پرش به محتوا

رساله سعدیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۴۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۸
لینک درون متنی
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|رساله سعدیه {| class="wikitable aboutBookTable" style="...» ایجاد کرد)
 
(لینک درون متنی)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR14939J1.jpg|بندانگشتی|رساله سعدیه]]
[[پرونده:NUR14939J1.jpg|بندانگشتی|رساله سعدیه]]
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
|+ |
|+  
|-
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|رساله سعدیه
! نام کتاب!! data-type="bookName" |رساله سعدیه
|-
|-
|نام های دیگر کتاب  
|نام های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|
| data-type="otherBookNames" |
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[علامه حلي، حسن بن يوسف]] (نويسنده)
| data-type="authors" |[[حلی، حسن بن یوسف]](نويسنده)
   
   
[[واعظ استر آبادي، سلطان حسين]] (مترجم)
[[واعظ استرآبادی، سلطان‌حسین]](مترجم)


[[اوجبي، علي]] (مصحح)
[[اوجبی، علی]] (مصحح)


|-
|-
|زبان  
|زبان  
|data-type='language'| فارسي عربي
| data-type="language" | فارسي عربي
|-
|-
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏210‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏ ‎‏ر‎‏5041  
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏BP‎‏ ‎‏210‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏8‎‏ ‎‏ر‎‏5041  
|-
|-
|موضوع  
|موضوع  
|data-type='subject'|اخلاق شيعه
| data-type="subject" |اخلاق شيعه


شيعه - عقايد
شيعه - عقايد
خط ۳۵: خط ۳۵:
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|انجمن آثار و مفاخر فرهنگي  
| data-type="publisher" |انجمن آثار و مفاخر فرهنگي  


دانشگاه تهران  
دانشگاه تهران  
خط ۴۲: خط ۴۲:
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'|ايران - تهران
| data-type="publishPlace" |ايران - تهران
|-
|-
||سال نشر  
||سال نشر  
|ata-type='publishYear'|مجلد1: 1382ش ,   
| ata-type="publishYear" |مجلد1: 1382ش ,   
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"


|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE14939AUTOMATIONCODE
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE14939AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
'''رساله سعدیه'''، ترجمه کتاب «الرسالة السعدية»، اثر حسن بن یوسف بن مطهر حلی (648-726ق)، معروف به علامه حلی است که برگردان فارسی آن توسط سلطان حسین استرآبادی (994-1094ق) صورت گرفته است. تحقیق و تصحیح این اثر توسط علی اوجبی صورت گرفته است.
'''رساله سعدیه'''، ترجمه کتاب «الرسالة السعدية»، اثر [[حلی، حسن بن یوسف|حسن بن یوسف بن مطهر حلی]] (648-726ق)، معروف به [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] است که برگردان فارسی آن توسط [[واعظ استرآبادی، سلطان‌حسین|سلطان حسین استرآبادی]] (994-1094ق) صورت گرفته است. تحقیق و تصحیح این اثر توسط [[اوجبی، علی|علی اوجبی]] صورت گرفته است.


در ابتدای کتاب پیشگفتاری از مهدی محقق، سپس مقدمه مصحح - ‎که شامل ترجمه و روش تحقیق و تصحیح است - ‎آمده است.
در ابتدای کتاب پیشگفتاری از [[محقق، مهدی|مهدی محقق]]، سپس مقدمه مصحح - ‎که شامل ترجمه و روش تحقیق و تصحیح است - ‎آمده است.


==پیشگفتار مهدی محقق==
==پیشگفتار مهدی محقق==
مهدی محقق در این پیشگفتار به بررسی تاریخچه فلسفه در جهان اسلام پرداخته است. ایشان در این‎باره می‎گوید: مسلمانان در قرون اولیه، همه دروازه‎های علم و دانش را بر روی خود باز کردند و آثار ملل مختلف را از زبان‎های یونانی، سریانی، پهلوی و هندی به زبان عربی ترجمه کردند. کتاب‎های مهم ارسطو، همچون الطبيعة و الحيوان و اخلاق نیکوماخس و همچنین کتاب‎های افلاطون، همچون جهموریت و طیماوس و نوامیس و کتاب‎های دیگر به زبان عربی ترجمه شد<ref>پیشگفتار، صفحه پانزده</ref>.
[[محقق، مهدی|مهدی محقق]] در این پیشگفتار به بررسی تاریخچه فلسفه در جهان اسلام پرداخته است. ایشان در این‎باره می‎گوید: مسلمانان در قرون اولیه، همه دروازه‎های علم و دانش را بر روی خود باز کردند و آثار ملل مختلف را از زبان‎های یونانی، سریانی، پهلوی و هندی به زبان عربی ترجمه کردند. کتاب‎های مهم ارسطو، همچون الطبيعة و الحيوان و اخلاق نیکوماخس و همچنین کتاب‎های افلاطون، همچون جهموریت و طیماوس و نوامیس و کتاب‎های دیگر به زبان عربی ترجمه شد<ref>پیشگفتار، صفحه پانزده</ref>.


فلسفه در قرون نخستین از قداست و شرافت خاصی برخوردار بود و با طب، عدیل و همگام پیش می‎رفت. فلاسفه خود اطبا بودند و طبیبان هم فیلسوف. تا بدانجا که فلسفه را طب روح و طب را فلسفه بدن بشمار آورده‎اند. ابن ‎سینا کتاب پزشکی خود را با نام متناسب با فلسفه، یعنی «قانون» و کتاب فلسفی خود را با نام متناسب با طب، «شفا» نامید<ref>همان، صفحه هفده</ref>.
فلسفه در قرون نخستین از قداست و شرافت خاصی برخوردار بود و با طب، عدیل و همگام پیش می‎رفت. فلاسفه خود اطبا بودند و طبیبان هم فیلسوف. تا بدانجا که فلسفه را طب روح و طب را فلسفه بدن بشمار آورده‎اند. ابن ‎سینا کتاب پزشکی خود را با نام متناسب با فلسفه، یعنی «قانون» و کتاب فلسفی خود را با نام متناسب با طب، «شفا» نامید<ref>همان، صفحه هفده</ref>.
خط ۶۵: خط ۶۵:
دانشمندان شیعی ایران برای رفع این نفرت و زدودن این زنگ از چهره فلسفه یونان سعی وافری نمودند که از جمله می‎توان از علامه طباطبایی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، شیخ محمدتقی آملی و امام خمینی(ره) نام برد. اینان وارث علم گذشتگان خود بودند؛ همان گذشتگانی که ابتکار تطهیر فلسفه و تحبیب فلاسفه را عهده‎دار گردیدند که از میان آنان می‎توان از میرداماد، ملاصدرا، فیض کاشانی، عبدالرزاق لاهیجی و ملا هادی سبزواری نام برد. این فیلسوفان کلمه «فلسفه» را به کلمه «حکمت» تبدیل کردند که هم نفرت یونانی بودن از آن کنار زده گردد و هم تعبیر قرآنی که مورد احترام هر مسلمانی است برای آن علم به‎کار برده شود<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‎ودو</ref>. اینان برای هر فیلسوفی یک منبع الهی را جستجو کردند و علم حکما را به علم انبیا متصل نمودند و کوشیدند تا برای مطالب فلسفی و عقلی از قرآن، سنت نبوی، نهج‎ البلاغه، صحیفه سجادیه و سخنان ائمه اطهار استشهاد نمایند<ref>ر.ک: همان صفحه بیست‎وسه</ref>. لازم به ذکر است که توجه حکمای متأخر مانند نراقی به متقدمان، به معنی آن نیست که اینان خو را دست‎بسته تسلیم آنان می‎کردند و یا گفته آنان را تکرار می‎نمودند، بلکه گفتار گذشتگان را منبع و اصل اندیشه خود قرار می‎دادند و جای‎جای، بر افکار آنان خرده می‎گرفتند<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‎وپنج</ref>.
دانشمندان شیعی ایران برای رفع این نفرت و زدودن این زنگ از چهره فلسفه یونان سعی وافری نمودند که از جمله می‎توان از علامه طباطبایی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، شیخ محمدتقی آملی و امام خمینی(ره) نام برد. اینان وارث علم گذشتگان خود بودند؛ همان گذشتگانی که ابتکار تطهیر فلسفه و تحبیب فلاسفه را عهده‎دار گردیدند که از میان آنان می‎توان از میرداماد، ملاصدرا، فیض کاشانی، عبدالرزاق لاهیجی و ملا هادی سبزواری نام برد. این فیلسوفان کلمه «فلسفه» را به کلمه «حکمت» تبدیل کردند که هم نفرت یونانی بودن از آن کنار زده گردد و هم تعبیر قرآنی که مورد احترام هر مسلمانی است برای آن علم به‎کار برده شود<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‎ودو</ref>. اینان برای هر فیلسوفی یک منبع الهی را جستجو کردند و علم حکما را به علم انبیا متصل نمودند و کوشیدند تا برای مطالب فلسفی و عقلی از قرآن، سنت نبوی، نهج‎ البلاغه، صحیفه سجادیه و سخنان ائمه اطهار استشهاد نمایند<ref>ر.ک: همان صفحه بیست‎وسه</ref>. لازم به ذکر است که توجه حکمای متأخر مانند نراقی به متقدمان، به معنی آن نیست که اینان خو را دست‎بسته تسلیم آنان می‎کردند و یا گفته آنان را تکرار می‎نمودند، بلکه گفتار گذشتگان را منبع و اصل اندیشه خود قرار می‎دادند و جای‎جای، بر افکار آنان خرده می‎گرفتند<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‎وپنج</ref>.


مهدی محقق - ‎که خود رئیس همایش بین‎المللی قرطبه و اصفهان را عهده‎دار بوده - ‎در ادامه درباره هدف و انگیزه این همایش سخن به میان می‎آورد و کتب و آثاری را که به این مناسبت منتشر شده است، نام می‎برد<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‎وهفت - سی</ref>.
[[محقق، مهدی|مهدی محقق]] - ‎که خود رئیس همایش بین‎المللی قرطبه و اصفهان را عهده‎دار بوده - ‎در ادامه درباره هدف و انگیزه این همایش سخن به میان می‎آورد و کتب و آثاری را که به این مناسبت منتشر شده است، نام می‎برد<ref>ر.ک: همان، صفحه بیست‎وهفت - سی</ref>.


==روش مترجم==
==روش مترجم==
روش مترجم در این اثر چنین است که ابتدا بخشی از متن کتاب «الرسالة السعدية» را آورده و ترجمه را بلافاصله در ذیل آن قید نموده است. همان ‎طور که می‎دانیم مترجم کتاب، سلطان حسین استرآبادی (994-1094ق) از عالمان قرن یازدهم هجری است؛ پس ادبیات این نوشتار، مربوط به آن زمان است و نیز از آنجا که ترجمه وی، تحت‎اللفظی است، چندان روان و ساده نیست.
روش مترجم در این اثر چنین است که ابتدا بخشی از متن کتاب «الرسالة السعدية» را آورده و ترجمه را بلافاصله در ذیل آن قید نموده است. همان ‎طور که می‎دانیم مترجم کتاب، [[واعظ استرآبادی، سلطان‌حسین|سلطان حسین استرآبادی]] (994-1094ق) از عالمان قرن یازدهم هجری است؛ پس ادبیات این نوشتار، مربوط به آن زمان است و نیز از آنجا که ترجمه وی، تحت‎اللفظی است، چندان روان و ساده نیست.


علامه حلی، در «البحث الخامس» می‎نویسد: «الثاني: أن أفعالنا تقع بحسب قصورنا و دواعينا و تنتفي بحسب كراهتنا و صوارفنا؛ فإنا إذا أردنا بالحركة يمنة أوجدناها كذلك، لا يسرة و إذا أردنا الصعود وقع، لا النزول و إذا أردنا الأکل وقع، لا الشرب و هذا الحكم كله ضروري و لو كانت الأفعال صادرة من الله لم يكن كذلك؛ بل جاز أن يقع و إن كرهناها و أن لا يقع و إن أردناها».
[[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]]، در «البحث الخامس» می‎نویسد: «الثاني: أن أفعالنا تقع بحسب قصورنا و دواعينا و تنتفي بحسب كراهتنا و صوارفنا؛ فإنا إذا أردنا بالحركة يمنة أوجدناها كذلك، لا يسرة و إذا أردنا الصعود وقع، لا النزول و إذا أردنا الأکل وقع، لا الشرب و هذا الحكم كله ضروري و لو كانت الأفعال صادرة من الله لم يكن كذلك؛ بل جاز أن يقع و إن كرهناها و أن لا يقع و إن أردناها».


مترجم این متن را چنین ترجمه نموده است: «دوم: از وجوهات مذهب حق آنکه افعال ما واقع می‎شود به‎حسب قصدها و داعیه‎های ما و منتفی می‎گردد به‎حسب کراهت‎ها و موانع ما.
مترجم این متن را چنین ترجمه نموده است: «دوم: از وجوهات مذهب حق آنکه افعال ما واقع می‎شود به‎حسب قصدها و داعیه‎های ما و منتفی می‎گردد به‎حسب کراهت‎ها و موانع ما.
خط ۷۶: خط ۷۶:


==مطالبی درباره تصحیح و تحقیق کتاب==
==مطالبی درباره تصحیح و تحقیق کتاب==
علی اوجبی برای تصحیح کتاب تنها از یک نسخه استفاده نموده و خود در این‎باره می‎گوید: علی‎رغم تلاش‎های فراوان تنها به یک نسخه از این اثر دست یافتم که در کتابخانه آیت‎الله مرعشی نگهداری می‎شود<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه چهل‎وشش</ref>.
[[اوجبی، علی|علی اوجبی]] برای تصحیح کتاب تنها از یک نسخه استفاده نموده و خود در این‎باره می‎گوید: علی‎رغم تلاش‎های فراوان تنها به یک نسخه از این اثر دست یافتم که در کتابخانه آیت‎الله مرعشی نگهداری می‎شود<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه چهل‎وشش</ref>.


شیوه تصحیح ایشان چنین است:
شیوه تصحیح ایشان چنین است:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش