۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'طبيعي' به 'طبیعی') |
جز (جایگزینی متن - 'پزشك' به 'پزشک') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
'''ابوبكر [[رازی، محمد بن زکریا|محمد بن زكرياى رازى]] '''، يكى از اثرگذارترين | '''ابوبكر [[رازی، محمد بن زکریا|محمد بن زكرياى رازى]] '''، يكى از اثرگذارترين پزشکان در گسترهى دانش پزشکى اسلامى است. رازى اين شهرت و افتخار را در حال حاضر و يا طى دو سه سدهى گذشته كه شناسايى و بررسى نقش پزشکى و پزشکان اسلامى در غرب و بهوسيلهى خاورشناسان آغاز گشته، به دست نياورده است. وى از آغاز دوران زندگى و مدت كوتاهى پس از آن مشهور شده بود. دليل اين گفته، فهرستى است كه يكى ديگر از بزرگترين دانشمندان اسلامى، [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان محمد بن احمد بيرونى]] | ||
تقريبا يك سده پس از زندگى رازى فراهم آورده است. علاقهى وافر بيرونى به رازى و اينكه وى خود را از پيروان او مىدانسته، با مطالعه كتاب «فهرست كتابهاى محمد بن زكرياى رازى» بيرونى روشن مىشود. امروزه بخش اعظم دانستههاى ما دربارهى رازى نيز از طريق نوشتههاى بيرونى به دست آمده است. | تقريبا يك سده پس از زندگى رازى فراهم آورده است. علاقهى وافر بيرونى به رازى و اينكه وى خود را از پيروان او مىدانسته، با مطالعه كتاب «فهرست كتابهاى محمد بن زكرياى رازى» بيرونى روشن مىشود. امروزه بخش اعظم دانستههاى ما دربارهى رازى نيز از طريق نوشتههاى بيرونى به دست آمده است. | ||
به نوشتهى بيرونى، «رازى در اول شعبان 251، در رى به دنيا آمد. به كار كيميا اشتغال داشت، هيچگاه از خواندن غافل نمىشد و كتاب خود را بر ديوار تكيه مىداد تا هرگاه هنگام خواندن به خواب رفت با صداى افتادن كتاب از خواب بيدار شده و خواندن را ادامه دهد. كار با آتش و پرداختن به تحقيقات شيميايى كه بوى تند مواد شيميايى را با خود داشت و همچنين مطالعه شبانهروزى، موجب بيمارى چشمان او شد. وى براى درمان چشمان خود به | به نوشتهى بيرونى، «رازى در اول شعبان 251، در رى به دنيا آمد. به كار كيميا اشتغال داشت، هيچگاه از خواندن غافل نمىشد و كتاب خود را بر ديوار تكيه مىداد تا هرگاه هنگام خواندن به خواب رفت با صداى افتادن كتاب از خواب بيدار شده و خواندن را ادامه دهد. كار با آتش و پرداختن به تحقيقات شيميايى كه بوى تند مواد شيميايى را با خود داشت و همچنين مطالعه شبانهروزى، موجب بيمارى چشمان او شد. وى براى درمان چشمان خود به پزشکى پرداخت و پزشکى بزرگ و كارآمد شد، رازى در پايان عمر چشمانش آب آورد و به يكى از شاگردانش كه از طبرستان براى درمان چشمان او آمده بود، به دليل دردهايى كه اين درمان در پى داشت، اجازهى ادامهى مداوا نداد. پس از اين بيمارى چندان نزيست و در زادگاه خود، شهر رى در 5 شعبان 313 در 62 سالگى درگذشت»<ref>[[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]]، فهرست كتابهاى رازى و نامهاى كتابهاى بيرونى، ترجمه و چاپ [[محقق، مهدی|مهدى محقق]]، تهران: 1371ش، صص 4 - 5</ref> | ||
اين خلاصهاى اجمالى از زندگى رازى است كه بيرونى آن را نقل كرده است. | اين خلاصهاى اجمالى از زندگى رازى است كه بيرونى آن را نقل كرده است. | ||
بيرونى در ادامه، نام 184 كتاب از آثار رازى را در 11 دسته، شامل كتابهاى | بيرونى در ادامه، نام 184 كتاب از آثار رازى را در 11 دسته، شامل كتابهاى پزشکى، آثارى در طبیعیات، منطقيات، رياضيات و نجوم، تفسيرها و تلخيصهايى بر آثار ديگران، آثار فلسفى، مابعدالطبيعه، الهيات، كيميا و آثار كفريات و فنون گوناگون برشمرده است<ref>همان، صص 5 - 15</ref>با گذشت ايام، آگاهىهاى ديگرى نيز از زندگى رازى در آثار و نوشتههاى ديگران راه يافت. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، بزرگ فهرستشناس و زندگىنامهنويس اسلامى، افزوده است كه او به شهرهاى گوناگون سفر و با نويسندگان و دانشمندان بسيارى نامهنگارى كرده است<ref>[[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]، فهرست، چاپ محمدرضا تجدد، تهران: 1350ش، صص 9 - 356</ref>[[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] همچنين خود فهرستى از آثار رازى را برشمرده كه اگرچه به جامعيت فهرست بيرونى نمىرسد، ولى چند كتاب در آن وجود دارد كه در فهرست بيرونى نيامده است<ref>همان جا</ref> | ||
گزارش [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]] نيز حاوى آگاهىهايى است كه ديگران ذكرى از آن نكردهاند، از جمله آنكه رازى در شعر و شاعرى نيز دستى داشته است<ref>[[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]]، عيون الأنباء في طبقات الأطباء، چاپ آگوست مولر، قاهره: 1885م، ص 310</ref>[[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]] همچنين دو بيت از اشعار رازى را به عربى ضبط كرده است<ref>همان، ص 315</ref> | گزارش [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]] نيز حاوى آگاهىهايى است كه ديگران ذكرى از آن نكردهاند، از جمله آنكه رازى در شعر و شاعرى نيز دستى داشته است<ref>[[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]]، عيون الأنباء في طبقات الأطباء، چاپ آگوست مولر، قاهره: 1885م، ص 310</ref>[[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]] همچنين دو بيت از اشعار رازى را به عربى ضبط كرده است<ref>همان، ص 315</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
مفصلترين گزارش از آثار رازى نيز توسط [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]] نوشته شده است. او فهرستى از آثار رازى را برشمرده كه شمار آنها به 238 عنوان مىرسد<ref>همان، صص 21 - 316</ref>اين بيشترين تعداد كتاب است كه نويسندهاى از رازى گزارش كرده است. | مفصلترين گزارش از آثار رازى نيز توسط [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|ابن ابىاصيبعه]] نوشته شده است. او فهرستى از آثار رازى را برشمرده كه شمار آنها به 238 عنوان مىرسد<ref>همان، صص 21 - 316</ref>اين بيشترين تعداد كتاب است كه نويسندهاى از رازى گزارش كرده است. | ||
در طول تاريخ، رازى به لقبهاى بسيارى ملقب شده است كه نشانهى اوج عظمت و اهميت او است. براى نمونه او را [[جالینوس]] عرب<ref>همان، ص 311؛ عمررضا كحاله، معجم المؤلفين، دمشق: 61 - 1957، ج 10، ص 6</ref>، فيلسوف عرب<ref>ابوالقاسم مجريطى، غاية الحكيم و أحق النتيجتين بالتقيم، چاپ هلمون ريتر، هامبورگ: 1927، ص 144</ref>، طبيب مارستانى يا بيمارستانى<ref>ابن جلجل، طبقات الأطباء و الحكماء، چاپ فؤاد سيد، قاهره: 1955، ص 77</ref>، طبيب مسلمانان<ref>على بن يوسف قفطى، تاريخ الحكماء، چاپ گوليوس ليپرت، چاپ افست بغداد: 1971، ص 271</ref>و علامه در علوم اوايل<ref>ابن تغرى بردى، النجوم الزاهرة في أخبار مصر و القاهرة، قاهره: 69 - 1348ق، ج 3، ص 209</ref>ناميدهاند كه ناظر به وسعت نظر او در علوم گوناگون مانند | در طول تاريخ، رازى به لقبهاى بسيارى ملقب شده است كه نشانهى اوج عظمت و اهميت او است. براى نمونه او را [[جالینوس]] عرب<ref>همان، ص 311؛ عمررضا كحاله، معجم المؤلفين، دمشق: 61 - 1957، ج 10، ص 6</ref>، فيلسوف عرب<ref>ابوالقاسم مجريطى، غاية الحكيم و أحق النتيجتين بالتقيم، چاپ هلمون ريتر، هامبورگ: 1927، ص 144</ref>، طبيب مارستانى يا بيمارستانى<ref>ابن جلجل، طبقات الأطباء و الحكماء، چاپ فؤاد سيد، قاهره: 1955، ص 77</ref>، طبيب مسلمانان<ref>على بن يوسف قفطى، تاريخ الحكماء، چاپ گوليوس ليپرت، چاپ افست بغداد: 1971، ص 271</ref>و علامه در علوم اوايل<ref>ابن تغرى بردى، النجوم الزاهرة في أخبار مصر و القاهرة، قاهره: 69 - 1348ق، ج 3، ص 209</ref>ناميدهاند كه ناظر به وسعت نظر او در علوم گوناگون مانند پزشکى و طبیعیات و فلسفه است. بيرونى، اشاره به سفرهاى متعدد رازى كرده است (بيرونى، پيشين). به نظر مىرسد رازى در حدود 30 سالگى به بغداد رفته باشد<ref>[[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگين]]، تاريخ نگارشهاى عربى، جلد سوم: پزشکى، داروسازى، جانورشناسى، دامپزشکى، چاپخانه كتاب ايران، تهران: 1382ش، ج 3، ص 274</ref>، سپس به رى بازگشته، مدتى در آنجا زيسته و دوباره به بغداد برگشته، بار ديگر به رى بازگشته و سرانجام همان جا درگذشته است<ref>همان جا</ref> | ||
در سدهى پنجم هجرى، [[ذهبى]]، تاريخنگار نامدار نوشته است كه رازى به بصره نيز سفر كرده است. [[ذهبى]] همچنين به اشتغال رازى در بيمارستانى در رى و سرپرستى بيمارستان بغداد در زمان خلافت مكتفى باللّه، به هنگام اقامتش در بغداد اشاره كرده است<ref>محمد بن احمد [[ذهبى]]، العبر في خبر من غبر، چاپ فؤاد سيد، كويت: 61 - 1960، ج 14، ص 354</ref>سفر به بغداد در زمان زندگى رازى پديدهاى خلاف انتظار نبود؛ زيرا در سدههاى سوم تا ششم هجرى، بغداد كانون علم و دانش اسلامى بهشمار مىآمد. اين بخش از زندگى رازى (سفرش به بغداد و اقامتش در آنجا) را مىتوان با زندگى ديگر دانشمند ايرانى و مسلمان؛ يعنى ابوالوفاى بوزجانى، رياضىدان و ستارهشناس نامى سدهى چهارم هجرى مقايسه كرد كه او نيز پس از مدتى زندگى در زادگاه خود، بوزجان (تربت جام امروزى) به بغداد سفر كرد و آنجا زيست. | در سدهى پنجم هجرى، [[ذهبى]]، تاريخنگار نامدار نوشته است كه رازى به بصره نيز سفر كرده است. [[ذهبى]] همچنين به اشتغال رازى در بيمارستانى در رى و سرپرستى بيمارستان بغداد در زمان خلافت مكتفى باللّه، به هنگام اقامتش در بغداد اشاره كرده است<ref>محمد بن احمد [[ذهبى]]، العبر في خبر من غبر، چاپ فؤاد سيد، كويت: 61 - 1960، ج 14، ص 354</ref>سفر به بغداد در زمان زندگى رازى پديدهاى خلاف انتظار نبود؛ زيرا در سدههاى سوم تا ششم هجرى، بغداد كانون علم و دانش اسلامى بهشمار مىآمد. اين بخش از زندگى رازى (سفرش به بغداد و اقامتش در آنجا) را مىتوان با زندگى ديگر دانشمند ايرانى و مسلمان؛ يعنى ابوالوفاى بوزجانى، رياضىدان و ستارهشناس نامى سدهى چهارم هجرى مقايسه كرد كه او نيز پس از مدتى زندگى در زادگاه خود، بوزجان (تربت جام امروزى) به بغداد سفر كرد و آنجا زيست. | ||
== برخى از كتب رازى در | == برخى از كتب رازى در پزشکى به قرار ذيل است== | ||
#الحاوي يا الجامع الكبير: الحاوى بزرگترين دانشنامهى | #الحاوي يا الجامع الكبير: الحاوى بزرگترين دانشنامهى پزشکى است كه در آن نظريههاى پزشکان پيش از رازى گردآورى شده است. | ||
#الكناش المنصوري: اين كتاب پس از الحاوى مهمترين اثر | #الكناش المنصوري: اين كتاب پس از الحاوى مهمترين اثر پزشکى رازى به شمار مىآيد. رازى اين كتاب را به نام ابوصالح منصور بن اسحاق بن احمد بن اسد، والى رى، نام نهاده است. او در اين كتاب كه به طب منصورى پرآوازه شده، مفاهيم پايهى پزشکى را در ده مقاله آورده است. مقالهى نهم اين كتاب، با عنوان «دربارهى درمان همهى بيمارىها از فرق سر تا نوك پا»، بيشتر مورد توجه بوده و در اروپا بهصورت جداگانه نيز به چاپ رسيده و شرحهاى گوناگونى بر آن نوشته شده است. | ||
#كتاب الجدرى و الحصبة: اين كتاب، كهنترين و مهمترين كتابى است كه پيرامون آبله و سرخك نوشته شده است. رازى نخستين | #كتاب الجدرى و الحصبة: اين كتاب، كهنترين و مهمترين كتابى است كه پيرامون آبله و سرخك نوشته شده است. رازى نخستين پزشکى است كه اين دو بيمارى را دو بيمارى جداگانه دانسته و شيوهى نگارش آن به اندازهاى با اصول علمى امروزى همخوانى دارد كه برخى از پژوهشگران تاريخ پزشکى، از جمله نوبرگر در كتاب تاريخ پزشکى خود، آن را برجستهترين خدمت فرهنگ اسلامى به علم پزشکى دانستهاند. | ||
#تقاسيم العلل: كتاب تقسيمهاى بيمارىها، گونهاى فرهنگ | #تقاسيم العلل: كتاب تقسيمهاى بيمارىها، گونهاى فرهنگ پزشکى است كه بيمارىها و چگونگى درمان آنها چكيدهوار در آن آمده است. اين كتاب را نيز جرالد كرمونيايى به لاتين ترجمه كرده است. | ||
#من لا يحضره الطبيب: چنانكه از نام اين كتاب برمىآيد، براى كسى نوشته شده است كه به | #من لا يحضره الطبيب: چنانكه از نام اين كتاب برمىآيد، براى كسى نوشته شده است كه به پزشک دسترسى ندارد. [[شيخ صدوق]] كه عنوان اين كتاب را پسنديده بود، كتابى با نام «[[من لايحضره الفقيه]]» در فقه شيعى نوشته است. | ||
#دفع مضار الأغذية: اين كتاب دربارهى جلوگيرى از زيان غذاهاست و عبدالعلى نائينى آن را به فارسى ترجمه و با عنوان بهداشت غذايى منتشر كرده است. | #دفع مضار الأغذية: اين كتاب دربارهى جلوگيرى از زيان غذاهاست و عبدالعلى نائينى آن را به فارسى ترجمه و با عنوان بهداشت غذايى منتشر كرده است. | ||
#في محنة الطبيب و كيف ينبغي أن يكون: كتابى در چگونكى آزمايش كردن | #في محنة الطبيب و كيف ينبغي أن يكون: كتابى در چگونكى آزمايش كردن پزشکان و اينكه يك پزشک چگونه بايد باشد. | ||
#المرشد: كتاب راهنما كه با نام الفصول نيز شناخته مىشود، چكيدهى دانش | #المرشد: كتاب راهنما كه با نام الفصول نيز شناخته مىشود، چكيدهى دانش پزشکى است. | ||
#الأدوية المسهلة الموجود في كل مكان: اين كتاب پيرامون داروهاى آسانيافتنى است كه در هر جايى وجود دارند. | #الأدوية المسهلة الموجود في كل مكان: اين كتاب پيرامون داروهاى آسانيافتنى است كه در هر جايى وجود دارند. | ||
#القرابازين: رازى دو كتاب با اين نام دارد كه يكى، كبير (بزرگ) و ديگرى، صغير (كوچك) ناميده مىشود. اين كتابها پيرامون داروهايى هستند كه | #القرابازين: رازى دو كتاب با اين نام دارد كه يكى، كبير (بزرگ) و ديگرى، صغير (كوچك) ناميده مىشود. اين كتابها پيرامون داروهايى هستند كه پزشکان بايد با آنها آشنا باشند. | ||
ديگر كتابهاى برجستهى رازى در | ديگر كتابهاى برجستهى رازى در پزشکى عبارتند از: أطمعة المرضى (غذاى بيماران)؛ برء الساعة (فوريتهاى پزشکى)؛ كتابه في تولد الحصاة (كتاب او در پديد آمدن سنگريزه)؛ كتابه في القولنج (كتاب او در درد رودكان)؛ كتابه في النقرس و أوجاع المفاصل (كتاب او در درد پا و مفصلها)؛ الطب الملوكي (پزشکى شاهانه)؛ في العلة التي صار الخريف ممرضا (در چرايى آنكه پاييز بيمارىآور است)؛ في العلة التي تحدث الورم و الزكام في رؤوس الناس وقت الورد (در علت آنكه ورم و زكام در سر مردم هنگام گل سرخ عارض مىگردد)؛ تقديم الفاكهة قبل الطعام و تأخير منه (خوردن ميوه پيش از غذا و پس از آن)؛ في العلة التي لها ينجح جهال الأطباء و العوام و النساء أكثر من العلماء (در علت آنكه طبيبان نادان و عامهى مردم و زنان، بيش از طبيبان دانشمند توفيق مىيابند) و... | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش