پرش به محتوا

شرح كتاب التيسير للداني في القراءات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ميباشد' به 'می‌باشد'
جز (جایگزینی متن - 'مينمايد' به 'می‌نماید')
جز (جایگزینی متن - 'ميباشد' به 'می‌باشد')
خط ۴۵: خط ۴۵:




مطالب در مقدمه‌اى از محقق و مؤلف وسيزده باب ميباشد كه در فهرست به تفصيل ذكر شده‌اند. غرض اصلى مالقى از شرح كتاب، تاكيد و تنقيح جايگاه آن از ساير كتب تألیف شده در اين زمينه ميباشد بدين جهت وى اهتمام ويژه‌اى در تدراك نقائص موجود در «التيسير» كه در كتب پس از آن هم مشهود بوده است، دارد. برخى عناوين ابواب از اين قرارند: باب البسمله، باب الادغام الكبير و...
مطالب در مقدمه‌اى از محقق و مؤلف وسيزده باب می‌باشد كه در فهرست به تفصيل ذكر شده‌اند. غرض اصلى مالقى از شرح كتاب، تاكيد و تنقيح جايگاه آن از ساير كتب تألیف شده در اين زمينه می‌باشد بدين جهت وى اهتمام ويژه‌اى در تدراك نقائص موجود در «التيسير» كه در كتب پس از آن هم مشهود بوده است، دارد. برخى عناوين ابواب از اين قرارند: باب البسمله، باب الادغام الكبير و...


روش مالقى با ساير شارحان تفاوت زيادى ندارد او هم ابتدا نصى از التيسير را ذكر و درادامه به شرح، تعليق وتحليل آنها می‌پردازد و بيشتر سعى در تكميل مطالب تيسير دارد. در شرح، اسلوب خاصى را دنبال كرده و از كلام «مكى ابن ابى‌طالب مؤلف التبصره»، «ابن شريح مؤلف الكافى» در تبيين وجوه اختلاف و اتفاق بين ساير كتب و كتاب التيسير استفاده و در نقل قولها از التيسير از نسخه‌هاى متعددى بهره‌مند شده تا بتواند شرحى دقيق ارائه دهد وبا تكيه و حفظ امانت دارى در انتقال مطالب، در اكثر موارد خود را ملتزم به ذكر اسامى لغويين، نحويين و قراء كرده و استدراكاتش بر دانى را در آخر هر باب تحت عنوان تنبيه و تتميم مطرح نموده است.
روش مالقى با ساير شارحان تفاوت زيادى ندارد او هم ابتدا نصى از التيسير را ذكر و درادامه به شرح، تعليق وتحليل آنها می‌پردازد و بيشتر سعى در تكميل مطالب تيسير دارد. در شرح، اسلوب خاصى را دنبال كرده و از كلام «مكى ابن ابى‌طالب مؤلف التبصره»، «ابن شريح مؤلف الكافى» در تبيين وجوه اختلاف و اتفاق بين ساير كتب و كتاب التيسير استفاده و در نقل قولها از التيسير از نسخه‌هاى متعددى بهره‌مند شده تا بتواند شرحى دقيق ارائه دهد وبا تكيه و حفظ امانت دارى در انتقال مطالب، در اكثر موارد خود را ملتزم به ذكر اسامى لغويين، نحويين و قراء كرده و استدراكاتش بر دانى را در آخر هر باب تحت عنوان تنبيه و تتميم مطرح نموده است.


كتاب مالقى مشتمل بر شواهدى از قرآن، احاديث و امثال عرب جهت تاكيد بر عناصر علمى كتاب و ارزيابى آنها با مثالهاى دال مطلوب ميباشد. وى داراى روش خاصى در استشهاد هستند، جهت توضيح و تثبيت احكام نحوى از آيات قرآن و در تاكيد مسائل لغوى به اشعار و از روش قدما در اين استشهادات پيروى و به ندرت از امثال و اقوال ماثور عرب استفاده كرده است.
كتاب مالقى مشتمل بر شواهدى از قرآن، احاديث و امثال عرب جهت تاكيد بر عناصر علمى كتاب و ارزيابى آنها با مثالهاى دال مطلوب می‌باشد. وى داراى روش خاصى در استشهاد هستند، جهت توضيح و تثبيت احكام نحوى از آيات قرآن و در تاكيد مسائل لغوى به اشعار و از روش قدما در اين استشهادات پيروى و به ندرت از امثال و اقوال ماثور عرب استفاده كرده است.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==




محقق در مقدمه تحقيق پس از اشاره‌اى به توقيفى بودن قرائات، اختلاف لهجه و قرائات قرآنى، را مورد پژوهش قرار ميدهد و معتقدند اختلاف قرائات به معناى تنافى، تضاد و تناقض نميباشد، تمام قرائات علاوه بر تواتر و قطعى الصدور بودن، داراى اسلوب واحد و معرّف جنبه اعجازى قرآنند. مهمترين علت در اختلاف قرائت، نزول قرآن بر هفت حرف ميباشد كه سبب آن اختلاف لهجه‌ها، طريقه ادا، و... ميباشد.
محقق در مقدمه تحقيق پس از اشاره‌اى به توقيفى بودن قرائات، اختلاف لهجه و قرائات قرآنى، را مورد پژوهش قرار ميدهد و معتقدند اختلاف قرائات به معناى تنافى، تضاد و تناقض نمی‌باشد، تمام قرائات علاوه بر تواتر و قطعى الصدور بودن، داراى اسلوب واحد و معرّف جنبه اعجازى قرآنند. مهمترين علت در اختلاف قرائت، نزول قرآن بر هفت حرف می‌باشد كه سبب آن اختلاف لهجه‌ها، طريقه ادا، و... می‌باشد.


وى در ادامه اقسام قرائات را بيان نموده متواتر، مشهور، آحاد، شاذ، موضوعه و... و تاريخ تألیف قرائات را مورد كنكاش و ادعاهاى بعضى از متفكران عرب مبتنى بر توقيفى نبودن قرائات را بررسى و باطل ارزيابى می‌كند. وى بر اين باور است كه تمامى قرآن در زمان نبى اكرم ص جمع آورى شده است. سپس، مطالبى در تأليفات علم رسم و قواعد آن، فوائد رسم عثمانى و شبهات پيرامون كتابت قرآن و در خاتمه شرح حالى از زندگانى عبدالواحد، مصادر و منهج او را از نگاه مخاطبان ميگذراند.
وى در ادامه اقسام قرائات را بيان نموده متواتر، مشهور، آحاد، شاذ، موضوعه و... و تاريخ تألیف قرائات را مورد كنكاش و ادعاهاى بعضى از متفكران عرب مبتنى بر توقيفى نبودن قرائات را بررسى و باطل ارزيابى می‌كند. وى بر اين باور است كه تمامى قرآن در زمان نبى اكرم ص جمع آورى شده است. سپس، مطالبى در تأليفات علم رسم و قواعد آن، فوائد رسم عثمانى و شبهات پيرامون كتابت قرآن و در خاتمه شرح حالى از زندگانى عبدالواحد، مصادر و منهج او را از نگاه مخاطبان ميگذراند.
خط ۶۲: خط ۶۲:
دربحث حروف و مخارج و صفاتشان مينويسد: دو حرف اگر درمخرج و پاره‌اى ازصفات مشترك باشد اگر با تعدد مخارج مختلف شوند يا صفتى كه در يك حرف باشد و در حرف ديگر يافت نمى شود مختلف گردند؛ مختلفان و اگر در مخرج يا بعض صفات مشترك باشند متقاربان هستند...
دربحث حروف و مخارج و صفاتشان مينويسد: دو حرف اگر درمخرج و پاره‌اى ازصفات مشترك باشد اگر با تعدد مخارج مختلف شوند يا صفتى كه در يك حرف باشد و در حرف ديگر يافت نمى شود مختلف گردند؛ مختلفان و اگر در مخرج يا بعض صفات مشترك باشند متقاربان هستند...


در قسم دوم كه بخش حائز اهميت اين باب را تشكيل مى دهد كلامش را مطابق كلام حافظ مرتب ونظريه دانى در ادغام كبير را مطرح مى نمايد. به جهت كثرت جريان ادغام در قرآن كه بالغ بر1372 كلمه ميباشد اين ادغام به ادغام كبير موسوم شده است. سپس يكايك ادغامهاى حروف را با استمداد از نصوص قرآنى، تشريح و علت زيادت تمكين در مذهب ورشا را خفى بودن حرف مد می‌داند، هرگاه مدى بعد از همزه واقع شود موجب خفاء بيشتر آن می‌شود لذا در اين هنگام مد را متمكن دانسته‌اند و معنى اين كلام را اين می‌داند كه حرف مد، صوتى بيش نيست و در اعضاء ناطقه بر آن اعتماد نمی‌شود تا بگوييم مادامى كه حرف مد باشد چيزى از حركات بر آن تعلق بيابد و هرگاه دو مد كنار هم بيايند بيم آن می‌رود كه متكلم براى تلفظ، همزه را قبل حرف مد ادا كند و اين امر سبب زياده‌روى در تلفظ مد شده است. به عقيده وى در باب متلاصقين در يك كلمه همه همزه‌هاى اين باب در حقيقت از دو كلمه هستند، همزه اولى در تمامى موارد ذكر شده همزه استفهام و حرف ميباشد و بر سر كلمه‌اى وارد می‌شود كه همزه بر سر آن است و التقاى همزتان صورت ميگيرد. در قرآن دو همزه بهم رسيده فقط در لفظ ائمه ميباشد كه در پنج جاى قرآن ذكر شده است.  
در قسم دوم كه بخش حائز اهميت اين باب را تشكيل مى دهد كلامش را مطابق كلام حافظ مرتب ونظريه دانى در ادغام كبير را مطرح مى نمايد. به جهت كثرت جريان ادغام در قرآن كه بالغ بر1372 كلمه می‌باشد اين ادغام به ادغام كبير موسوم شده است. سپس يكايك ادغامهاى حروف را با استمداد از نصوص قرآنى، تشريح و علت زيادت تمكين در مذهب ورشا را خفى بودن حرف مد می‌داند، هرگاه مدى بعد از همزه واقع شود موجب خفاء بيشتر آن می‌شود لذا در اين هنگام مد را متمكن دانسته‌اند و معنى اين كلام را اين می‌داند كه حرف مد، صوتى بيش نيست و در اعضاء ناطقه بر آن اعتماد نمی‌شود تا بگوييم مادامى كه حرف مد باشد چيزى از حركات بر آن تعلق بيابد و هرگاه دو مد كنار هم بيايند بيم آن می‌رود كه متكلم براى تلفظ، همزه را قبل حرف مد ادا كند و اين امر سبب زياده‌روى در تلفظ مد شده است. به عقيده وى در باب متلاصقين در يك كلمه همه همزه‌هاى اين باب در حقيقت از دو كلمه هستند، همزه اولى در تمامى موارد ذكر شده همزه استفهام و حرف می‌باشد و بر سر كلمه‌اى وارد می‌شود كه همزه بر سر آن است و التقاى همزتان صورت ميگيرد. در قرآن دو همزه بهم رسيده فقط در لفظ ائمه می‌باشد كه در پنج جاى قرآن ذكر شده است.  


تاء تانيث متصل به فعل و حروفى كه بعد آنها متحرك هستند را جستجو و مورد بحث قرار داده اند، نويسنده بر اين باورند كه نون ساكن در آخر كلمه و وسط آن مثل ساير حرفهاى ساكن و در اسم، فعل و حرف واقع می‌شود، اما تنوين فقط در آخر اسماء واقع می‌شود به شرط اينكه موصول منصرف غير مضاف و بدون ال و لام باشد، اين تنوين فقط در اشعار با عنوان ترنم يا تنكير و... يافت می‌شود. براى نون ساكن و تنوين، چهار حكم اظهار، ادغام، قلب و اخفاء وجود دارد كه مؤلف به تفصيل آنها را نقل و مورد بررسى قرار ميداده و نظرشان درباب فتح و اماله بين دو لفظ بر اصل بودن فتحه و فرع بودن اماله ميباشد، اماله تا سببى نباشد به وجود نمى‌آيد و اگر اين اسباب نباشند تلفظ به فتحه متعين است.
تاء تانيث متصل به فعل و حروفى كه بعد آنها متحرك هستند را جستجو و مورد بحث قرار داده اند، نويسنده بر اين باورند كه نون ساكن در آخر كلمه و وسط آن مثل ساير حرفهاى ساكن و در اسم، فعل و حرف واقع می‌شود، اما تنوين فقط در آخر اسماء واقع می‌شود به شرط اينكه موصول منصرف غير مضاف و بدون ال و لام باشد، اين تنوين فقط در اشعار با عنوان ترنم يا تنكير و... يافت می‌شود. براى نون ساكن و تنوين، چهار حكم اظهار، ادغام، قلب و اخفاء وجود دارد كه مؤلف به تفصيل آنها را نقل و مورد بررسى قرار ميداده و نظرشان درباب فتح و اماله بين دو لفظ بر اصل بودن فتحه و فرع بودن اماله می‌باشد، اماله تا سببى نباشد به وجود نمى‌آيد و اگر اين اسباب نباشند تلفظ به فتحه متعين است.


در «لام» معتقدند: اصل در لام ترقيق بوده وتغلظ آن منوط به مجاورت با حروف استعلاء پس ترقيق منوط به عدم مجاورتش با حروف استعلاست.  
در «لام» معتقدند: اصل در لام ترقيق بوده وتغلظ آن منوط به مجاورت با حروف استعلاء پس ترقيق منوط به عدم مجاورتش با حروف استعلاست.  


بحث وقف تشريح و موارد استعمال آن در كلام عرب بر هشت قسم: سكون، روم، اشمام، ابدال، نقل و... ميباشد. پس از ارزيابى بحث، نحوه‌ى قرائات بخشهايى از سوره‌ها و قواعد جارى در آنها، تكبير و حكم وصل و فصل آن را نقل وشرح می‌نماید.
بحث وقف تشريح و موارد استعمال آن در كلام عرب بر هشت قسم: سكون، روم، اشمام، ابدال، نقل و... می‌باشد. پس از ارزيابى بحث، نحوه‌ى قرائات بخشهايى از سوره‌ها و قواعد جارى در آنها، تكبير و حكم وصل و فصل آن را نقل وشرح می‌نماید.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش