۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|عقائد السلف {| class="wikitable aboutBookTable" style="...» ایجاد کرد) |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR14696J1.jpg|بندانگشتی|عقائد السلف]] | [[پرونده:NUR14696J1.jpg|بندانگشتی|عقائد السلف]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |عقائد السلف | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" |الرد علي الزنادقه والجهميه | ||
خلق افعال العباد | خلق افعال العباد | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[ابن حنبل، احمد بن محمد]] (نويسنده) | ||
[[ | [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم]] (نويسنده) | ||
[[ | [[دارمی، عثمان بن سعید]] (نويسنده) | ||
[[ | [[بخاری، محمد بن اسماعیل]] (نويسنده) | ||
[[طالبي، عمار جمعي]] (محقق) | [[طالبي، عمار جمعي]] (محقق) | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" |عربي | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |BP 207/5 /ع7 | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" |اسلام - فرقهها | ||
اهل سنت - عقايد | اهل سنت - عقايد | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |دار السلام | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" |مصر - قاهره | ||
|- | |- | ||
||سال نشر | ||سال نشر | ||
|ata-type= | | ata-type="publishYear" |مجلد1: 2007م , 1428ق, | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE14696AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''عقائد السلف'''، مجموعهای است از پنج کتاب به نامهای «الرد علی الزنادقة و الجهمية» تألیف احمد بن حنبل (164-241ق)؛ «خلق أفعال العباد»، بخاری (199-256ق)؛ «الاختلاف في اللفظ و الرد علی الجهمية و المشبهة»، تألیف ابن قتیبة (213-276ق)؛ «الرد علی الجهمية» و «رد الإمام الدارمي علی المريسي العنيد»، تألیف عثمان بن سعید دارمی (حدود200-280ق). این مجموعه توسط علی سامی نشار و عمار جمعی طالبی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است. | '''عقائد السلف'''، مجموعهای است از پنج کتاب به نامهای «الرد علی الزنادقة و الجهمية» تألیف [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] (164-241ق)؛ «خلق أفعال العباد»، [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] (199-256ق)؛ «الاختلاف في اللفظ و الرد علی الجهمية و المشبهة»، تألیف [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبة]] (213-276ق)؛ «الرد علی الجهمية» و «رد الإمام الدارمي علی المريسي العنيد»، تألیف [[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]] (حدود200-280ق). این مجموعه توسط علی سامی نشار و عمار جمعی طالبی مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است. | ||
در واقع این پنج کتاب ردیههایی است از طرف برخی از عالمان بزرگ اهل سنت بر آثار و افکار بنیانگذار فرقه کلامی جهمیه، جهم بن صفوان (متوفی 128ق) و همفکران او. | در واقع این پنج کتاب ردیههایی است از طرف برخی از عالمان بزرگ اهل سنت بر آثار و افکار بنیانگذار فرقه کلامی جهمیه، جهم بن صفوان (متوفی 128ق) و همفکران او. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
===الرد علی الزنادقة و الجهمية=== | ===الرد علی الزنادقة و الجهمية=== | ||
این اثر احمد بن | این اثر [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، از مهمترین آثاری است که در رد زنادقه و مشککان در قرآن به نگارش درآمده است<ref>همان، ص11</ref>. | ||
احمد بن | [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، این کتاب را بر دو قسم تقسیم نموده است: بخش اول کتاب، در پاسخ به زنادقه نگاشته شده است؛ آنهایی مردم را درباره قرآن به شک میافکندند. آنان، آیات معینی را بریده از سیاق آنها و جداشده از مجموعه قرآن، در نظر میگرفتند و ادعا میکردند که اینها با آیات دیگر متناقضند و... | ||
بخش دوم کتاب مشتمل بر رد بر فرقه جهمیه و بنیانگذار آن است<ref>ر.ک: همان، ص14-15</ref>. | بخش دوم کتاب مشتمل بر رد بر فرقه جهمیه و بنیانگذار آن است<ref>ر.ک: همان، ص14-15</ref>. | ||
مثلا زنادقه میگویند: دو آیه '''هٰذٰا يوْمُ لاٰ ينْطِقُونَ وَ لاٰ يؤْذَنُ لَهُمْ فَيعْتَذِرُونَ''' (مرسلات: 35-36) (این روزی است که سخن نمیگویند و به آنان اجازه داده نمیشود که عذرخواهی کنند) با آیه '''ثُمَّ إِنَّكمْ يوْمَ اَلْقِيٰامَةِ عِنْدَ رَبِّكمْ تَخْتَصِمُونَ''' (زمر: 31) (سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مجادله خواهید کرد)، متناقضند. | مثلا زنادقه میگویند: دو آیه '''هٰذٰا يوْمُ لاٰ ينْطِقُونَ وَ لاٰ يؤْذَنُ لَهُمْ فَيعْتَذِرُونَ''' (مرسلات: 35-36) (این روزی است که سخن نمیگویند و به آنان اجازه داده نمیشود که عذرخواهی کنند) با آیه '''ثُمَّ إِنَّكمْ يوْمَ اَلْقِيٰامَةِ عِنْدَ رَبِّكمْ تَخْتَصِمُونَ''' (زمر: 31) (سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مجادله خواهید کرد)، متناقضند. | ||
احمد بن حنبل به این شبهه چنین جواب میدهد: دو آیه سوره مرسلات مربوط به اوایل برانگیخته شدن انسانها در روز قیامت است و به مدت شصت سال حق هیچگونه حرفی را ندارند و وقتیکه به آنها اجازه تکلم داده میشود، آنها میگویند: '''رَبَّنٰا أَبْصَرْنٰا وَ سَمِعْنٰا فَارْجِعْنٰا نَعْمَلْ صٰالِحاً إِنّٰا مُوقِنُونَ''' (سجده: 12) (پروردگارا! بینا شدیم و شنوا گشتیم؛ ما را بازگردان تا کار شایسته کنیم؛ چراکه ما یقین داریم). | |||
[[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] به این شبهه چنین جواب میدهد: دو آیه سوره مرسلات مربوط به اوایل برانگیخته شدن انسانها در روز قیامت است و به مدت شصت سال حق هیچگونه حرفی را ندارند و وقتیکه به آنها اجازه تکلم داده میشود، آنها میگویند: '''رَبَّنٰا أَبْصَرْنٰا وَ سَمِعْنٰا فَارْجِعْنٰا نَعْمَلْ صٰالِحاً إِنّٰا مُوقِنُونَ''' (سجده: 12) (پروردگارا! بینا شدیم و شنوا گشتیم؛ ما را بازگردان تا کار شایسته کنیم؛ چراکه ما یقین داریم). | |||
وقتی به انسانها اذن کلام داده شد، به سخن میآیند و به مجادله میپردازند و این همان مضمون آیه 31 زمر است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص41</ref>. | وقتی به انسانها اذن کلام داده شد، به سخن میآیند و به مجادله میپردازند و این همان مضمون آیه 31 زمر است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص41</ref>. | ||
===خلق أفعال العباد=== | ===خلق أفعال العباد=== | ||
محمد بن اسماعیل بخاری (متوفی ٢٥٦ق)، از پیشوایان برجسته اصحاب حدیث در سده سوم، تبیینی ارائه کرده است که بعدها از سوی ابن تیمیه (م. ٧٢٨ق) نیز شرح و بسط داده شده و راه حلی برای مشکل تاریخی جبر و تفویض دانسته شده است<ref>ر.ک: طالقانی، سید حسن، ص30</ref>. | [[بخاری، محمد بن اسماعیل|محمد بن اسماعیل بخاری]] (متوفی ٢٥٦ق)، از پیشوایان برجسته اصحاب حدیث در سده سوم، تبیینی ارائه کرده است که بعدها از سوی ابن تیمیه (م. ٧٢٨ق) نیز شرح و بسط داده شده و راه حلی برای مشکل تاریخی جبر و تفویض دانسته شده است<ref>ر.ک: طالقانی، سید حسن، ص30</ref>. | ||
او در کتابی با عنوان «خلق أفعال العباد»، از یحیی بن سعید نقل کرده است: «همیشه از اصحاب و [بزرگانمان] میشنیدم که میگفتند: افعال بندگان مخلوق است». بخاری در توضیح این کلام مینویسد: «حرکات، صداها، اکتساب و نوشتن افراد، مخلوق خداست». وی به آیات و روایات متعددی تمسک میکند که همه امور و از جمله فعل انسان را مخلوق خداوند میشمارد. ابن تیمیه نیز بارها در آثار خود به نقل از پیشوایان اصحاب حدیث، خداوند را خالق اعمال عباد معرفی کرده است و مدعی است که جمهور اهل سنت از اصحاب حدیث و فقه و تفسیر و تصوف در این مسئله اجماع دارند<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>. | او در کتابی با عنوان «خلق أفعال العباد»، از یحیی بن سعید نقل کرده است: «همیشه از اصحاب و [بزرگانمان] میشنیدم که میگفتند: افعال بندگان مخلوق است». [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] در توضیح این کلام مینویسد: «حرکات، صداها، اکتساب و نوشتن افراد، مخلوق خداست». وی به آیات و روایات متعددی تمسک میکند که همه امور و از جمله فعل انسان را مخلوق خداوند میشمارد. ابن تیمیه نیز بارها در آثار خود به نقل از پیشوایان اصحاب حدیث، خداوند را خالق اعمال عباد معرفی کرده است و مدعی است که جمهور اهل سنت از اصحاب حدیث و فقه و تفسیر و تصوف در این مسئله اجماع دارند<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>. | ||
در این میان، بخاری در کتاب مزبور به مطلبی اشاره کرده است که میتواند نظریهای جدید برای جمع خالقیت خدا و فاعلیت انسان نسبت به افعال اختیاری باشد. وی پس از بیان اختلاف مردم در مسئله فعل و فاعل و مفعول، میگوید: قدریه همه افعال را از انسان دانسته و از خداوند سلب میکنند؛ در مقابل، جبریه همه افعال را از خدا میدانند و برای انسان سهمی قائل نیستند؛ اما ازنظر وی، دیدگاه اهل علم و نظریه قابلقبول این است که افعال بندگان، مخلوق خدا و درعینحال فعل انسان است، نه فعل خداوند. آنچه فعل خداست خلق کردن است، اما مخلوق یا همان مفعول، فعل او نیست؛ زیرا فعل و مفعول دو چیز است. بخاری در این بیان تلاش کرده است نظریه اصحاب حدیث را در مقابل دیدگاه جهمیه و قدریه قرار دهد و در حقیقت، راه سومی میان جبر و تفویض معرفی کند. در این نظریه، در عین باور به خالق بودن خداوند نسبت به اعمال بندگان، فاعلیت حقیقی انسان نیز پذیرفته میشود<ref>ر.ک: همان، ص38</ref>. | در این میان، [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] در کتاب مزبور به مطلبی اشاره کرده است که میتواند نظریهای جدید برای جمع خالقیت خدا و فاعلیت انسان نسبت به افعال اختیاری باشد. وی پس از بیان اختلاف مردم در مسئله فعل و فاعل و مفعول، میگوید: قدریه همه افعال را از انسان دانسته و از خداوند سلب میکنند؛ در مقابل، جبریه همه افعال را از خدا میدانند و برای انسان سهمی قائل نیستند؛ اما ازنظر وی، دیدگاه اهل علم و نظریه قابلقبول این است که افعال بندگان، مخلوق خدا و درعینحال فعل انسان است، نه فعل خداوند. آنچه فعل خداست خلق کردن است، اما مخلوق یا همان مفعول، فعل او نیست؛ زیرا فعل و مفعول دو چیز است. [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] در این بیان تلاش کرده است نظریه اصحاب حدیث را در مقابل دیدگاه جهمیه و قدریه قرار دهد و در حقیقت، راه سومی میان جبر و تفویض معرفی کند. در این نظریه، در عین باور به خالق بودن خداوند نسبت به اعمال بندگان، فاعلیت حقیقی انسان نیز پذیرفته میشود<ref>ر.ک: همان، ص38</ref>. | ||
===الاختلاف في اللفظ و الرد علی الجهمية و المشبهة=== | ===الاختلاف في اللفظ و الرد علی الجهمية و المشبهة=== | ||
این کتاب، تألیف ابن قتیبه، در رد فرقههایی، مانند مشبهه و جهمیه و کرّامیه است. او در این کتاب به رد دیدگاههای این گروهها پرداخته و به اهل کلام و معتزله نیز تاخته است. پس او سنی اهل حدیث است<ref>ر.ک: احمدی، محمدقاسم، ص13</ref>. | این کتاب، تألیف [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، در رد فرقههایی، مانند مشبهه و جهمیه و کرّامیه است. او در این کتاب به رد دیدگاههای این گروهها پرداخته و به اهل کلام و معتزله نیز تاخته است. پس او سنی اهل حدیث است<ref>ر.ک: احمدی، محمدقاسم، ص13</ref>. | ||
موضوعهایی که در این کتاب موردبحث قرار گرفته، بدون هرگونه عنوانبندی بهطور کلی شامل مواردی از قبیل قدر، تشبیه، خلق قرآن، رؤیت خداوند، عرش الهى و بررسى احادیث مختلف در این باب میشود. انبوهى از اطلاعات موجود در «تأويل مختلف الحديث» و حتى بسیاری از عبارات آن عیناً در این کتاب تکرار شده است<ref>ر.ک: آذنوش، آذرتاش، ج4، ص457</ref>. | موضوعهایی که در این کتاب موردبحث قرار گرفته، بدون هرگونه عنوانبندی بهطور کلی شامل مواردی از قبیل قدر، تشبیه، خلق قرآن، رؤیت خداوند، عرش الهى و بررسى احادیث مختلف در این باب میشود. انبوهى از اطلاعات موجود در «تأويل مختلف الحديث» و حتى بسیاری از عبارات آن عیناً در این کتاب تکرار شده است<ref>ر.ک: آذنوش، آذرتاش، ج4، ص457</ref>. | ||
===الرد علی الجهمية=== | ===الرد علی الجهمية=== | ||
کتاب الرد علی الجهمية، تألیف ابوسعید عثمان بن سعید دارمی (م 280ق)، از مهمترین کتب صفاتیه است که دارمی آن را در رد جهمیّه (پیروان جهم بن صفوان) که به نفی صفات معتقد بودند نوشته است<ref>ر.ک: حجت، هادی، ص107</ref>. برخی نیز میگویند: احمد بن حنبل و دارمی، کتابی با عنوان الرد علی الجهمية، به نگارش درآوردند و هدف آنان مبارزه با اعتزال و عقلگرایی بوده است<ref>ر.ک: بارانی، محمدرضا، ص103</ref>. | کتاب الرد علی الجهمية، تألیف [[دارمی، عثمان بن سعید|ابوسعید عثمان بن سعید دارمی]] (م 280ق)، از مهمترین کتب صفاتیه است که [[دارمی، عثمان بن سعید|دارمی]] آن را در رد جهمیّه (پیروان جهم بن صفوان) که به نفی صفات معتقد بودند نوشته است<ref>ر.ک: حجت، هادی، ص107</ref>. برخی نیز میگویند: [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و [[دارمی، عثمان بن سعید|دارمی]]، کتابی با عنوان الرد علی الجهمية، به نگارش درآوردند و هدف آنان مبارزه با اعتزال و عقلگرایی بوده است<ref>ر.ک: بارانی، محمدرضا، ص103</ref>. | ||
عثمان بن سعید | [[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]]، در کتاب الرد علی الجهميه، روایات متعددی را نقل کرده که اولین مخلوق خداوند «قلم» است و همه چیز را تا قیامت نوشته است؛ حتی عمل انسانها از پیش در تقدیر ثبت شده و پیش از تولد هر انسانی نوشته شده است که شقی و اهل دوزخ است یا سعید و اهل بهشت. دیدگاه قدریه درباره مسئله تقدیر سبب شد، موضوع ایمان به قضا و قدر جزو اعتقادات اصلی اصحاب حدیث دانسته شود<ref>ر.ک: طالقانی، سید حسن، ص31</ref>. | ||
===رد الإمام الدارمي علی المريسي العنيد=== | ===رد الإمام الدارمي علی المريسي العنيد=== | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۲: | ||
او از طرفداران خلق قرآن بود و در کتاب خود، «كفر المشبهة»، اصحاب حدیث را به ارائه تصویر نادرست و گمراهکنندهای از خداوند و بهاینترتیب به بیایمانی متهم نمود. او به اختیار انسان اعتقاد نداشت؛ ازاینرو، اصحاب حدیث او را با جهم بن صفوان مقایسه میکردند<ref>یوزف فان اس، ج19، ص76</ref>. | او از طرفداران خلق قرآن بود و در کتاب خود، «كفر المشبهة»، اصحاب حدیث را به ارائه تصویر نادرست و گمراهکنندهای از خداوند و بهاینترتیب به بیایمانی متهم نمود. او به اختیار انسان اعتقاد نداشت؛ ازاینرو، اصحاب حدیث او را با جهم بن صفوان مقایسه میکردند<ref>یوزف فان اس، ج19، ص76</ref>. | ||
اصحاب حدیث، شروع به تاختن بر تعقیبکنندگان سابق خود و همطراز کردن آنان با کفار آن زمان، یعنی زنادقه، نمودند؛ بهترین مثال، «الردّ علی الزنادقة و الجهمية» از احمد بن حنبل است. مؤلف دیگر، عثمان بن سعید دارمی است که ابتدا در کتاب «الرد علی الجهمية» کوشیده بود بر پیشانی «جهمیه» داغ ننگ و رسوایی زندقه بزند و بدین وسیله آنان را خارج از حوزه اسلام قرار دهد؛ هنگامیکه با اعتراض و مخالفت مواجه شد، کتاب دیگری با نام «الرد على بشر المريسي العنيد» نوشت<ref>ر.ک: همان، ص76-77</ref>. | اصحاب حدیث، شروع به تاختن بر تعقیبکنندگان سابق خود و همطراز کردن آنان با کفار آن زمان، یعنی زنادقه، نمودند؛ بهترین مثال، «الردّ علی الزنادقة و الجهمية» از احمد بن حنبل است. مؤلف دیگر، [[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]] است که ابتدا در کتاب «الرد علی الجهمية» کوشیده بود بر پیشانی «جهمیه» داغ ننگ و رسوایی زندقه بزند و بدین وسیله آنان را خارج از حوزه اسلام قرار دهد؛ هنگامیکه با اعتراض و مخالفت مواجه شد، کتاب دیگری با نام «الرد على بشر المريسي العنيد» نوشت<ref>ر.ک: همان، ص76-77</ref>. | ||
در وقع نزاع در اصل بر سر تصویر خدا بود. بشر به خداوند چند صفت ذاتی قدیم که بهطور نظری قابل استنتاجند، یعنی قدرت، علم، اراده و «تخلیق»، نسبت داده بود؛ اما از اینکه از اسماء خداوند که در قرآن کریم وجود داشتند، صفاتی بسازد، امتناع ورزید؛ زیرا قرآن مخلوق است و این اسماء «مستعارند»؛ یعنی برگرفته از زبان انسانند. او این مطلب را با آن آیات قرآنی که در آنها خداوند چون یک انسان توصیف میشود، درحالیکه از دستانش، چشمانش و جز آن سخن به میان میآید، اثبات مینمود. بهاینترتیب، بحث و جدل به مسئله تشبیه موکول شد. اصحاب حدیث به این کشمکش دامن زدند؛ بدین ترتیب که افزون بـر قرآن کریم احـادیث بیشماری را که در قالبی تشبیهگرایانه بیان شده بودند، مطرح کردند<ref>ر.ک: همان، ص77</ref>. | در وقع نزاع در اصل بر سر تصویر خدا بود. بشر به خداوند چند صفت ذاتی قدیم که بهطور نظری قابل استنتاجند، یعنی قدرت، علم، اراده و «تخلیق»، نسبت داده بود؛ اما از اینکه از اسماء خداوند که در قرآن کریم وجود داشتند، صفاتی بسازد، امتناع ورزید؛ زیرا قرآن مخلوق است و این اسماء «مستعارند»؛ یعنی برگرفته از زبان انسانند. او این مطلب را با آن آیات قرآنی که در آنها خداوند چون یک انسان توصیف میشود، درحالیکه از دستانش، چشمانش و جز آن سخن به میان میآید، اثبات مینمود. بهاینترتیب، بحث و جدل به مسئله تشبیه موکول شد. اصحاب حدیث به این کشمکش دامن زدند؛ بدین ترتیب که افزون بـر قرآن کریم احـادیث بیشماری را که در قالبی تشبیهگرایانه بیان شده بودند، مطرح کردند<ref>ر.ک: همان، ص77</ref>. |
ویرایش