۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ق' به 'ق') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE1750AUTOMATIONCODE | |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE1750AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div>== معرفی اجمالی =='''اثولوجيا'''، در جهان اسلام همواره به عنوان اثرى از [[ارسطو]] با تفسير فرفوريوس صورى شناخته مىشد، امّا برخى تحقيقات اخير نشان مىدهد كه اين کتاب خلاصهاى از تساعات چهارم، پنجم و ششم از کتاب «التساعات» [[افلوطين]] است. | ||
== معرفی اجمالی == | |||
'''اثولوجيا'''، در جهان اسلام همواره به عنوان اثرى از [[ارسطو]] با تفسير فرفوريوس صورى شناخته مىشد، امّا برخى تحقيقات اخير نشان مىدهد كه اين کتاب خلاصهاى از تساعات چهارم، پنجم و ششم از کتاب «التساعات» [[افلوطين]] است. | |||
واژه اثولوجيا در ابتداى اين رساله به معناى معرفة الربوبيّة به كار رفته است. در فلسفه يونان اين اصطلاح را افلاطون در توصيف ايزدان و پيدايش عالم توسّط آنها به كار برده است. | واژه اثولوجيا در ابتداى اين رساله به معناى معرفة الربوبيّة به كار رفته است. در فلسفه يونان اين اصطلاح را افلاطون در توصيف ايزدان و پيدايش عالم توسّط آنها به كار برده است. | ||
== ساختار == | == ساختار ==کتاب، مشتمل بر يك مقدّمه و رئوس مطالب و متن اثولوجيا است كه در ده ميمر (طريق، راه) تدوين شده و با تحقيق عبدالرحمن بدوى به چاپ رسيده است. | ||
کتاب، مشتمل بر يك مقدّمه و رئوس مطالب و متن اثولوجيا است كه در ده ميمر (طريق، راه) تدوين شده و با تحقيق عبدالرحمن بدوى به چاپ رسيده است. | |||
== گزارش محتوا ==کتاب، از سه بخش مجزا تشكيل يافته است كه به بيان هر كدام از آنها مىپردازيم: بخش اوّل، مقدّمه رساله است و ظاهراً از آن كندى است و سبك نگارش آن با سبك ساير بخشهاى رساله متفاوت است. شرح و بررسى مقدّمه اثولوجيا از اهميّت خاصى برخوردار است، چون اوّلاً در مقدّمه با نام كندى به عنوان سفارش دهنده اين متن برمىخوريم. ثانياً انگيزه ترجمه اين رساله آشكار مىشود؛ اصولاً بسياى از متون ترجمه شده در عصر ترجمه با سفارش خلفا، درباريان، وزرا و دانشمندان نامى صورت مىگرفته است. اثولوجيا نيز به سفارش كندى و براى استفاده تعليمى پسر خليفه عباسى ترجمه شده است. ثالثاً شباهتهاى مفهومى و محتوايى زيادى ميان مقدّمه اثولوجيا و مقدّمه متن ترجمه شده ما بعد الطبيعه [[ارسطو]] به چشم مىخورد. | |||
کتاب، از سه بخش مجزا تشكيل يافته است كه به بيان هر كدام از آنها مىپردازيم: بخش اوّل، مقدّمه رساله است و ظاهراً از آن كندى است و سبك نگارش آن با سبك ساير بخشهاى رساله متفاوت است. شرح و بررسى مقدّمه اثولوجيا از اهميّت خاصى برخوردار است، چون اوّلاً در مقدّمه با نام كندى به عنوان سفارش دهنده اين متن برمىخوريم. ثانياً انگيزه ترجمه اين رساله آشكار مىشود؛ اصولاً بسياى از متون ترجمه شده در عصر ترجمه با سفارش خلفا، درباريان، وزرا و دانشمندان نامى صورت مىگرفته است. اثولوجيا نيز به سفارش كندى و براى استفاده تعليمى پسر خليفه عباسى ترجمه شده است. ثالثاً شباهتهاى مفهومى و محتوايى زيادى ميان مقدّمه اثولوجيا و مقدّمه متن ترجمه شده ما بعد الطبيعه [[ارسطو]] به چشم مىخورد. | |||
در قسمت بعدى مقدّمه، نظريه ديگرى مطرح شده است كه آشكارا نشان مىدهد خود كندى اين مقدّمه را نگاشته است نه اينكه بعدها به او نسبت داده باشند. در اين کتاب غايت هر تخصّصى، وصول به حقيقت و غايت هر علمى تحقق آن در عمل است كه اين مفهوم در متافيزيك [[ارسطو]] کتاب آلفاى صغير آمده است. قسمت بعدى مقدّمه اشارهاى به علل اربعه است كه هيولى، صورت، فاعل و تمام را نام مىبرد و مىگويد كه پيشتر به آنها پرداخته است و افاضل فلاسفه آنها را مطرح كردهاند. اين قسمت نيز مىتواند تأثيرى از ما بعد الطبيعه [[ارسطو]] باشد. نكته جالب در اين قسمت اين است كه علّت غايى با عنوان تمام ياد مىشود. همين مفهوم در اثر خود كندى در باب فلسفه اولى با عنوان علت متمم ياد مىشود و همين مفهوم در ترجمه و گردآورى عربى در کتاب النفس [[ارسطو]] نيز با عنوان تماميّة ياد شده است. قسمت بعدى مقدّمه، اولين ارجاع مستقيم به ما بعد الطبيعه [[ارسطو]]ست كه در واقع اشاره غيرمستقيمى به کتاب النفس [[ارسطو]] نيز مىباشد. | در قسمت بعدى مقدّمه، نظريه ديگرى مطرح شده است كه آشكارا نشان مىدهد خود كندى اين مقدّمه را نگاشته است نه اينكه بعدها به او نسبت داده باشند. در اين کتاب غايت هر تخصّصى، وصول به حقيقت و غايت هر علمى تحقق آن در عمل است كه اين مفهوم در متافيزيك [[ارسطو]] کتاب آلفاى صغير آمده است. قسمت بعدى مقدّمه اشارهاى به علل اربعه است كه هيولى، صورت، فاعل و تمام را نام مىبرد و مىگويد كه پيشتر به آنها پرداخته است و افاضل فلاسفه آنها را مطرح كردهاند. اين قسمت نيز مىتواند تأثيرى از ما بعد الطبيعه [[ارسطو]] باشد. نكته جالب در اين قسمت اين است كه علّت غايى با عنوان تمام ياد مىشود. همين مفهوم در اثر خود كندى در باب فلسفه اولى با عنوان علت متمم ياد مىشود و همين مفهوم در ترجمه و گردآورى عربى در کتاب النفس [[ارسطو]] نيز با عنوان تماميّة ياد شده است. قسمت بعدى مقدّمه، اولين ارجاع مستقيم به ما بعد الطبيعه [[ارسطو]]ست كه در واقع اشاره غيرمستقيمى به کتاب النفس [[ارسطو]] نيز مىباشد. | ||
خط ۷۳: | خط ۶۱: | ||
بخش سوّم، متن اثولوجيا است. اين متن، مشتمل بر ده ميمر است و در بعضى ميمرها عناوين فرعى نيز ديده مىشود. ميمر نخست درباره نفس است و عنوانى فرعى دارد با نام كلامى شبيه به رمز در باب نفس كلّى. در اين ميمر بيان مىشود كه نفس جرم ندارد و فساد و تباهى را در آن راهى نيست؛ همچنين چگونگى تنزّل از عالم عقلى به عالم حسّى تبيين مىگردد كه نفس همان عقل متصوّر به صورت شوق است كه محصور در جسم نيست، بلكه گاهى در جسم است و گاهى در خارج از جسم و به همين جهت نفس، مشتاق سلوك است. وى در توضيح مطلب به يكى از مكاشفات خود اشاره كرده و مىفرمايد: در خلوتى به توجّه نشسته بودم كه ناگاه از بدن خود خلع شده و خود را به صورت جوهر مجرّد نورانى مشاهده نمودم، پس من يكپارچه علم و عالم و معلوم بودم و در ذات خود حسن و بهاء و ضياء را مىديدم، پس دانستم كه جزيى از اجزاى حيات فعّاله هستم. ميمر دوّم با پرسش از رجعت نفس به عقل و اينكه چه چيزى را در آنجا به خاطر مىآورد، آغاز مىشود. ميمر سوّم با ماهيّت جوهر نفس آغاز مىشود. ميمر چهارم، در شرف عالم عقل و حسن اوست. ميمر پنجم در باب ذكر بارى، آنچه كه ابداع كرده و حال اشياء نزد اوست. ميمر ششم در باب كواكب است. ميمر هفتم در باب نفس شريفه است. ميمر هشتم در باب صفت آتش است. اين ميمر عنوانى فرعى نيز دارد با نام «در باب قوّه و فعل». ميمر نهم در باب نفس ناطقه و اينكه مرگ و فناء در آن راه ندارد، است. اين ميمر عنوانى فرعى نيز دارد كه بابى از نوادر است. ميمر دهم در باب علّت اولى و اشيايى است كه از او ابداع مىشوند. اين ميمر سه عنوان فرعى دارد: بابى درباره نوادر، بابى درباره انسان عقلى و انسان حسّى، بابى درباره عالم عقلى. | بخش سوّم، متن اثولوجيا است. اين متن، مشتمل بر ده ميمر است و در بعضى ميمرها عناوين فرعى نيز ديده مىشود. ميمر نخست درباره نفس است و عنوانى فرعى دارد با نام كلامى شبيه به رمز در باب نفس كلّى. در اين ميمر بيان مىشود كه نفس جرم ندارد و فساد و تباهى را در آن راهى نيست؛ همچنين چگونگى تنزّل از عالم عقلى به عالم حسّى تبيين مىگردد كه نفس همان عقل متصوّر به صورت شوق است كه محصور در جسم نيست، بلكه گاهى در جسم است و گاهى در خارج از جسم و به همين جهت نفس، مشتاق سلوك است. وى در توضيح مطلب به يكى از مكاشفات خود اشاره كرده و مىفرمايد: در خلوتى به توجّه نشسته بودم كه ناگاه از بدن خود خلع شده و خود را به صورت جوهر مجرّد نورانى مشاهده نمودم، پس من يكپارچه علم و عالم و معلوم بودم و در ذات خود حسن و بهاء و ضياء را مىديدم، پس دانستم كه جزيى از اجزاى حيات فعّاله هستم. ميمر دوّم با پرسش از رجعت نفس به عقل و اينكه چه چيزى را در آنجا به خاطر مىآورد، آغاز مىشود. ميمر سوّم با ماهيّت جوهر نفس آغاز مىشود. ميمر چهارم، در شرف عالم عقل و حسن اوست. ميمر پنجم در باب ذكر بارى، آنچه كه ابداع كرده و حال اشياء نزد اوست. ميمر ششم در باب كواكب است. ميمر هفتم در باب نفس شريفه است. ميمر هشتم در باب صفت آتش است. اين ميمر عنوانى فرعى نيز دارد با نام «در باب قوّه و فعل». ميمر نهم در باب نفس ناطقه و اينكه مرگ و فناء در آن راه ندارد، است. اين ميمر عنوانى فرعى نيز دارد كه بابى از نوادر است. ميمر دهم در باب علّت اولى و اشيايى است كه از او ابداع مىشوند. اين ميمر سه عنوان فرعى دارد: بابى درباره نوادر، بابى درباره انسان عقلى و انسان حسّى، بابى درباره عالم عقلى. | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله ==1- مقدّمه و متن کتاب. | ||
1- مقدّمه و متن کتاب. | |||
2- سرگذشت اثولوجيا، دكتر سيد حسن احمدى. | 2- سرگذشت اثولوجيا، دكتر سيد حسن احمدى. | ||
3- اثولوجيا، دكتر شرفالدين خراسانى. | 3- اثولوجيا، دكتر شرفالدين خراسانى.== وابستهها == | ||
== وابستهها == | |||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
ویرایش