پرش به محتوا

تحفه (در اخلاق و سیاست): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مينمايد' به 'می‌نماید'
جز (جایگزینی متن - 'نوشتههاى' به 'نوشته‌هاى')
جز (جایگزینی متن - 'مينمايد' به 'می‌نماید')
خط ۶۴: خط ۶۴:
در پايان هر باب، حكاياتى كه با موضوع آن باب تناسب و هماهنگى دارد، آورده شده است.
در پايان هر باب، حكاياتى كه با موضوع آن باب تناسب و هماهنگى دارد، آورده شده است.


مصحح معتبرترين نسخه‌هاى كتاب را متن قرار داده و تفاوت ساير نسخ را در حاشيه (پاورقى) ضبط كرده است تا خواننده در قضاوت و اختيار آنچه به نظر وى صواب مينمايد، مختار باشد و انتخاب و ترجيح وى، نكتهاى را پوشيده نداشته و راه داورى را بر ديگران نبندد.
مصحح معتبرترين نسخه‌هاى كتاب را متن قرار داده و تفاوت ساير نسخ را در حاشيه (پاورقى) ضبط كرده است تا خواننده در قضاوت و اختيار آنچه به نظر وى صواب می‌نماید، مختار باشد و انتخاب و ترجيح وى، نكتهاى را پوشيده نداشته و راه داورى را بر ديگران نبندد.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۸۹: خط ۸۹:
آنچه در باب ششم آمده، سخنان پندآميز و حكمتآموز حكام و واليانى چون منوچهر، معتصم عباسى، عبدالملك مروان، منصور دوانيقى، انوشيروان، بهرام گور و جمشيد است. از بهرام گور منقول است كه: «چنان باش كه مردم از تو در آسايش باشند، چنان مباش كه تو از مردم درآسايش باشى. چنان باش كه چون بميرى برهى، نه چنان كه چون بميرى خلق از تطاول تو بارز رهند.»
آنچه در باب ششم آمده، سخنان پندآميز و حكمتآموز حكام و واليانى چون منوچهر، معتصم عباسى، عبدالملك مروان، منصور دوانيقى، انوشيروان، بهرام گور و جمشيد است. از بهرام گور منقول است كه: «چنان باش كه مردم از تو در آسايش باشند، چنان مباش كه تو از مردم درآسايش باشى. چنان باش كه چون بميرى برهى، نه چنان كه چون بميرى خلق از تطاول تو بارز رهند.»


بعد از ذكر روايتى از پيامبر (صلی‌الله‌عليه‌وآله) بدين مضمون كه «هرگاه خداوند به ملِكى عنايت كند، به او وزيرى كرامت فرمايد كه اگر دقيقهاى عدل و احسان از لوح دل او برود، او را يادآور شود و اگر طريق عدل و داد بپيويد، او را يارى نمايد»، باب هفتم به ذكر احوال وزراء پرداخته و برامكه را نمونهاى از وزيران شايسته و فاضل معرفى مينمايد.
بعد از ذكر روايتى از پيامبر (صلی‌الله‌عليه‌وآله) بدين مضمون كه «هرگاه خداوند به ملِكى عنايت كند، به او وزيرى كرامت فرمايد كه اگر دقيقهاى عدل و احسان از لوح دل او برود، او را يادآور شود و اگر طريق عدل و داد بپيويد، او را يارى نمايد»، باب هفتم به ذكر احوال وزراء پرداخته و برامكه را نمونهاى از وزيران شايسته و فاضل معرفى می‌نماید.


باب هشتم به سؤالاتى كه از بزرجمهر، وزير دانشمند انوشيروان پرسيده می‌شود و پاسخهاى حكيمانه او به آنها، اختصاص دارد. از او ميپرسند: كيست كه سزاى مرحمت است؟ او می‌گوید: كريمى كه مسخّر لئيم شود و عالمى كه مغلوب جاهلى گردد-مستحق لؤم(سرزنش) كيست؟- آنكه كفران نعمت كند و دوستان را بگذارد- ازچه احتراز واجب است؟- از دوست فريبنده و دشمن قوى- چيست كه چشم و دل را روشن گرداند؟- فرزند نيكبخت و جفت موافق- قانعترين مرد كيست؟- آنكه بر شهوت غالب آيد.
باب هشتم به سؤالاتى كه از بزرجمهر، وزير دانشمند انوشيروان پرسيده می‌شود و پاسخهاى حكيمانه او به آنها، اختصاص دارد. از او ميپرسند: كيست كه سزاى مرحمت است؟ او می‌گوید: كريمى كه مسخّر لئيم شود و عالمى كه مغلوب جاهلى گردد-مستحق لؤم(سرزنش) كيست؟- آنكه كفران نعمت كند و دوستان را بگذارد- ازچه احتراز واجب است؟- از دوست فريبنده و دشمن قوى- چيست كه چشم و دل را روشن گرداند؟- فرزند نيكبخت و جفت موافق- قانعترين مرد كيست؟- آنكه بر شهوت غالب آيد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش