پرش به محتوا

سفينة النجاة (قمی): تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|سفينة النجاة {| class="wikitable aboutBookTable" style...» ایجاد کرد)
 
(لینک درون متنی)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR24218J1.jpg|بندانگشتی|سفينة النجاة]]
[[پرونده:NUR24218J1.jpg|بندانگشتی|سفينة النجاة]]
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
|+ |
|+  
|-
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|سفينة النجاة
! نام کتاب!! data-type="bookName" |سفينة النجاة
|-
|-
|نام های دیگر کتاب  
|نام های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|درسهايي از عقايد و اخلاق
| data-type="otherBookNames" |درسهايي از عقايد و اخلاق
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين]] (نويسنده)
| data-type="authors" |[[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين]] (نويسنده)
   
   
[[درگاهي، حسين]] (مصحح)
[[درگاهي، حسين]] (مصحح)
خط ۱۸: خط ۱۸:
|-
|-
|زبان  
|زبان  
|data-type='language'| فارسي
| data-type="language" | فارسي
|-
|-
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏211‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏8‎‏س‎‏7  
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏BP‎‏ ‎‏211‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏8‎‏س‎‏7  
|-
|-
|موضوع  
|موضوع  
|data-type='subject'|عرفان - متون قديمي تا قرن 14  
| data-type="subject" |عرفان - متون قديمي تا قرن 14  


کلام شيعه اماميه - قرن 11ق.  
کلام شيعه اماميه - قرن 11ق.  
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|نيک معارف  
| data-type="publisher" |نيک معارف  
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'| ايران - تهران
| data-type="publishPlace" | ايران - تهران
|-
|-
||سال نشر  
||سال نشر  
|ata-type='publishYear'|مجلد1: 1373ش ,   
| ata-type="publishYear" |مجلد1: 1373ش ,   
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"


|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE24218AUTOMATIONCODE
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE24218AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
'''سفينة النجاة'''، اثر ملا محمدطاهر قمی، کتابی است به زبان فارسی که به عقاید شیعه و ارائه برنامه‎های اخلاقی پرداخته است. نویسنده، این کتاب را در سال 1053ق، نوشته است و بنا بر آنچه در «الذريعة» آمده، هدف مصنف از نگارش این کتاب، ارائه عقاید اسلامی و ایجاد باورهای قلبی از طریق‎ دستورات‎ و برنامه‎های اخلاقی بوده است<ref>ر.ک: کرباسچی، محمدمهدی و همکاران، ص57</ref>.
'''سفينة النجاة'''، اثر [[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين|ملا محمدطاهر قمی]]، کتابی است به زبان فارسی که به عقاید شیعه و ارائه برنامه‎های اخلاقی پرداخته است. نویسنده، این کتاب را در سال 1053ق، نوشته است و بنا بر آنچه در «الذريعة» آمده، هدف مصنف از نگارش این کتاب، ارائه عقاید اسلامی و ایجاد باورهای قلبی از طریق‎ دستورات‎ و برنامه‎های اخلاقی بوده است<ref>ر.ک: کرباسچی، محمدمهدی و همکاران، ص57</ref>.


این اثر توسط حسین درگاهی و حسن طارمی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
این اثر توسط حسین درگاهی و حسن طارمی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.
خط ۵۹: خط ۵۹:


اولین رباعی که نویسنده، به شرح آن پرداخته، در موضوع توحید است. وی در این‎باره می‎گوید: شرط خداشناسی، خودشناسی است:
اولین رباعی که نویسنده، به شرح آن پرداخته، در موضوع توحید است. وی در این‎باره می‎گوید: شرط خداشناسی، خودشناسی است:
'''آن است خدا که طرح عالم انداخت    در یک کف خاک جثه آدم ساخت'''؛
'''آن است خدا که طرح عالم انداخت    در یک کف خاک جثه آدم ساخت'''؛
'''خود را بشناس تا شناسی حق را      حق را بشناخت هرکه خود را بشناخت'''.
'''خود را بشناس تا شناسی حق را      حق را بشناخت هرکه خود را بشناخت'''.
خط ۶۴: خط ۶۵:
ایشان در توضیح بیت دوم این رباعی می‎گوید: این بیت ناظر به حدیثی از اصحاب عصمت است؛ آنجا که فرمود: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛ «هرکه شناخت خود را، شناخت پروردگار خود را». سپس چنین شرح می‎دهد: هرکه به مداومت، یاد مرگ نماید، مستی غفلت از سرش بیرون رود و چشم دلش وا شود و خود را بشناسد و بداند که قبل از این، چه بوده و در رحم به چه عنوان تربیت یافت و پروردگار چگونه اسباب ضروری از چشم و گوش و زبان و دست و پا و غیر آن به وی عنایت فرمود و از آن ظلماتش به چه عنوان صحیح و سالم بیرون آورد و در عرض این مدت، چه احسان‎ها نظر به وی کرد و... پس در این حال خود را بنده‎ای داند آزاد نکرده و مسافری شناسد قصد اقامت نکرده... و چون خویشتن را چنین شناسد، خدای خویش را بشناسد و حاضر و ناظرش بیند و مطلع بر باطن و ظاهرش داند... <ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-7</ref>.
ایشان در توضیح بیت دوم این رباعی می‎گوید: این بیت ناظر به حدیثی از اصحاب عصمت است؛ آنجا که فرمود: «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؛ «هرکه شناخت خود را، شناخت پروردگار خود را». سپس چنین شرح می‎دهد: هرکه به مداومت، یاد مرگ نماید، مستی غفلت از سرش بیرون رود و چشم دلش وا شود و خود را بشناسد و بداند که قبل از این، چه بوده و در رحم به چه عنوان تربیت یافت و پروردگار چگونه اسباب ضروری از چشم و گوش و زبان و دست و پا و غیر آن به وی عنایت فرمود و از آن ظلماتش به چه عنوان صحیح و سالم بیرون آورد و در عرض این مدت، چه احسان‎ها نظر به وی کرد و... پس در این حال خود را بنده‎ای داند آزاد نکرده و مسافری شناسد قصد اقامت نکرده... و چون خویشتن را چنین شناسد، خدای خویش را بشناسد و حاضر و ناظرش بیند و مطلع بر باطن و ظاهرش داند... <ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-7</ref>.


محمدطاهر قمی می‎گوید: در ذات خداوند نباید تفکر نمود؛ زیرا موجب الحاد می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. سپس به تقسیم صفات خداوند به ثبوتیه و سلبیه می‎پردازد و درباره صفات سلبیه می‎گوید: آیه کریمه '''ليس كمثله شيء'''، متضمن جمیع صفات سلبیه است؛ پس کسی که به‎ مقتضای آیه کریمه اعتقاد نماید که چیزی مثل و مانند حق‎ تعالی نیست، اعتقاد به جمیع صفات سلبیه نموده است و او را حاجت به دلیل دیگر نیست<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>.
[[قمي، محمدطاهر بن محمدحسين|محمدطاهر قمی]] می‎گوید: در ذات خداوند نباید تفکر نمود؛ زیرا موجب الحاد می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. سپس به تقسیم صفات خداوند به ثبوتیه و سلبیه می‎پردازد و درباره صفات سلبیه می‎گوید: آیه کریمه '''ليس كمثله شيء'''، متضمن جمیع صفات سلبیه است؛ پس کسی که به‎ مقتضای آیه کریمه اعتقاد نماید که چیزی مثل و مانند حق‎ تعالی نیست، اعتقاد به جمیع صفات سلبیه نموده است و او را حاجت به دلیل دیگر نیست<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>.


چهار باب بعدی کتاب، درباره عدل، نبوت، امامت و معاد است که نویسنده هرکدام را به‎صورت مختصر توضیح می‎دهد.
چهار باب بعدی کتاب، درباره عدل، نبوت، امامت و معاد است که نویسنده هرکدام را به‎صورت مختصر توضیح می‎دهد.


اولین دو بیتی از باب معاد این است:
اولین دو بیتی از باب معاد این است:
'''گویی که چه مُردی نشوی زنده دگر    گویا که تو را نیست ز خود هیچ خبر'''
'''گویی که چه مُردی نشوی زنده دگر    گویا که تو را نیست ز خود هیچ خبر'''
'''هر شب میری و هر سحر زنده شوی    چون صور سرافیل بود باد سحر'''
'''هر شب میری و هر سحر زنده شوی    چون صور سرافیل بود باد سحر'''
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش