۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
نويسنده در ادامه به بحث و بررسى دول شمال آفريقا پرداخته است. وى اين كشورها را عبارت از مصر، سودان، ليبى، تونس، الجزاير، مغرب و موريتانى دانسته و از آنجا كه كشور مصر در جزء اول اين موسوعه (الشيعة في مصر) معرفى شده، در ادامه مطالب كتاب، به بررسى كشور سودان پرداخته است.<ref>همان، ص16</ref> | نويسنده در ادامه به بحث و بررسى دول شمال آفريقا پرداخته است. وى اين كشورها را عبارت از مصر، سودان، ليبى، تونس، الجزاير، مغرب و موريتانى دانسته و از آنجا كه كشور مصر در جزء اول اين موسوعه (الشيعة في مصر) معرفى شده، در ادامه مطالب كتاب، به بررسى كشور سودان پرداخته است.<ref>همان، ص16</ref> | ||
كشور سودان، بزرگترين كشور آفريقايى است كه با كشورهاى بزرگى همچون جمهورى عربى مصر (از شمال)، حبشه و اريتره (از شرق)، آفريقاى وسطى (از غرب) و ليبى (از شمال غربى) هم مرز است. لغتى كه مردم اين كشور، بدان تكلم مىكنند، عربى و انگليسى بوده و عدد قبايل آن، به 752 قبيله مىرسد كه بيشتر از نصف آنان، به لغت عربى سخن مىگويند.<ref>همان، | كشور سودان، بزرگترين كشور آفريقايى است كه با كشورهاى بزرگى همچون جمهورى عربى مصر (از شمال)، حبشه و اريتره (از شرق)، آفريقاى وسطى (از غرب) و ليبى (از شمال غربى) هم مرز است. لغتى كه مردم اين كشور، بدان تكلم مىكنند، عربى و انگليسى بوده و عدد قبايل آن، به 752 قبيله مىرسد كه بيشتر از نصف آنان، به لغت عربى سخن مىگويند.<ref>همان، ص17</ref> | ||
نويسنده در ادامه، به بحث و بررسى مسأله استعمار بريتانيا در سودان پرداخته و سپس وضعيت شيعيان آن را بررسى نموده است.<ref>همان، ص21</ref> | نويسنده در ادامه، به بحث و بررسى مسأله استعمار بريتانيا در سودان پرداخته و سپس وضعيت شيعيان آن را بررسى نموده است.<ref>همان، ص21</ref> | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
نويسنده سپس به معرفى برخى از نويسندگان سودانى و آثار آنها پرداخته است كه از آن جملهاند:الشيخ النيل عبدالقادر ابوقرون؛ الشيخ محمد الريح حمد النيل.<ref>همان، ص56</ref> | نويسنده سپس به معرفى برخى از نويسندگان سودانى و آثار آنها پرداخته است كه از آن جملهاند:الشيخ النيل عبدالقادر ابوقرون؛ الشيخ محمد الريح حمد النيل.<ref>همان، ص56</ref> | ||
نويسنده در ادامه، به بحث و بررسى كشور مغرب پرداخته است. وى در ابتدا جغرافياى اين كشور و سپس نحوه تشكيل سلسله ادارسه را بررسى نموده است. حكام اين سلسله كه نويسنده به بحث از ايشان پرداخته، عبارتند از: ادريس بن عبدالله (ادريس اول)، ادريس بن ادريس، ادريس ثانى، محمد بن ادريس، على بن محمد بن ادريس، يحيى بن محمد بن ادريس، يحيى بن يحيى.<ref>همان، | نويسنده در ادامه، به بحث و بررسى كشور مغرب پرداخته است. وى در ابتدا جغرافياى اين كشور و سپس نحوه تشكيل سلسله ادارسه را بررسى نموده است. حكام اين سلسله كه نويسنده به بحث از ايشان پرداخته، عبارتند از: ادريس بن عبدالله (ادريس اول)، ادريس بن ادريس، ادريس ثانى، محمد بن ادريس، على بن محمد بن ادريس، يحيى بن محمد بن ادريس، يحيى بن يحيى.<ref>همان، ص203</ref> | ||
كشور بعدى كه مورد بررسى قرار گرفته، كشور ليبى است. نويسنده در ابتدا وجه تسميه اين كشور را بررسى نموده و سپس اوضاع اقتصادى و اجتماعى آن را مورد مطالعه قرار داده است.<ref>همان، ص553</ref> | كشور بعدى كه مورد بررسى قرار گرفته، كشور ليبى است. نويسنده در ابتدا وجه تسميه اين كشور را بررسى نموده و سپس اوضاع اقتصادى و اجتماعى آن را مورد مطالعه قرار داده است.<ref>همان، ص553</ref> | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
1- مقدمه و متن كتاب. | 1- مقدمه و متن كتاب. | ||
2- «تازههاى نشر»، نشريه: اديان و عرفان، زمستان 1383، شماره 1، | 2- «تازههاى نشر»، نشريه: اديان و عرفان، زمستان 1383، شماره 1، ص167 تا 186، به نقل از پايگاه مجلات تخصصى نور. | ||
ویرایش