۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ق' به 'ق') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE3333AUTHORCODE | |data-type='authorCode'|AUTHORCODE3333AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div>«ابن معتز»، ابوالعباس عبدالله (22 شعبان 247 - 2 ربيعالثانى 296ق / 31 اكتبر 861 - 29 دسامبر 908م)، شاعر، اديب، راوى و نقاد بزرگ شعر و ادب عرب در عصر دوم عباسى بوده است. وى در سامرا كه در آن روزگار مركز حكومت عباسيان بود، از مادرى ظاهراً رومىنژاد به دنيا آمد. تقريباً 5 ساله بود كه پدرش با لقب المعتز بالله، بهعنوان سيزدهمين خليفه عباسى، زمام امور را به دست گرفت. معتز، شيفته شعر و موسيقى بود و در اين دو فن دستى داشت و بيشتر اوقات خود را با شاعران و خوانندگان و نوازندگان سپرى مىساخت؛ ازاينرو، شگفت نمىنمايد كه طبع شعر ابن معتز از اوان كودكى و نوجوانى شكوفا شود و در همان روزگار اشعارى نيز بسرايد. | ||
«ابن معتز»، ابوالعباس عبدالله (22 شعبان 247 - 2 ربيعالثانى 296ق / 31 اكتبر 861 - 29 دسامبر 908م)، شاعر، اديب، راوى و نقاد بزرگ شعر و ادب عرب در عصر دوم عباسى بوده است. وى در سامرا كه در آن روزگار مركز حكومت عباسيان بود، از مادرى ظاهراً رومىنژاد به دنيا آمد. تقريباً 5 ساله بود كه پدرش با لقب المعتز بالله، بهعنوان سيزدهمين خليفه عباسى، زمام امور را به دست گرفت. معتز، شيفته شعر و موسيقى بود و در اين دو فن دستى داشت و بيشتر اوقات خود را با شاعران و خوانندگان و نوازندگان سپرى مىساخت؛ ازاينرو، شگفت نمىنمايد كه طبع شعر ابن معتز از اوان كودكى و نوجوانى شكوفا شود و در همان روزگار اشعارى نيز بسرايد. | |||
ابن معتز 8 سال بيشتر نداشت كه اميران ترك، پدرش را از مقام خلافت عزل كرده، به قتل رسانيدند و او را همراه مادربزرگش و چند تن ديگر از فرزندان خلفا به مكه تبعيد كردند. حدود يك سال بعد، المعتمد بالله (256 - 279ق / 870 - 892م) به خلافت رسيد و آنان را به سامرا بازگردانيد. از آن پس، جدهاش زير نظر معتمد، سرپرستى او را بر عهده گرفت و ابوالحسن احمد بن سعيد دمشقى كه به تعليم و تربيت فرزندان معتز گماشته شده بود، مربى و استاد اختصاصى او گرديد. رفته رفته، خانه وى مركز تجمع علما و ادبا گرديد و دانشمندان بنام آن سامان، از جمله محمد بن عمران بن زياد، حسن بن عليل عنزى، احمد بن صالحة بن ابىفنن، پيوسته به مجلس او آمد و شد داشتند و علوم و فنون مرسوم آن زمان را به اميرزاده عباسى تعليم مىدادند. [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، نحوى بزرگ مكتب بصره، بسيار در مجلس او حاضر مىشد و گاه چندين روز نزد وى اقامت مىكرد. فصحاى عرب و علماى لغت نيز كه وارد سامرا مىشدند، نزد ابن معتز مىرفتند و او آنان را به گرمى مى پذيرفت و از ايشان نكات بسيارى مىآموخت. | ابن معتز 8 سال بيشتر نداشت كه اميران ترك، پدرش را از مقام خلافت عزل كرده، به قتل رسانيدند و او را همراه مادربزرگش و چند تن ديگر از فرزندان خلفا به مكه تبعيد كردند. حدود يك سال بعد، المعتمد بالله (256 - 279ق / 870 - 892م) به خلافت رسيد و آنان را به سامرا بازگردانيد. از آن پس، جدهاش زير نظر معتمد، سرپرستى او را بر عهده گرفت و ابوالحسن احمد بن سعيد دمشقى كه به تعليم و تربيت فرزندان معتز گماشته شده بود، مربى و استاد اختصاصى او گرديد. رفته رفته، خانه وى مركز تجمع علما و ادبا گرديد و دانشمندان بنام آن سامان، از جمله محمد بن عمران بن زياد، حسن بن عليل عنزى، احمد بن صالحة بن ابىفنن، پيوسته به مجلس او آمد و شد داشتند و علوم و فنون مرسوم آن زمان را به اميرزاده عباسى تعليم مىدادند. [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، نحوى بزرگ مكتب بصره، بسيار در مجلس او حاضر مىشد و گاه چندين روز نزد وى اقامت مىكرد. فصحاى عرب و علماى لغت نيز كه وارد سامرا مىشدند، نزد ابن معتز مىرفتند و او آنان را به گرمى مى پذيرفت و از ايشان نكات بسيارى مىآموخت. | ||
خط ۶۲: | خط ۵۹: | ||
ابن معتز راوى بزرگ اشعار و اخبار عرب است. از استادانش و ديگر شاعران و اديبان روايت كرده و خود نيز راويانى داشته است كه نامدارترين آنان، دمشقى، معلم و استاد او و صولى، شاگرد وفادار او بودهاند. ابن منجم نخستين روايتكننده کتاب البديع اوست و ابن طباطبا، صاحب عيار الشعر نيز راوى دلباخته اشعار اوست. عموم مصنفان كتب و رسايل ادبى و تاريخى پس از ابن معتز، اشعار و اخبار و آراء ادبى او را بهوفور در آثارشان آوردهاند. | ابن معتز راوى بزرگ اشعار و اخبار عرب است. از استادانش و ديگر شاعران و اديبان روايت كرده و خود نيز راويانى داشته است كه نامدارترين آنان، دمشقى، معلم و استاد او و صولى، شاگرد وفادار او بودهاند. ابن منجم نخستين روايتكننده کتاب البديع اوست و ابن طباطبا، صاحب عيار الشعر نيز راوى دلباخته اشعار اوست. عموم مصنفان كتب و رسايل ادبى و تاريخى پس از ابن معتز، اشعار و اخبار و آراء ادبى او را بهوفور در آثارشان آوردهاند. | ||
== آثار == | == آثار ==1. الآداب؛ | ||
1. الآداب؛ | |||
2. ارجوزة في تاريخ المعتضد بالله؛ | 2. ارجوزة في تاريخ المعتضد بالله؛ | ||
خط ۹۱: | خط ۸۵: | ||
برخى آثار ديگر به وى نسبت داده شده كه هيچكدام يافت نشده است، همچون الجامع في الغناء؛ کتاب الجوارح و الصيد؛ حلى الاخبار (الاخيار)؛ رسالة في مدح الدنيا؛ کتاب الزهر و الرياض؛ سرقات الشعراء. | برخى آثار ديگر به وى نسبت داده شده كه هيچكدام يافت نشده است، همچون الجامع في الغناء؛ کتاب الجوارح و الصيد؛ حلى الاخبار (الاخيار)؛ رسالة في مدح الدنيا؛ کتاب الزهر و الرياض؛ سرقات الشعراء. | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله ==دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد 4، ص632 - 641، [[لسانی فشارکی، محمد علی|محمدعلى لسانى فشاركى]].== وابستهها == | ||
دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد 4، ص632 - 641، [[لسانی فشارکی، محمد علی|محمدعلى لسانى فشاركى]]. | |||
== وابستهها == | |||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
ویرایش