۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ها ' به 'ها ') |
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
نويسنده پيرامون تشريح اوضاع دينى و مذهبى در عصر آل بويه، به اين نكته اشاره دارد كه عموم مردم ايران و عراق در آن عصر، متدين به دين اسلام از مذاهب مختلف بوده و اقليتهايى هم از پيروان اديان ديگر در آن نواحى يافت مىشدند. بيشتر مردم ايران و عراق تابع يكى از مذاهب اربعه بودند. در اين ميان، اكثريت با حنفىها بود، سپس شافعىها قرار داشتند. گروهى هم حنبلى مذهب بودند و پيرو مذهب مالكى بهندرت در اين حدود ديده مىشد.<ref>همان، ص69</ref> | نويسنده پيرامون تشريح اوضاع دينى و مذهبى در عصر آل بويه، به اين نكته اشاره دارد كه عموم مردم ايران و عراق در آن عصر، متدين به دين اسلام از مذاهب مختلف بوده و اقليتهايى هم از پيروان اديان ديگر در آن نواحى يافت مىشدند. بيشتر مردم ايران و عراق تابع يكى از مذاهب اربعه بودند. در اين ميان، اكثريت با حنفىها بود، سپس شافعىها قرار داشتند. گروهى هم حنبلى مذهب بودند و پيرو مذهب مالكى بهندرت در اين حدود ديده مىشد.<ref>همان، ص69</ref> | ||
نويسنده معتقد است كه اختلافات مذهبى در هيچ زمانى به شدت قرنهاى چهارم و پنجم نبوده است. به نظر وى، يكى از ويژگىهاى دو قرن مزبور اين بود كه تعصبات عوام الناس در اختلافات مذهبى راه يافته بود و اين امر گاهى موجب زدوخوردهايى طولانى و خونين مىشد. بهعلت رواج علم كلام و علاقه مردم به مناظرات مذهبى، بسيارى از مردم معمولى داراى معلومات عميق مذهبى بودند.<ref>همان، | نويسنده معتقد است كه اختلافات مذهبى در هيچ زمانى به شدت قرنهاى چهارم و پنجم نبوده است. به نظر وى، يكى از ويژگىهاى دو قرن مزبور اين بود كه تعصبات عوام الناس در اختلافات مذهبى راه يافته بود و اين امر گاهى موجب زدوخوردهايى طولانى و خونين مىشد. بهعلت رواج علم كلام و علاقه مردم به مناظرات مذهبى، بسيارى از مردم معمولى داراى معلومات عميق مذهبى بودند.<ref>همان، ص70</ref> | ||
در اين دوران، گذشته از اينكه در ايران و عراق، شهرهايى به شيعه اختصاص داشت، در بعضى از شهرهاى بزرگ محلّههاى ويژه شيعه نيز وجود داشت. شيعيان ايران و عراق بيشتر جعفرى و اثناعشرى بودند، اما تعدادى اسماعيلى و زيدى نيز در پارهاى از نواحى سكونت داشتند. به نظر نويسنده، شهرهايى كه به شيعه اختصاص داشت عبارت بود از: شهر قم كه در درجه اول قرار داشت. از ويژگىهاى اين شهر اين بود كه دين اسلام با مذهب تشيع وارد آن شد. ركن الدوله- يكى از سلاطين آل بويه- و صاحب بن عبّاد- از رجال آل بويه-، مراقب وضع اين شهر بودند و رعايت حال مردم آن را مىكردند؛ كاشان كه نام آن همواره با قم ذكر مىشد؛ كرج؛ آوه ميان قم و ساوه؛ تفرش كه بين قم و اراك قرار دارد؛ فراهان از توابع اراك فعلى و شهرى در مازندران به نام اُرم نزديك شهر سارى كه به نوشته ياقوت مردم آن شيعه بودند ولى امروزه اثرى از آن نيست.<ref>همان، | در اين دوران، گذشته از اينكه در ايران و عراق، شهرهايى به شيعه اختصاص داشت، در بعضى از شهرهاى بزرگ محلّههاى ويژه شيعه نيز وجود داشت. شيعيان ايران و عراق بيشتر جعفرى و اثناعشرى بودند، اما تعدادى اسماعيلى و زيدى نيز در پارهاى از نواحى سكونت داشتند. به نظر نويسنده، شهرهايى كه به شيعه اختصاص داشت عبارت بود از: شهر قم كه در درجه اول قرار داشت. از ويژگىهاى اين شهر اين بود كه دين اسلام با مذهب تشيع وارد آن شد. ركن الدوله- يكى از سلاطين آل بويه- و صاحب بن عبّاد- از رجال آل بويه-، مراقب وضع اين شهر بودند و رعايت حال مردم آن را مىكردند؛ كاشان كه نام آن همواره با قم ذكر مىشد؛ كرج؛ آوه ميان قم و ساوه؛ تفرش كه بين قم و اراك قرار دارد؛ فراهان از توابع اراك فعلى و شهرى در مازندران به نام اُرم نزديك شهر سارى كه به نوشته ياقوت مردم آن شيعه بودند ولى امروزه اثرى از آن نيست.<ref>همان، ص70-71</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش