۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حبيب الله' به 'حبيبالله') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
</div> | </div> | ||
'''مستقصى مدارك القواعد و منتهى ضوابط الفوائد''' از جمله تأليفات حضرت آیتالله [[کاشانی، حبیبالله بن علیمدد|ملا حبيبالله شريف كاشانى]]، مىباشد كه در آن، تعداد زيادى از قواعد فقهى مأخوذ از روايات معصومين(ع) و كلمات و تأليفات فقهاى عظام گردآورى شده و يكبهيك، مدارك روايى آنها بيان گرديده است. كتاب حاضر، به زبان عربى و در يك جلد است و تا كنون به حالت چاپ سنگى مىباشد. | '''مستقصى مدارك القواعد و منتهى ضوابط الفوائد''' از جمله تأليفات حضرت آیتالله [[کاشانی، حبیبالله بن علیمدد|ملا حبيبالله شريف كاشانى]]، مىباشد كه در آن، تعداد زيادى از قواعد فقهى مأخوذ از روايات معصومين(ع) و كلمات و تأليفات فقهاى عظام گردآورى شده و يكبهيك، مدارك روايى آنها بيان گرديده است. كتاب حاضر، به زبان عربى و در يك جلد است و تا كنون به حالت چاپ سنگى مىباشد. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
نويسنده، كتاب خود را با ترتيب متعارف در كتب فقهى، به رشته تحرير درآورده است. وى، قواعدى را كه در هر يك از ابواب فقهى وجود دارد، نقل نموده و در كنار آنها مستندات روايى و نظرات ساير فقيهان را بيان كرده است. | نويسنده، كتاب خود را با ترتيب متعارف در كتب فقهى، به رشته تحرير درآورده است. وى، قواعدى را كه در هر يك از ابواب فقهى وجود دارد، نقل نموده و در كنار آنها مستندات روايى و نظرات ساير فقيهان را بيان كرده است. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۶: | ||
پارهاى از قواعد مطرح شده در كتاب، عبارت است از: | پارهاى از قواعد مطرح شده در كتاب، عبارت است از: | ||
# كل ماء طاهر الا ما علم انه قذر؛ | |||
# كل صلاة يجب لها الوضوء او بدله الا صلاة الميت؛ | |||
# كلما التقى الختانان وجب الاغتسال و ان لم يحصل الانزال؛ | |||
# كل صلاة تقصر فى السفر يسقط نافلتها؛ | |||
# كل ما لم يحل عندك عليه الحول فليس عليك فيه زكاة؛ | |||
# كل صوم لا يتعين زمانه فلا بد فيه من نية التعيين؛ | |||
# الحج فرض على كل مكلف مستطيع؛ | |||
# لا يقتل الرسل و لا الرهن(المرهون)؛ | |||
# النحر فى اللبة و الذبح فى الحلق؛ | |||
# ان الله فوض الى المؤمن كل شىء الا اذلال نفسه. | |||
براى آشنايى با كار مؤلف، به نمونه زير توجه كنيد: | براى آشنايى با كار مؤلف، به نمونه زير توجه كنيد: | ||
خط ۷۷: | خط ۶۵: | ||
قاعده مزبور، از مدارك زير استفاده شده است: | قاعده مزبور، از مدارك زير استفاده شده است: | ||
#برخى از آيات قرآن كريم، مانند آيه شريفه'''و انزلنا من السماء ماءا طهورا''' و آيه شريفه'''و ينزل عليكم من السماء ماءا ليطهركم به و يذهب عنكم رجز الشيطان''' | |||
#:اگر گفته شود: اين دو آيه، دلالتى بر پاك بودن تمام آبهاى روى كره زمين ندارند و ممكن است كه مراد، آب خاصى باشد كه مد نظر خداست. | |||
اگر گفته شود: اين دو آيه، دلالتى بر پاك بودن تمام آبهاى روى كره زمين ندارند و ممكن است كه مراد، آب خاصى باشد كه مد نظر خداست. | #:در پاسخ مىگوييم: گر چه لفظ«ماءا» نكره در سياق اثبات است و مدعى را ثابت نمىكند و از اين جهت دلالتى بر عموم ندارد، اما از آنجا كه آيات مزبور، در مقام امتنان و بيان رحمت الهى نسبت به بندگان نازل شدهاند، خود قرينهاى است بر اينكه مقصود، تمام آبهاى روى زمين مىباشد؛ در غير اين صورت، اين چه امتنانى است كه خداوند متعال آبى طهور را براى تطهير نازل كند، ولى ما ندانيم كدام آب است؟ | ||
#پارهاى از روايات، مانند آنچه [[شيخ صدوق]] در كتاب «[[من لايحضره الفقيه]]»، از [[امام جعفر صادق(ع)]] نقل كرده است كه ايشان فرمودند: «كل ماء طاهر الا ما علمت انه قذر» و آنچه مرحوم [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] در باب مياه كتاب [[الکافی|كافى]] از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل كردهاند كه ايشان فرمودند: «الماء كله طاهر حتى تعلم انه قذر». | |||
در پاسخ مىگوييم: گر چه لفظ«ماءا» نكره در سياق اثبات است و مدعى را ثابت نمىكند و از اين جهت دلالتى بر عموم ندارد، اما از آنجا كه آيات مزبور، در مقام امتنان و بيان رحمت الهى نسبت به بندگان نازل شدهاند، خود قرينهاى است بر اينكه مقصود، تمام آبهاى روى زمين مىباشد؛ در غير اين صورت، اين چه امتنانى است كه خداوند متعال آبى طهور را براى تطهير نازل كند، ولى ما ندانيم كدام آب است؟ | #:دلالت اين دو روايت، بر اصالت طهارت هر فردى از افراد آب و هر نوعى از انواع آن روشن است، زيرا در اولى، لفظ«كل»، بهگونه مضاف و در دومى، بهگونه تأكيد آمده است و اين هر دو، از نظر لغت و عرف(به دليل تبادر و استقراء و تصريح اهل لغت) ظهور در عموم دارند. | ||
دلالت اين دو روايت، بر اصالت طهارت هر فردى از افراد آب و هر نوعى از انواع آن روشن است، زيرا در اولى، لفظ«كل»، بهگونه مضاف و در دومى، بهگونه تأكيد آمده است و اين هر دو، از نظر لغت و عرف(به دليل تبادر و استقراء و تصريح اهل لغت) ظهور در عموم دارند. | |||
ویرایش