۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بو على' به 'بوعلى') |
جز (جایگزینی متن - 'واجب الوجود' به 'واجبالوجود') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
'''المبدأ و المعاد''' در موضوع فلسفه مىباشد كه براى تبيين مسائل | '''المبدأ و المعاد''' در موضوع فلسفه مىباشد كه براى تبيين مسائل واجبالوجود و حالات نفس و روح قبل و بعد از مرگ در اوائل قرن پنجم ميلادى توسط ابن على بن الحسين بن عبداللّه بن سينا براى شاگرد خود محمد بن ابراهيم شيرازى نوشته شده است. | ||
اين كتاب كه بر محور فلسفۀ مشاء كه مكتب [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] بوده است در سه قسم اصلى مىباشد كه قسمت اول آن در اثبات | اين كتاب كه بر محور فلسفۀ مشاء كه مكتب [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] بوده است در سه قسم اصلى مىباشد كه قسمت اول آن در اثبات واجبالوجود و وحدانيت او و همچنين بررسى صفات او مىباشد. | ||
در ابتداء اين بخش [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] اقدام به تعريف | در ابتداء اين بخش [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] اقدام به تعريف واجبالوجود و ممكن الوجود نموده است وى واجبالوجود را به هو الموجود الذى متى فرض غير موجود عرض منه محال تعريف كرده و ممكن الوجود را به هو الذى متى فرض غير موجود او موجودا لم يعرض منه محال معرفى نموده است. | ||
ايشان در ادامه ثابت مىكند كه | ايشان در ادامه ثابت مىكند كه واجبالوجود بغيره ممكن الوجود بذاته خواهد بود پس مطالب ديگرى همچون عدم كثرة در واجبالوجود و تام بودن واجبالوجود را به واجبالوجود اثبات مىكند ايشان به مناسبت، اتحاد عقل و عاقل و معقول را نيز در همان اوائل مقالۀ اولى ثابت مىكند. | ||
[[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] براى اثبات | [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] براى اثبات واجبالوجود ابتدائا وجود را به ممكن واجب تقسيم مىكند. | ||
او مىگويد اگر وجود واجب باشد كه تصريح دارد و بحثى در آن نيست اما اگر ممكن باشد ما اينجا ثابت خواهيم كرد كه وجود ممكن به | او مىگويد اگر وجود واجب باشد كه تصريح دارد و بحثى در آن نيست اما اگر ممكن باشد ما اينجا ثابت خواهيم كرد كه وجود ممكن به واجبالوجود منتهى خواهد شد. | ||
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در صفات | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در صفات واجبالوجود به نكتهاى كلى اشاره مىكند و مىگويد هر واجبالوجودى اول است بذاته و همينطور واحد است از چند جهت؛ اوّل اينكه ذاتش منقسم به كميّت نمىشود و همينطور منقسم به مواد و اجزاء واحد نيز نمىگردد زيرا ممكن نيست وجودش بغيره باشد.همينطور ارواحدات؟؟؟ | ||
از جهت فردا؟؟؟ نيست زيرا ماهيّت او فقط براى اوست و او مشاركى در نوع ندارد هكذا او تام الذات است و نقصانى در او نيست تا باعث تكثر وحدانيتش گردد. | از جهت فردا؟؟؟ نيست زيرا ماهيّت او فقط براى اوست و او مشاركى در نوع ندارد هكذا او تام الذات است و نقصانى در او نيست تا باعث تكثر وحدانيتش گردد. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
بعد مىگويد او حق است و عقل محض زيرا ماهيت مجرد از ماده است و صورت نظام كل او همچنين مبداء حكيم است. | بعد مىگويد او حق است و عقل محض زيرا ماهيت مجرد از ماده است و صورت نظام كل او همچنين مبداء حكيم است. | ||
از جمله صفاتى كه [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] براى | از جمله صفاتى كه [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] براى واجبالوجود اثبات مىكند مبداء حركت است وى مىگويد حركت هر جسم متحركى علتى دارد نه اينكه حركتش ذاتى باشد و علل محرّكه متناهى به علتى مىگردند كه حركت ندارد وگرنه هرمتحركى به خاطر علت متحرك ديگر در حركت است و اين قضيه تا بىنهايت ادامه پيدا مىكند وجود جسم غير متناهى بالفعل نيز كه محال بودنش در علوم طبيعى اثبات شده است پس در نتيجه در تمام انواع محرّكات محرّكى غير متحرك وجود خواهد داشت كه او واجبالوجود است. | ||
بوعلى در ادامۀ بحث از صفات الهى به ايرادات معطله پرداخته و شبهات آنان را در محدود دانستن ازل و غير آن ابطال نموده و به پاسخ آنها مىپردازد. | بوعلى در ادامۀ بحث از صفات الهى به ايرادات معطله پرداخته و شبهات آنان را در محدود دانستن ازل و غير آن ابطال نموده و به پاسخ آنها مىپردازد. | ||
حيوان مطيع خدا بودن آسمان، نفسانى بودن حركت آن و مسائلى ديگرى در حول آسمان از ديگر مواردى است كه به مناسبت در اين كتاب بدانها پرداخت شده است.ايشان حركت افلاك را وضعى وو حركت كواكب را با وجود متحرك بالذات بود نشان مكانى مىداند. | حيوان مطيع خدا بودن آسمان، نفسانى بودن حركت آن و مسائلى ديگرى در حول آسمان از ديگر مواردى است كه به مناسبت در اين كتاب بدانها پرداخت شده است.ايشان حركت افلاك را وضعى وو حركت كواكب را با وجود متحرك بالذات بود نشان مكانى مىداند. | ||
ترتيب فيض واجب و بمعنى كلىتر سخن از افعال | ترتيب فيض واجب و بمعنى كلىتر سخن از افعال واجبالوجود مباحث مطرح شده در مقالۀ دوم | ||
را به خود اختصاص دادهاند.بوعلى نخست معنى ابداع را در نزد حكماء تبيين نموده و بحثى راجع به معلول اول و عقل بودن معلول اول مطرح مىنمايد هكذا خلقت بقيه موجودات اعمّ از نفس و | را به خود اختصاص دادهاند.بوعلى نخست معنى ابداع را در نزد حكماء تبيين نموده و بحثى راجع به معلول اول و عقل بودن معلول اول مطرح مىنمايد هكذا خلقت بقيه موجودات اعمّ از نفس و | ||
عقل و فلك و هكذا حدوث عناصر و مزاجات اربعۀ انسانى را از همين معلول اول مىداند. | عقل و فلك و هكذا حدوث عناصر و مزاجات اربعۀ انسانى را از همين معلول اول مىداند. |
ویرایش