۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه ها' به 'هها') |
جز (جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
«ابن عَلاّن، شهابالديناحمد بن ابراهيم بن محمد علان شافعى» (975- رمضان 1033ق)، از صوفيان نقشبندى است كه به استناد نسب نامهاى منظوم كه خودش سروده، نسبتش با 20 واسطه به ابوبكر مىرسيده است و به همين جهت او را «صديقى» نيز ناميدهاند. از نسبنامه مذكور برمىآيد كه بعضى از اجداد او در ايران مىزيستهاند، چنانكه جد چهارمش على بن مباركشاه از دانشمندان مشهور شيراز در سده 8ق به شمار مىرفته است. اينكه ابن علان زبان فارسى را هم مىدانسته است، از پيوند او با ايران و به تعبيرى ديگر از ايرانى بودن او حكايت دارد. اگر درست باشد كه وى در مكه به دنيا آمده است، بدون ترديد مىبايست كه مهاجرت خانوادهاش از ايران و اقامتشان در مكه به روزگار پدرش ابراهيم و يا جدش محمد علان اتفاق افتاده باشد؛ زيرا او خود زبان فارسى را چنان خوب مىدانسته كه به ترجمه آثار مكتوب آن پرداخته است و اين نكته حاكى از آن است كه وى در خانوادهاى پرورش يافته بوده كه به فارسى آشنايى كامل داشته و بدان تكلم مىكردهاند. از مراتب و مراحل اوليه تحصيلات علمى او اطلاعى در دست نيست، اما به اعتبار قول محبى كه او را در زمره دانشمندان بلند مرتبه بهشمار آورده و هم به لحاظ آنكه برادرزاده اش محمد على به نزد او قرائت قرآن، حديث، فقه، و تصوف آموخته است، مىتوان گفت كه وى پيش از گرايش به تصوف به تحصيل علوم دينى اهتمام داشته و آنگاه دست ارادت به تاجالدين بن زكريا عثمانى نقشبندى (د 1050ق) داده و معارف صوفيه را در طريقه نقشبندى از او فراگرفته و به مقام شيخى و ارشاد رسيده است. وى در مكه وفات يافت و در جانب غربى مزار حضرت خديجه(ع) به | «ابن عَلاّن، شهابالديناحمد بن ابراهيم بن محمد علان شافعى» (975- رمضان 1033ق)، از صوفيان نقشبندى است كه به استناد نسب نامهاى منظوم كه خودش سروده، نسبتش با 20 واسطه به ابوبكر مىرسيده است و به همين جهت او را «صديقى» نيز ناميدهاند. از نسبنامه مذكور برمىآيد كه بعضى از اجداد او در ايران مىزيستهاند، چنانكه جد چهارمش على بن مباركشاه از دانشمندان مشهور شيراز در سده 8ق به شمار مىرفته است. اينكه ابن علان زبان فارسى را هم مىدانسته است، از پيوند او با ايران و به تعبيرى ديگر از ايرانى بودن او حكايت دارد. اگر درست باشد كه وى در مكه به دنيا آمده است، بدون ترديد مىبايست كه مهاجرت خانوادهاش از ايران و اقامتشان در مكه به روزگار پدرش ابراهيم و يا جدش محمد علان اتفاق افتاده باشد؛ زيرا او خود زبان فارسى را چنان خوب مىدانسته كه به ترجمه آثار مكتوب آن پرداخته است و اين نكته حاكى از آن است كه وى در خانوادهاى پرورش يافته بوده كه به فارسى آشنايى كامل داشته و بدان تكلم مىكردهاند. از مراتب و مراحل اوليه تحصيلات علمى او اطلاعى در دست نيست، اما به اعتبار قول محبى كه او را در زمره دانشمندان بلند مرتبه بهشمار آورده و هم به لحاظ آنكه برادرزاده اش محمد على به نزد او قرائت قرآن، حديث، فقه، و تصوف آموخته است، مىتوان گفت كه وى پيش از گرايش به تصوف به تحصيل علوم دينى اهتمام داشته و آنگاه دست ارادت به تاجالدين بن زكريا عثمانى نقشبندى (د 1050ق) داده و معارف صوفيه را در طريقه نقشبندى از او فراگرفته و به مقام شيخى و ارشاد رسيده است. وى در مكه وفات يافت و در جانب غربى مزار حضرت خديجه(ع) به خاک سپرده شد. | ||
از نوشتههاى ابن علان كه بيشتر شرحهايى است بر چند قصيده و سخنان صوفيان پيشين، برمىآيد كه وى اگرچه به قول محبى به مقام پيشوايى در تصوف رسيده بود، اما اين نظر درباره او به جنبه عملى وى در تصوف ارتباط دارد نه به وجهه علمى و يافتههاى برخاسته از مواجيد و اذواق صوفيانه. | از نوشتههاى ابن علان كه بيشتر شرحهايى است بر چند قصيده و سخنان صوفيان پيشين، برمىآيد كه وى اگرچه به قول محبى به مقام پيشوايى در تصوف رسيده بود، اما اين نظر درباره او به جنبه عملى وى در تصوف ارتباط دارد نه به وجهه علمى و يافتههاى برخاسته از مواجيد و اذواق صوفيانه. |
ویرایش