ» تنها اثر تاريخنگارانه قرون ميانه است كه ما درباره فاطميان در دست داريم.<ref>سليم، محمدنبى، ص80</ref> | |||
نويسنده، در اين کتاب تاريخ دولت فاطميان مصر را از زمان قيام آنها در مغرب عربى تا زوال آن در مصر به نگارش درآورده است. او پيش از پرداختن به خلفاى فاطمى، از فرزندان [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] از نسل امام حسن(ع) و امام حسين(ع) سخن به ميان آورده و سپس به نسب فاطميان پرداخته است. او از مورخانى است كه نسب فاطميان مصر را تأييد كرده است (چنانكه استادش [[ابن خلدون]] نيز بر همين عقيده بوده است)؛ به همين دليل سخاوى او را به اسماعيلى بودن متهم كرده است. از امتيازهاى اين کتاب توجه نويسنده به مسائل اجتماعى و اقتصادى مصر در عصر فاطميان است.<ref>غلامى دهقى، على، ص109 - 110</ref> | نويسنده، در اين کتاب تاريخ دولت فاطميان مصر را از زمان قيام آنها در مغرب عربى تا زوال آن در مصر به نگارش درآورده است. او پيش از پرداختن به خلفاى فاطمى، از فرزندان [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] از نسل امام حسن(ع) و امام حسين(ع) سخن به ميان آورده و سپس به نسب فاطميان پرداخته است. او از مورخانى است كه نسب فاطميان مصر را تأييد كرده است (چنانكه استادش [[ابن خلدون]] نيز بر همين عقيده بوده است)؛ به همين دليل سخاوى او را به اسماعيلى بودن متهم كرده است. از امتيازهاى اين کتاب توجه نويسنده به مسائل اجتماعى و اقتصادى مصر در عصر فاطميان است.<ref>غلامى دهقى، على، ص109 - 110</ref> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۰: | ||
مقريزى در کتاب «اتعاظ الحنفاء» در بررسى مسائل نظامى، سياسى، اجتماعى و اقتصادى، توازن را رعايت نموده و همانگونهكه مسائل سياسى و نظامى فاطميان را بررسى كرده به تحولات اجتماعى و اقتصادى و مسائل دينى و ادارى نيز پرداخته است. او مورخى نيست كه فقط به نقل اخبار بسنده نمايد، بلكه نصوص تاريخى را با يكديگر مقايسه كرده و به تحليل و نقد آنها پرداخته و رأى صحيح و صواب را گزينش نموده است. او معتقد است مورخ هر سرزمينى به تاريخ آن منطقه آگاهتر از ديگر مورخان است؛ بنابراين، اگر آراى مورخان در موضوعى گوناگون بود، مورخان آن سرزمين رأيشان شايسته براى قبول و تصديق از ديگران است؛ از باب نمونه، مقريزى به نقل از [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] مىنويسد: معز (خليفه فاطمى) مدتى - يك سال پيش از وفاتش - در سردابى پنهان شد و پسرش نزار (العزيز) را پيش از اختفا جانشين خود نمود. به دنبال اين روايت، گزارش ديگرى متفاوت با گزارش قبلى، از کتاب «سيرة المعز»، نوشته مورخ مصرى، حسن بن زولاق، آورده است كه معز دو روز پيش از مرگ خود، پسرش را جانشين خود نمود. مقريزى سپس از ميان رأى اين دو مورخ؛ يعنى [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] و [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن زولاق]]، مىنويسد: [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن زولاق]] به احوال مصر آگاهتر از [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] است؛ چون او در زمان معز فاطمى در مصر حضور داشته و نزد او رفتوآمد داشته است؛ درحالىكه [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] گزارش خود را به پيروى از مورخان عراق و شام آورده است.<ref>همان، ص125</ref> | مقريزى در کتاب «اتعاظ الحنفاء» در بررسى مسائل نظامى، سياسى، اجتماعى و اقتصادى، توازن را رعايت نموده و همانگونهكه مسائل سياسى و نظامى فاطميان را بررسى كرده به تحولات اجتماعى و اقتصادى و مسائل دينى و ادارى نيز پرداخته است. او مورخى نيست كه فقط به نقل اخبار بسنده نمايد، بلكه نصوص تاريخى را با يكديگر مقايسه كرده و به تحليل و نقد آنها پرداخته و رأى صحيح و صواب را گزينش نموده است. او معتقد است مورخ هر سرزمينى به تاريخ آن منطقه آگاهتر از ديگر مورخان است؛ بنابراين، اگر آراى مورخان در موضوعى گوناگون بود، مورخان آن سرزمين رأيشان شايسته براى قبول و تصديق از ديگران است؛ از باب نمونه، مقريزى به نقل از [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] مىنويسد: معز (خليفه فاطمى) مدتى - يك سال پيش از وفاتش - در سردابى پنهان شد و پسرش نزار (العزيز) را پيش از اختفا جانشين خود نمود. به دنبال اين روايت، گزارش ديگرى متفاوت با گزارش قبلى، از کتاب «سيرة المعز»، نوشته مورخ مصرى، حسن بن زولاق، آورده است كه معز دو روز پيش از مرگ خود، پسرش را جانشين خود نمود. مقريزى سپس از ميان رأى اين دو مورخ؛ يعنى [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] و [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن زولاق]]، مىنويسد: [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن زولاق]] به احوال مصر آگاهتر از [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] است؛ چون او در زمان معز فاطمى در مصر حضور داشته و نزد او رفتوآمد داشته است؛ درحالىكه [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] گزارش خود را به پيروى از مورخان عراق و شام آورده است.<ref>همان، ص125</ref> | ||
== وضعيت کتاب == | == وضعيت کتاب ==در انتهاى جلد اول کتاب، در ضمن شش بخش الحاقى، همسران على بن ابىطالب و فرزندان آنها، دختران على(ع)، نسل امام حسن(ع)، نسل امام حسين(ع)، خلفاى فاطمى و خلفاى فاطمى و فرزندانشان، برخى در قالب نمودار ارائه شده است. | ||
در انتهاى جلد اول کتاب، در ضمن شش بخش الحاقى، همسران على بن ابىطالب و فرزندان آنها، دختران على(ع)، نسل امام حسن(ع)، نسل امام حسين(ع)، خلفاى فاطمى و خلفاى فاطمى و فرزندانشان، برخى در قالب نمودار ارائه شده است. | |||
فهرست مطالب هر جلد در انتهاى آن و فهارس اعلام، اماكن، امم و قبايل و احزاب، الفاظ اصطلاحى و فهرست موضوعات در انتهاى جلد سوم کتاب آمده است. | فهرست مطالب هر جلد در انتهاى آن و فهارس اعلام، اماكن، امم و قبايل و احزاب، الفاظ اصطلاحى و فهرست موضوعات در انتهاى جلد سوم کتاب آمده است. | ||
خط ۷۲: | خط ۶۰: | ||
#مقدمه و متن کتاب. | #مقدمه و متن کتاب. | ||
#غلامى دهقى، على، «شناخت شخصيت و آثار [[مقریزی، احمد بن علی|تقىالدين مقريزى]] (766 - 845ق)»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: تاريخ در آيينه پژوهش، زمستان 1382، پيششماره 4، ص99 تا 132. | #غلامى دهقى، على، «شناخت شخصيت و آثار [[مقریزی، احمد بن علی|تقىالدين مقريزى]] (766 - 845ق)»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: تاريخ در آيينه پژوهش، زمستان 1382، پيششماره 4، ص99 تا 132. | ||
#سليم، محمدنبى، «تاريخ فاطميان از ديدگاه [[مقریزی، احمد بن علی|تقىالدين مقريزى]]»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: شيعهشناسى، زمستان 1387، شماره 24، ص75 تا 104. | #سليم، محمدنبى، «تاريخ فاطميان از ديدگاه [[مقریزی، احمد بن علی|تقىالدين مقريزى]]»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: شيعهشناسى، زمستان 1387، شماره 24، ص75 تا 104.== پیوندها == | ||
== پیوندها == | |||
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/21420 مطالعه کتاب اتعاظ الحنفا باخبار الائمه الفاطمیین الخلفا در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/21420 مطالعه کتاب اتعاظ الحنفا باخبار الائمه الفاطمیین الخلفا در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش