پرش به محتوا

سلجوقیان و غز در کرمان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۴ مارس ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' ر.ك: ' به ' ر.ک: '
جز (جایگزینی متن - 'ميآيد' به 'می‌آید')
جز (جایگزینی متن - ' ر.ك: ' به ' ر.ک: ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
(1354)، «برزكوه»، هنر و مردم، شماره 153 و 154، ص 172.  
(1354)، «برزكوه»، هنر و مردم، شماره 153 و 154، ص 172.  


[1]. «زيك»، طايفهاى از طوايف ايران بود. ر.ك: باستانى پاريزى، «گنجعليخان»، دانشكده ادبيات و علوم انسانى دانشگاه اصفهان، دوره اول، سال 1343، شماره يكم، ص 65.
[1]. «زيك»، طايفهاى از طوايف ايران بود. ر.ک: باستانى پاريزى، «گنجعليخان»، دانشكده ادبيات و علوم انسانى دانشگاه اصفهان، دوره اول، سال 1343، شماره يكم، ص 65.


[2]. «زيك»، طايفهاى از طوايف ايران بود. ر.ك: همان، «برزكوه»، هنر و مردم، سال 1354، شماره 153 و 154، ص 172.
[2]. «زيك»، طايفهاى از طوايف ايران بود. ر.ک: همان، «برزكوه»، هنر و مردم، سال 1354، شماره 153 و 154، ص 172.


[3]. منابع بيزانسى تركان غز را UZ و منابع روسى آنان را Tork نوشتهاند كه از اولى، نام «آغوز» و از دومى نام «ترك» پديد آمده است. ر.ك: «آغوزها»، وحيد، دوره دهم، شماره دهم، ص 1134. نويسنده برهان قاطع در این‌باره مينويسد: «غز» صنفى از تركان غارتگر بودهاند كه در زمان سلطان سنجر قوت گرفتند و خراسان را به تصرف درآوردند و او را گرفتند و در قفس كردند». به نقل از علياكبر دهخدا، لغتنامه، مدخل «غُز».
[3]. منابع بيزانسى تركان غز را UZ و منابع روسى آنان را Tork نوشتهاند كه از اولى، نام «آغوز» و از دومى نام «ترك» پديد آمده است. ر.ک: «آغوزها»، وحيد، دوره دهم، شماره دهم، ص 1134. نويسنده برهان قاطع در این‌باره مينويسد: «غز» صنفى از تركان غارتگر بودهاند كه در زمان سلطان سنجر قوت گرفتند و خراسان را به تصرف درآوردند و او را گرفتند و در قفس كردند». به نقل از علياكبر دهخدا، لغتنامه، مدخل «غُز».


[4]. سرسام، گونهاى از بيمارى است كه موجب باد كردن بينى و آشكار شدن سوراخهاى آن و رنج بردن سرسامگرفته از نور و روشنايى می‌شود. آنندراج، به نقل از علياكبر دهخدا، لغتنامه، «سرسام».
[4]. سرسام، گونهاى از بيمارى است كه موجب باد كردن بينى و آشكار شدن سوراخهاى آن و رنج بردن سرسامگرفته از نور و روشنايى می‌شود. آنندراج، به نقل از علياكبر دهخدا، لغتنامه، «سرسام».
۶۱٬۱۸۹

ویرایش