۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىآمد' به 'مىآمد') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR14763J1.jpg|بندانگشتی|نشأة الأشعرية و تطورها]] | [[پرونده:NUR14763J1.jpg|بندانگشتی|نشأة الأشعرية و تطورها]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |نشأة الأشعرية و تطورها | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" | | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[موسي، جلال محمد]] (نويسنده) | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" |عربي | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |BP 208 /م8ن5 | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" |اشعريان - تاريخ | ||
اشعريان - عقايد | اشعريان - عقايد | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |دار الکتاب اللبناني | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" |لبنان - بيروت | ||
|- | |- | ||
||سال نشر | ||سال نشر | ||
|ata-type= | | ata-type="publishYear" |مجلد1: 1982م , | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE14763AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
در واقع این اثر، رساله کارشناسی ارشد نویسنده است که عنوان آن با همکاری استادش علی سامی نشار انتخاب شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>. | در واقع این اثر، رساله کارشناسی ارشد نویسنده است که عنوان آن با همکاری استادش علی سامی نشار انتخاب شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>. | ||
پایهگذار مکتب اشعرى، ابوالحسن اشعرى (324–260ق) است. او متجاوز از چهل سال پیرو معتزله بود و دستپرورده یکى از سران اعتزال به نام ابوعلى جبائى (م 303ق) بشمار مىآمد، ولى در سال 305ق، در بصره بر بالاى منبر قرار گرفت و از اینکه از مکتب معتزله پیروى | پایهگذار مکتب اشعرى، [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] (324–260ق) است. او متجاوز از چهل سال پیرو معتزله بود و دستپرورده یکى از سران اعتزال به نام ابوعلى جبائى (م 303ق) بشمار مىآمد، ولى در سال 305ق، در بصره بر بالاى منبر قرار گرفت و از اینکه از مکتب معتزله پیروى مىکرد، توبه کرد و پیروى خود را از مکتب [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] اعلام نمود. وى درحالیکه خود را پیرو مکتب اهل حدیث معرفى مىکرد، در عقاید آنان تعدیلى به وجود آورد که هرگز آنان به این تعدیل راضى نبودند. در حقیقت مکتب اشعرى، مکتبى است میانهرو بین معتزله و اهل حدیث<ref>ر.ک: سبحانی، جعفر، 1390، ص11</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
در فصل اول به زندگینامه و آثار و روش او اشاره شده است. نویسنده، معتقد است که اشعری قائل به روش اعتدال بوده و مسائل را از دو دیدگاه عقل و نقل مورد بررسی قرار میداده و حد وسط آن را برمیگزیده است. او در این فصل مسائلی که باعث شده او اعتزال را کنار بگذارد را مورد فحص و بررسی قرار داده است. | در فصل اول به زندگینامه و آثار و روش او اشاره شده است. نویسنده، معتقد است که اشعری قائل به روش اعتدال بوده و مسائل را از دو دیدگاه عقل و نقل مورد بررسی قرار میداده و حد وسط آن را برمیگزیده است. او در این فصل مسائلی که باعث شده او اعتزال را کنار بگذارد را مورد فحص و بررسی قرار داده است. | ||
ایشان در فصل دوم به آراء و نظرات کلامی اشعری پرداخته است. وی در این فصل، نظریه کسب (خداوند خالق و بندگان کاسب افعالند) را که از مسائل مهم این فرقه و ابداع ابوالحسن اشعری است، توضیح داده است. | ایشان در فصل دوم به آراء و نظرات کلامی اشعری پرداخته است. وی در این فصل، نظریه کسب (خداوند خالق و بندگان کاسب افعالند) را که از مسائل مهم این فرقه و ابداع [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] است، توضیح داده است. | ||
در فصل سوم به مسائل اختلافی بین اشعریه و ماتریدیه اشاره شده است. نویسنده ضمن این مباحث به عقیده ابوجعفر طحاوی (299-321ق) که معاصر [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] است نیز گریزی داشته و آن را بازگو نموده است. در این فصل، آرای اشاعره و ماتریدیه با آرای پیروان آنها درآمیخته؛ چون جدا کردن آرای اشعری از آرای پیروانش میسر نیست، مگر با تکیه بر کتب وی، که آنهم اندکی از آنها به چاپ رسیده است؛ البته آرای پیروان [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]]، همان آرای شیخشان اشعری است، مگر در برخی از مسائل فرعی. | |||
نویسنده درباره آرای ماتریدی میگوید: به آن آراء بهتنهایی و جداگانه، دست نیافته است<ref>ر.ک: همان، ص9-10</ref>. | نویسنده درباره آرای ماتریدی میگوید: به آن آراء بهتنهایی و جداگانه، دست نیافته است<ref>ر.ک: همان، ص9-10</ref>. | ||
باب سوم کتاب به مشکلات توسعه و تکامل مذهب اشعری اختصاص یافته است. | باب سوم کتاب به مشکلات توسعه و تکامل مذهب اشعری اختصاص یافته است. | ||
سه فصل این باب، به معرفی نمونههای تطور مذهب اشعری در نزد باقلانی (متوفی 403ق)، جوینی (419-478) و غزالی (450-505ق) اختصاص یافته است. | سه فصل این باب، به معرفی نمونههای تطور مذهب اشعری در نزد باقلانی (متوفی 403ق)، جوینی (419-478) و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] (450-505ق) اختصاص یافته است. | ||
نویسنده در این سه فصل، برخی از مشکلاتی را که مذهب اشعری تا قرن پنجم هجری در پیشرفت و توسعه خود با آنها روبهرو بوده، مورد بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: همان، ص10-11</ref>. | نویسنده در این سه فصل، برخی از مشکلاتی را که مذهب اشعری تا قرن پنجم هجری در پیشرفت و توسعه خود با آنها روبهرو بوده، مورد بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: همان، ص10-11</ref>. | ||
با توجه به اینکه توضیح نه فصل از کتاب در اینجا امکانپذیر نیست، بنابراین بهاختصار بخشی از باب دوم کتاب که به عقاید کلامی اشاعره اختصاص یافته است را توضیح میدهیم: | با توجه به اینکه توضیح نه فصل از کتاب در اینجا امکانپذیر نیست، بنابراین بهاختصار بخشی از باب دوم کتاب که به عقاید کلامی اشاعره اختصاص یافته است را توضیح میدهیم: | ||
دیدگاه شیخ ابوالحسن اشعرى درباره کارهاى انسان (همگى آفریده خداست و انسان در آن نقشى جز اینکه محل آفریدگارى خدا است، ندارد)، سبب شده است که با پیامد بدى همراه باشد و آن این است که انسان در کارهاى خودمختار و آزاد نبوده، بلکه کارها را ناخواسته انجام مىدهد؛ در نتیجه تمام برنامههاى اصلاحى مصلحان و پیامبران براى تربیت جامعه لغو بوده؛ چون انسان از خود اختیارى ندارد. ابوالحسن اشعرى به این پیامد بد توجه پیدا کرده و براى خروج از این تنگنا نظریه «کسب» را مطرح نموده است؛ نظریهاى که پیش از وى نیز سابقه داشته است. حاصل این نظریه این است که: «خدا خالق و بندگان کاسب افعالند»؛ بنابراین، در کارهاى انسان خدا سهمى به نام آفرینندگى و بندگان سهمى به نام کسب دارند و دومى ملاک پاداش و کیفر است<ref>ر.ک: سبحانی، جعفر، 1395، ص7</ref>. | دیدگاه [[اشعری، علی بن اسماعیل|شیخ ابوالحسن اشعرى]] درباره کارهاى انسان (همگى آفریده خداست و انسان در آن نقشى جز اینکه محل آفریدگارى خدا است، ندارد)، سبب شده است که با پیامد بدى همراه باشد و آن این است که انسان در کارهاى خودمختار و آزاد نبوده، بلکه کارها را ناخواسته انجام مىدهد؛ در نتیجه تمام برنامههاى اصلاحى مصلحان و پیامبران براى تربیت جامعه لغو بوده؛ چون انسان از خود اختیارى ندارد. [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] به این پیامد بد توجه پیدا کرده و براى خروج از این تنگنا نظریه «کسب» را مطرح نموده است؛ نظریهاى که پیش از وى نیز سابقه داشته است. حاصل این نظریه این است که: «خدا خالق و بندگان کاسب افعالند»؛ بنابراین، در کارهاى انسان خدا سهمى به نام آفرینندگى و بندگان سهمى به نام کسب دارند و دومى ملاک پاداش و کیفر است<ref>ر.ک: سبحانی، جعفر، 1395، ص7</ref>. | ||
کسب نزد اشعری صفت بنده است؛ زیرا او تفاصیل فعلش را ازهرجهت نمیداند؛ بلکه او تنها به بعضی از وجوه فعلش آگاه است و خلق صفتی برای رب است؛ زیرا خداوند از همه وجوه و جهات به فعل خویش آگاه است؛ بنابراین بنده خالق افعالی که از آثار و عاقبت آن آگاه نیست نمیتواند باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص238-237</ref>. | کسب نزد اشعری صفت بنده است؛ زیرا او تفاصیل فعلش را ازهرجهت نمیداند؛ بلکه او تنها به بعضی از وجوه فعلش آگاه است و خلق صفتی برای رب است؛ زیرا خداوند از همه وجوه و جهات به فعل خویش آگاه است؛ بنابراین بنده خالق افعالی که از آثار و عاقبت آن آگاه نیست نمیتواند باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص238-237</ref>. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۶: | ||
# حضرت باری تعالی، اشیاء را میبیند و کسی که خود را نبیند اشیاء را نخواهد دید و ازآنجاکه حضرت باری، بیننده خویش است، پس این امکان وجود دارد که خود را به ما نیز نشان دهد<ref>ر.ک: همان؛ ص260</ref>. | # حضرت باری تعالی، اشیاء را میبیند و کسی که خود را نبیند اشیاء را نخواهد دید و ازآنجاکه حضرت باری، بیننده خویش است، پس این امکان وجود دارد که خود را به ما نیز نشان دهد<ref>ر.ک: همان؛ ص260</ref>. | ||
نویسنده در پایان میگوید: بغدادی و بهتبع او شهرستانی بین آرای اشعری و آراء و نظرات تابعین و پیروان او خلط کردهاند؛ بهگونهای که بغدادی در برخی از مسائل، همچون مسئله امامت، بر آراء و نظرات شاگردان اشعری تکیه نموده و چون میپندارد اشعری با آنها مخالفتی ندارد، آن آراء را به وی نسبت داده است<ref>ر.ک: همان، ص274</ref>. | نویسنده در پایان میگوید: بغدادی و بهتبع او [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]] بین آرای اشعری و آراء و نظرات تابعین و پیروان او خلط کردهاند؛ بهگونهای که [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]] در برخی از مسائل، همچون مسئله امامت، بر آراء و نظرات شاگردان اشعری تکیه نموده و چون میپندارد اشعری با آنها مخالفتی ندارد، آن آراء را به وی نسبت داده است<ref>ر.ک: همان، ص274</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش