پرش به محتوا

تبریزی، مقصودعلی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص')
خط ۳۹: خط ۳۹:
هم اوست كه به هنگام فتح دكن و جنگ با سهيل حبشى، ملازم و مصاحب خان بوده است. نهاوندى از گفته‌هاى ديگران نقل مى‌كند كه وى در دستگاه خان خانان تا مرتبه ميربخشى نيز ارتقاء يافته است. نهاوندى كه به زهد، عرفان، قيام شب و صيام روز مقصودعلى تأكيد مى‌ورزد، خود متوجه ناسازگارى سخن در پذيرفتن مناصب و مقامات از جانب «قدوة العارفين و السالكين»، مقصودعلى تبريزى مى‌شود؛ به اين سبب مى‌گويد: «آنچه راقم را به خاطر مى‌رسد كه اين قسم عارف آگاهى در قبول مهم و منصب دنيوى به غير از نفع خلق الله و مهم‌سازى عبّاد و زهّاد چيز ديگر منظورش نخواهد بود و اميدوار است كه اين بوده باشد». اما آنچه در اين ميان اهميت دارد، وجود اين امير دانش‌دوست و فضل‌پرور و اديب، خان خانان، است كه مورخان، نويسندگان و شاعران، فضايل و بزرگوارى‌هاى او را ستوده‌اند. وى به حق يكى از اركان مهم دولت گوركانى هند و سبب عمده شهرت فضل‌پرورى و دانش و هنردوستى آنان بوده است. درباره او در آراستگى به وجود علما، دانشمندان، ارباب فضل و خداوندان ادب، چيزى از دربار فرمانروايان گوركانى كم نداشته است.
هم اوست كه به هنگام فتح دكن و جنگ با سهيل حبشى، ملازم و مصاحب خان بوده است. نهاوندى از گفته‌هاى ديگران نقل مى‌كند كه وى در دستگاه خان خانان تا مرتبه ميربخشى نيز ارتقاء يافته است. نهاوندى كه به زهد، عرفان، قيام شب و صيام روز مقصودعلى تأكيد مى‌ورزد، خود متوجه ناسازگارى سخن در پذيرفتن مناصب و مقامات از جانب «قدوة العارفين و السالكين»، مقصودعلى تبريزى مى‌شود؛ به اين سبب مى‌گويد: «آنچه راقم را به خاطر مى‌رسد كه اين قسم عارف آگاهى در قبول مهم و منصب دنيوى به غير از نفع خلق الله و مهم‌سازى عبّاد و زهّاد چيز ديگر منظورش نخواهد بود و اميدوار است كه اين بوده باشد». اما آنچه در اين ميان اهميت دارد، وجود اين امير دانش‌دوست و فضل‌پرور و اديب، خان خانان، است كه مورخان، نويسندگان و شاعران، فضايل و بزرگوارى‌هاى او را ستوده‌اند. وى به حق يكى از اركان مهم دولت گوركانى هند و سبب عمده شهرت فضل‌پرورى و دانش و هنردوستى آنان بوده است. درباره او در آراستگى به وجود علما، دانشمندان، ارباب فضل و خداوندان ادب، چيزى از دربار فرمانروايان گوركانى كم نداشته است.


تعبير لطيف نهاوندى در گزارش پيوستن مولانا مقصودعلى تبريزى در سلك مجلسيان و مصاحبان خان خانان، گوياى حرمتى است كه وى در چشم شاعران، نويسندگان، علما و دانشمندان زمانه خويش داشته است: «اين سپهسالار دل‌شكار (خان خانان) او را (مقصودعلى) رام نموده، در سلك مصاحبان و مجلسيان خود درآورده بود... و به‌نوعى به اين قدوة العارفين و السالكين سلوك مى‌نموده كه مستعدان تا قيام قيامت از آن بازگويند» (شهرزورى، شمس‌الدين محمد بن محمود، 1365، ص «يب»).
تعبير لطيف نهاوندى در گزارش پيوستن مولانا مقصودعلى تبريزى در سلك مجلسيان و مصاحبان خان خانان، گوياى حرمتى است كه وى در چشم شاعران، نويسندگان، علما و دانشمندان زمانه خويش داشته است: «اين سپهسالار دل‌شكار (خان خانان) او را (مقصودعلى) رام نموده، در سلك مصاحبان و مجلسيان خود درآورده بود... و به‌نوعى به اين قدوة العارفين و السالكين سلوك مى‌نموده كه مستعدان تا قيام قيامت از آن بازگويند» (شهرزورى، شمس‌الدين محمد بن محمود، 1365، ص«يب»).


ظاهرا اطلاعات نهاوندى از احوال مقصودعلى تبريزى به همين موارد محدود مى‌شود، اما در يكى از نسخه‌هاى مآثر رحيمى كه مطالب آن در حاشيه چاپ كلكته آمده است، به بخش ديگرى از زندگى مقصودعلى اشارت شده است كه بايد مربوط به دوره پيوستگى او به جهان‌گيرشاه باشد (همان، ص «يج»).
ظاهرا اطلاعات نهاوندى از احوال مقصودعلى تبريزى به همين موارد محدود مى‌شود، اما در يكى از نسخه‌هاى مآثر رحيمى كه مطالب آن در حاشيه چاپ كلكته آمده است، به بخش ديگرى از زندگى مقصودعلى اشارت شده است كه بايد مربوط به دوره پيوستگى او به جهان‌گيرشاه باشد (همان، ص«يج»).


بر اساس اين گزارش، جهان‌گير، «مهمات شرعيه» ولايت گجرات را به او واگذاشته بوده است كه در اثر سعايت ساعيان و شرارت شريران، كارش به مصادره اموال، مؤاخذه، عزل و زندانى شدن در قلعه گواليار مى‌كشد. بر اساس اشارت نسخه مآثر رحيمى كه به احتمال زياد، نسخه تجديدنظرشده با اضافات به قلم خود ميرزا عبدالباقى نهاوندى است، به هنگام نوشتن اين بخش (گويا پس از سال 1025) چهار سال از زندانى بودن مقصودعلى در قلعه گواليار مى‌گذشته است (همان).
بر اساس اين گزارش، جهان‌گير، «مهمات شرعيه» ولايت گجرات را به او واگذاشته بوده است كه در اثر سعايت ساعيان و شرارت شريران، كارش به مصادره اموال، مؤاخذه، عزل و زندانى شدن در قلعه گواليار مى‌كشد. بر اساس اشارت نسخه مآثر رحيمى كه به احتمال زياد، نسخه تجديدنظرشده با اضافات به قلم خود ميرزا عبدالباقى نهاوندى است، به هنگام نوشتن اين بخش (گويا پس از سال 1025) چهار سال از زندانى بودن مقصودعلى در قلعه گواليار مى‌گذشته است (همان).
۶۱٬۱۸۹

ویرایش