۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
نويسنده سپس به ذكر مدفونين بقيع پرداخته و با اهلبيت(ع) آغاز نموده است. پس از آن همسران، فرزندان، اصحاب و ديگر بزرگان مدفون در بقيع را با ذكر شرح حال مختصرى از آنها متذكر شده است. درباره 26 تن از چهرههاى معروف صدر اسلام نيز تنها به ذكر نام بسنده كرده است.<ref>همان، ص17-39</ref> | نويسنده سپس به ذكر مدفونين بقيع پرداخته و با اهلبيت(ع) آغاز نموده است. پس از آن همسران، فرزندان، اصحاب و ديگر بزرگان مدفون در بقيع را با ذكر شرح حال مختصرى از آنها متذكر شده است. درباره 26 تن از چهرههاى معروف صدر اسلام نيز تنها به ذكر نام بسنده كرده است.<ref>همان، ص17-39</ref> | ||
از جمله اماكنى كه در بقيع بنايى داشته، بيتالاحزان است كه مكان كوچكى در قسمت شمالى قبور ائمه بقيع بوده است. فاطمه زهرا(س) پس از رحلت پدر بزرگوارش، به آنجا مىآمده و بهشدت مىگريسته است. اين مكان به مسجد فاطمه هم معروف بوده و تا اوايل سده اخير بنايى داشته كه مردم در آنجا زيارت خوانده و نماز مىگزاردند.<ref>ر. | از جمله اماكنى كه در بقيع بنايى داشته، بيتالاحزان است كه مكان كوچكى در قسمت شمالى قبور ائمه بقيع بوده است. فاطمه زهرا(س) پس از رحلت پدر بزرگوارش، به آنجا مىآمده و بهشدت مىگريسته است. اين مكان به مسجد فاطمه هم معروف بوده و تا اوايل سده اخير بنايى داشته كه مردم در آنجا زيارت خوانده و نماز مىگزاردند.<ref>ر.ک: همان، ص39</ref> | ||
پس از آن نويسنده اسنادى را كه حاكى از وجود قبهها و بناهاى ساختهشده بر قبور ائمه(ع) و ديگر صالحان است را متذكر مىشود. بيشتر سفرنامهنويسان از اين بناها گزارش كردهاند. تصويربرداران نيز تصاوير گويا و روشنى از اين قبرستان و بناهاى ساختهشده در آن برداشتهاند كه نمونههايى از آن را «[[رفعت پاشا، ابراهیم|ابراهيم رفعت پاشا]]» در سالهاى 1318 تا 1325ق و نيز «محمد لبيكبك» در سال 1377ق، از خود به يادگار گذاشتهاند.<ref>همان، ص40</ref> | پس از آن نويسنده اسنادى را كه حاكى از وجود قبهها و بناهاى ساختهشده بر قبور ائمه(ع) و ديگر صالحان است را متذكر مىشود. بيشتر سفرنامهنويسان از اين بناها گزارش كردهاند. تصويربرداران نيز تصاوير گويا و روشنى از اين قبرستان و بناهاى ساختهشده در آن برداشتهاند كه نمونههايى از آن را «[[رفعت پاشا، ابراهیم|ابراهيم رفعت پاشا]]» در سالهاى 1318 تا 1325ق و نيز «محمد لبيكبك» در سال 1377ق، از خود به يادگار گذاشتهاند.<ref>همان، ص40</ref> | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
قاضى عسكر در ادامه مباحث در تشريح تخريب آثار مىنويسد: «پس از تسلط سعوديان بر حجاز و با توجه به پيوند فكرى و مذهبى آنان با محمد بن عبدالوهاب، در هر شهر و منطقهاى كه وارد مىشدند، آثار و ابنيه ساختهشده بر روى قبور بزرگان صدر اسلام را خراب و ويران مىكردند».<ref>همان، ص41</ref>بيشتر مطالب اين بخش از كتاب تاريخ وهابيان نقل است. | قاضى عسكر در ادامه مباحث در تشريح تخريب آثار مىنويسد: «پس از تسلط سعوديان بر حجاز و با توجه به پيوند فكرى و مذهبى آنان با محمد بن عبدالوهاب، در هر شهر و منطقهاى كه وارد مىشدند، آثار و ابنيه ساختهشده بر روى قبور بزرگان صدر اسلام را خراب و ويران مىكردند».<ref>همان، ص41</ref>بيشتر مطالب اين بخش از كتاب تاريخ وهابيان نقل است. | ||
از اينجاى كتاب تا به آخر، عكسالعملها منعكس شده است. با انتشار خبر تخريب ابنيه بقيع، بهخصوص آثار قبور پيشوايان معصوم مدفون در آن قبرستان، افكار عمومى در ايران بهشدت تحت تأثير قرار گرفت و شيعيان از خود واكنشهاى شديدى نشان دادند، بهگونهاى كه رئيسالوزراى وقت، مجبور شد روز شانزدهم صفر را عزاى عمومى اعلام كند.<ref>ر. | از اينجاى كتاب تا به آخر، عكسالعملها منعكس شده است. با انتشار خبر تخريب ابنيه بقيع، بهخصوص آثار قبور پيشوايان معصوم مدفون در آن قبرستان، افكار عمومى در ايران بهشدت تحت تأثير قرار گرفت و شيعيان از خود واكنشهاى شديدى نشان دادند، بهگونهاى كه رئيسالوزراى وقت، مجبور شد روز شانزدهم صفر را عزاى عمومى اعلام كند.<ref>ر.ک: همان، ص49</ref> | ||
نامهها و تلگرافهاى علما و مراجع، واكنش ديگر مسلمانان، ممنوعيت سفر به حجاز، مأموريت حبيبالله هويدا و تلاش براى بازسازى، از جمله عناوين مباحث در اين قسمت از كتاب است. | نامهها و تلگرافهاى علما و مراجع، واكنش ديگر مسلمانان، ممنوعيت سفر به حجاز، مأموريت حبيبالله هويدا و تلاش براى بازسازى، از جمله عناوين مباحث در اين قسمت از كتاب است. |
ویرایش