۸۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type='authorfatherName'| | |data-type='authorfatherName'|سيد محمود | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type='authorBirthPlace'| | |data-type='authorBirthPlace'|شيراز | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type='authorTeachers'| | |data-type='authorTeachers'|مير سيد حسن بيدآبادى، معروف به مدرس ، علامه حاج محمد ابراهيم كلباسی ، شيخ محمد حسن نجفى، صاحب جواهر، شيخ حسن آل كاشف الغطاء، سيد ابراهيم، صاحب ضوابط، شيخ انصارى | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type='authorWritings'| | |data-type='authorWritings'|[[رسالة في حکم اللباس المشکوک فيه]]، [[رساله شریفه مجمع الرسائل]] | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد مولف | |کد مولف | ||
|data-type='authorCode'| | |data-type='authorCode'|AUTHORCODE1642AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
هجرت به اصفهان | === هجرت به اصفهان === | ||
ميرزا بنا به توصيۀ استاد، در 17 صفر المظفر 1248 به اصفهان شتافت و در مدرسۀ صدر حجرهاى گرفت. | ميرزا بنا به توصيۀ استاد، در 17 صفر المظفر 1248 به اصفهان شتافت و در مدرسۀ صدر حجرهاى گرفت. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
ميرزا، علاوه بر درس سيد حسن، نزد علامه حاج محمد ابراهيم كلباسى (كرباسى) نيز به كسب علوم مىپرداخت. | ميرزا، علاوه بر درس سيد حسن، نزد علامه حاج محمد ابراهيم كلباسى (كرباسى) نيز به كسب علوم مىپرداخت. | ||
به سوى عراق | === به سوى عراق === | ||
ميرزا پس از ده سال تعليم و تعلّم در اصفهان، عزم سفر به عتبات عاليات نمود و در سال 1259 هجرى عازم كربلا و نجف شد. | ميرزا پس از ده سال تعليم و تعلّم در اصفهان، عزم سفر به عتبات عاليات نمود و در سال 1259 هجرى عازم كربلا و نجف شد. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
علامه سيد حسن صدر الدين نقل مىكند: «... زمانى كه ميرزا مكاتباتش را با شيخ انصارى به من نشان مىداد، گفت: جناب شيخ مرتضى در اواخر حياتش از من خواست در كتاب «رسائل» او تجديد نظر كرده و آن را تنقيح كنم، با وجودى كه ايشان چند بار تكرار كرد، ولى من به لحاظ احترام به استاد، از قبول اين امر امتناع ورزيدم.» | علامه سيد حسن صدر الدين نقل مىكند: «... زمانى كه ميرزا مكاتباتش را با شيخ انصارى به من نشان مىداد، گفت: جناب شيخ مرتضى در اواخر حياتش از من خواست در كتاب «رسائل» او تجديد نظر كرده و آن را تنقيح كنم، با وجودى كه ايشان چند بار تكرار كرد، ولى من به لحاظ احترام به استاد، از قبول اين امر امتناع ورزيدم.» | ||
هجرت سوّم | === هجرت سوّم === | ||
پس از ديدن كرامتهاى ميرزا در كفالت امر اهل علم و فقرا در قحطى عظيم نجف و ساير شهرهاى عراق در سال 1288، عامۀ مردم در هر مسألۀ كوچك و بزرگى به او رجوع مىنمودند و انتظار انجام هر كارى را از ميرزا داشتند. بدين جهت كار بر ميرزا سخت شد و با هوشيارى تمام دريافت كه بعضى از اعيان نجف در دامن زدن به اين فتنه دستى ناپيدا دارند، لذا چاره را جز در خروج از نجف نيافت. | پس از ديدن كرامتهاى ميرزا در كفالت امر اهل علم و فقرا در قحطى عظيم نجف و ساير شهرهاى عراق در سال 1288، عامۀ مردم در هر مسألۀ كوچك و بزرگى به او رجوع مىنمودند و انتظار انجام هر كارى را از ميرزا داشتند. بدين جهت كار بر ميرزا سخت شد و با هوشيارى تمام دريافت كه بعضى از اعيان نجف در دامن زدن به اين فتنه دستى ناپيدا دارند، لذا چاره را جز در خروج از نجف نيافت. |
ویرایش