۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
آيتالله خوانسارى در 18 ماه محرم 1309 در شهر خوانسار در يك خانواده روحانى ديده به جهان گشود. | آيتالله خوانسارى در 18 ماه محرم 1309 در شهر خوانسار در يك خانواده روحانى ديده به جهان گشود. | ||
پدرش سید یوسف امام جمعه خوانسار، جدش سید محمد مهدی، رجالی معروف و برادرش محمدحسن خوانساری (م 1337 ه . ق) از عالمان کامل عصر خود بودند.<ref> پایگاه حوزه نت</ref> | پدرش سید یوسف امام جمعه خوانسار، جدش سید محمد مهدی، رجالی معروف و برادرش محمدحسن خوانساری (م 1337 ه . ق) از عالمان کامل عصر خود بودند.<ref>پایگاه حوزه نت</ref> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
پس از درگذشت آيتالله حاج آقا يحيى سجادى، امام جماعت مسجد سيد عزيز الله در محرم 1370 ه.ق، جمعى از اهالى تهران از مرجع بزرگ آيتالله بروجردى تقاضا مىكنند كه شخصيت بزرگى را به تهران اعزام نمايند تا در مسجد حاج سيد عزيز الله اقامه جماعت نموده و به امور دينى مردم و حل و فصل مسائل مباشرت نمايد. | پس از درگذشت آيتالله حاج آقا يحيى سجادى، امام جماعت مسجد سيد عزيز الله در محرم 1370 ه.ق، جمعى از اهالى تهران از مرجع بزرگ آيتالله بروجردى تقاضا مىكنند كه شخصيت بزرگى را به تهران اعزام نمايند تا در مسجد حاج سيد عزيز الله اقامه جماعت نموده و به امور دينى مردم و حل و فصل مسائل مباشرت نمايد. | ||
مرحوم آيتالله بروجردى شخص با كفايت آيتالله خوانسارى را كه از نظر زهد، تقوا و مبارزه با هواى نفس مشهور عام و خاص بودند، به تهران اعزام و تا آخر عمر در مسجد حاج سيد عزيز الله تهران به اقامه نماز جماعت و تدريس خارج فقه و اصول مشغول، و عمر پر بركت خود را در خدمت به اسلام و حوزههاى علمى سپرى نمودند. | [[بروجردی، حسین|مرحوم آيتالله بروجردى]] شخص با كفايت آيتالله خوانسارى را كه از نظر زهد، تقوا و مبارزه با هواى نفس مشهور عام و خاص بودند، به تهران اعزام و تا آخر عمر در مسجد حاج سيد عزيز الله تهران به اقامه نماز جماعت و تدريس خارج فقه و اصول مشغول، و عمر پر بركت خود را در خدمت به اسلام و حوزههاى علمى سپرى نمودند. | ||
هر روز نزديكىهاى ظهر، سيد با وقارى به همراه يك نفر و بدون كوچكترين تشريفات و بيا و برو، از ميان محيط شلوغ و مردم مشغول كسب و داد و ستد عبور مىنمايد و به سوى مسجد سيد عزيز الله حركت مىكند. در حركت و رهسپارى ايشان، كوهى از وقار و متانت نمايان بود كه روح و روحانيت و صفا و معنويت را به تماشاگران مىبخشيد، و معنويت اسلام را به بازاريان و مردم غرق در ماديات عرضه مىكرد. با مشاهده ايشان، بازاريان كركرهها را پائين كشيده، به سوىنماز جماعت مىشتافتند. همين مرجع بزرگوار گاهى در راهبندانهاى بازار، همانند مردمعادى متوقف و بدون كوچكترين امتياز و تشخص، با يك حالت عادى و خاكى عبور و مرور مىنمودند. | هر روز نزديكىهاى ظهر، سيد با وقارى به همراه يك نفر و بدون كوچكترين تشريفات و بيا و برو، از ميان محيط شلوغ و مردم مشغول كسب و داد و ستد عبور مىنمايد و به سوى مسجد سيد عزيز الله حركت مىكند. در حركت و رهسپارى ايشان، كوهى از وقار و متانت نمايان بود كه روح و روحانيت و صفا و معنويت را به تماشاگران مىبخشيد، و معنويت اسلام را به بازاريان و مردم غرق در ماديات عرضه مىكرد. با مشاهده ايشان، بازاريان كركرهها را پائين كشيده، به سوىنماز جماعت مىشتافتند. همين مرجع بزرگوار گاهى در راهبندانهاى بازار، همانند مردمعادى متوقف و بدون كوچكترين امتياز و تشخص، با يك حالت عادى و خاكى عبور و مرور مىنمودند. | ||
خط ۱۷۴: | خط ۱۷۴: | ||
|تراز منبع = | |تراز منبع = | ||
|شکلبندی منبع = | |شکلبندی منبع = | ||
}} | }} | ||
تحليلى جزئى از دو تسليت مهم: | تحليلى جزئى از دو تسليت مهم: | ||
اين دو اعلاميه تسليت از دو سيد سند و دو مرجع معتمد و بزرگوار كه هر دو در يك مكتب و در يك مدرس و پيش يك مدرس و معلم تعليم ديدهاند، | اين دو اعلاميه تسليت از دو سيد سند و دو مرجع معتمد و بزرگوار كه هر دو در يك مكتب و در يك مدرس و پيش يك مدرس و معلم تعليم ديدهاند، | ||
امام بزرگوار در حق ايشان مىنويسند: «او با رفتار و اعمال خود و تقوا و سيره خويش پيوسته در نفوس مستعده مؤثر و موجب تربيت بود.» | امام بزرگوار در حق ايشان مىنويسند: «او با رفتار و اعمال خود و تقوا و سيره خويش پيوسته در نفوس مستعده مؤثر و موجب تربيت بود.» | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۴: | ||
اين سخن نشانگر آن معنى است كه خود عمل منهاى سخن و نطق، سازنده است و كار ساز. آن فقيه بزرگوار چندان اهل سخن و بيان و نطق و گفتار نبود، اما عمل و تقواى بوذرى و زهد و پارسايى بحر العلومى، و قداست و نزاهت مقدس اردبيلى را در عصر ماديات و در مرز تزاحم اميال و شهوات نفسانى، يعنى قلب بازار تهران را داشت، به حدى كه با سيره عملى خويش مردم را به معنويت اسلام و حقانيت روحانيت و تقوى جلب مىنمود، نه با بيان و گفتار. | اين سخن نشانگر آن معنى است كه خود عمل منهاى سخن و نطق، سازنده است و كار ساز. آن فقيه بزرگوار چندان اهل سخن و بيان و نطق و گفتار نبود، اما عمل و تقواى بوذرى و زهد و پارسايى بحر العلومى، و قداست و نزاهت مقدس اردبيلى را در عصر ماديات و در مرز تزاحم اميال و شهوات نفسانى، يعنى قلب بازار تهران را داشت، به حدى كه با سيره عملى خويش مردم را به معنويت اسلام و حقانيت روحانيت و تقوى جلب مىنمود، نه با بيان و گفتار. | ||
در اعلاميه آيتالله گلپايگانى نيز آثار سوز و حزن و تأثر موج مى زند. جايى كه در آغاز اعلاميه مىنويسد: «شكاف غير قابل انسداد و شكست غير قابل جبران به حريم دين و مرز روحانيت اسلام وارد آمده است كه هرگز قابل جبران نيست.» و آنگاه از وى به عنوان يادگار سلف و ذخيره گذشتگان و الگوى فضايل مخالف هوى و هوس و مطيع امر مولى و تارك دنيا و منقطع الى الله و جامع بين علم و عمل ياد مىكند، نشانهها و اماراتى كه امام عليهالسلام در مرجع تقليد تعيين فرمودهاند، و نكته مهمتر آنجا است كه مىفرمايند: «ايشان بيش از نيم قرن با اين اوصاف و صفات، بين اقران و امثال مشار اليه بالبنان و مسلم بين اقران و نظاير بوده است.» طبيعى است رخنهاى كه با چنين ضايعهاى به اركان دژ اسلام رخ دهد، به اين زوديها قابل جبران نخواهد بود. | در اعلاميه [[گلپایگانی، محمدرضا|آيتالله گلپايگانى]] نيز آثار سوز و حزن و تأثر موج مى زند. جايى كه در آغاز اعلاميه مىنويسد: «شكاف غير قابل انسداد و شكست غير قابل جبران به حريم دين و مرز روحانيت اسلام وارد آمده است كه هرگز قابل جبران نيست.» و آنگاه از وى به عنوان يادگار سلف و ذخيره گذشتگان و الگوى فضايل مخالف هوى و هوس و مطيع امر مولى و تارك دنيا و منقطع الى الله و جامع بين علم و عمل ياد مىكند، نشانهها و اماراتى كه امام عليهالسلام در مرجع تقليد تعيين فرمودهاند، و نكته مهمتر آنجا است كه مىفرمايند: «ايشان بيش از نيم قرن با اين اوصاف و صفات، بين اقران و امثال مشار اليه بالبنان و مسلم بين اقران و نظاير بوده است.» طبيعى است رخنهاى كه با چنين ضايعهاى به اركان دژ اسلام رخ دهد، به اين زوديها قابل جبران نخواهد بود. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش