۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
جز (جایگزینی متن - 'محمد رضا' به 'محمدرضا') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
از دوران جوانى و مدرسه و معلمان و كسب مقدمات علمى او اطلاعى به دست نيامد. در گوشهاى از فومن به كار كشاورزى اشتغال داشت و خمول و گمنامى را به جاى شهرت پسنديده بود. اتفاقات و سوانح عجيب گيلان او را بر آن داشت كه قلم بر كاغذ گذارد و شرحى درباره اين جريانات غيرعادى بنويسد. | از دوران جوانى و مدرسه و معلمان و كسب مقدمات علمى او اطلاعى به دست نيامد. در گوشهاى از فومن به كار كشاورزى اشتغال داشت و خمول و گمنامى را به جاى شهرت پسنديده بود. اتفاقات و سوانح عجيب گيلان او را بر آن داشت كه قلم بر كاغذ گذارد و شرحى درباره اين جريانات غيرعادى بنويسد. | ||
شايد آشنايى او با ديوانيان سبب شد كه او از گوشه اعتزال بيرون آيد و به كارهاى ديوانى تن در دهد. يك بار او را با بهزاد بيك - وزير گيلانات - معاشر و همنشين مىبينيم. اين دوستى ظاهرا در سال 1020 يا 1021ق است. زيرا در همين تاريخ است كه خواجه | شايد آشنايى او با ديوانيان سبب شد كه او از گوشه اعتزال بيرون آيد و به كارهاى ديوانى تن در دهد. يك بار او را با بهزاد بيك - وزير گيلانات - معاشر و همنشين مىبينيم. اين دوستى ظاهرا در سال 1020 يا 1021ق است. زيرا در همين تاريخ است كه خواجه محمدرضاى سارو خواجه - وزير آذربايجان - عاملان و ضابطان بهزاد بيك را در آستارا و گسكر زندانى كرد و نمايندگان خود را در آن جا گماشت. | ||
بهزاد بيك با شنيدن اين خبر، اسلحه به رعيت داد و لشكرى تهيه كرد و به سوى گسكر و آستارا بر سر خواجه محمدرضا رفت. مرتضى قلى خان - حاكم گسكر - او را منع كرد و يادآور شد كه اسلحه به رعيت دادن كار درستى نيست و نبايد رعيت را مسلح كرد، بالاخره جريان امر را به عرض شاه عباس رسانيدند. شاه عباس دستور داد تا صورتى از نامهاى سران رعيت كه در اين جنگ شركت داشتهاند، تهيه شود. داود شهريار مأمور اين كار شد و نام سيصد تن از سران رعيت را نوشت و به شاه عباس رسانيدند. «حكم بر طبق آن به نام بهزاد بيك صادر گشته بود كه همين سيصد نفر را همراه خود به چمن سلطانيه حاضر سازد كه پادشاه خود مشاهده اوضاع و اطوار ايشان كرده، بدان چه صلاح بوده باشد، عمل نمايد. هنگام ورود حكم، بهزاد بيك در قصبه لشتهنشا، به خانههاى خواجه كمالالدين تشريف داشتند و مؤلف اين مؤلف همراه بود. در همين ايام، شاه عباس بهزاد بيك را از كار بركنار كرد. اشتغال عبدالفتاح به كارهاى ديوانى پس از بركنارى بهزاد بيك - وزير گيلانات - در سال 1021ق است. شاه عباس در اين تاريخ تقريبا تمام عاملان و ضابطان و تحويلداران و محاسبان و داروغگان حساب را كه بهزاد بيك تعيين كرده بود، از كار بركنار كرد و افراد ديگرى به جاى ايشان گماشت و روانه فرحآباد شد. از فرحآباد سه تن را براى تنقيح حساب چهارده ساله بيهپس برگزيد و رقم به نام ايشان نوشت و به گيلان فرستاد. | بهزاد بيك با شنيدن اين خبر، اسلحه به رعيت داد و لشكرى تهيه كرد و به سوى گسكر و آستارا بر سر خواجه محمدرضا رفت. مرتضى قلى خان - حاكم گسكر - او را منع كرد و يادآور شد كه اسلحه به رعيت دادن كار درستى نيست و نبايد رعيت را مسلح كرد، بالاخره جريان امر را به عرض شاه عباس رسانيدند. شاه عباس دستور داد تا صورتى از نامهاى سران رعيت كه در اين جنگ شركت داشتهاند، تهيه شود. داود شهريار مأمور اين كار شد و نام سيصد تن از سران رعيت را نوشت و به شاه عباس رسانيدند. «حكم بر طبق آن به نام بهزاد بيك صادر گشته بود كه همين سيصد نفر را همراه خود به چمن سلطانيه حاضر سازد كه پادشاه خود مشاهده اوضاع و اطوار ايشان كرده، بدان چه صلاح بوده باشد، عمل نمايد. هنگام ورود حكم، بهزاد بيك در قصبه لشتهنشا، به خانههاى خواجه كمالالدين تشريف داشتند و مؤلف اين مؤلف همراه بود. در همين ايام، شاه عباس بهزاد بيك را از كار بركنار كرد. اشتغال عبدالفتاح به كارهاى ديوانى پس از بركنارى بهزاد بيك - وزير گيلانات - در سال 1021ق است. شاه عباس در اين تاريخ تقريبا تمام عاملان و ضابطان و تحويلداران و محاسبان و داروغگان حساب را كه بهزاد بيك تعيين كرده بود، از كار بركنار كرد و افراد ديگرى به جاى ايشان گماشت و روانه فرحآباد شد. از فرحآباد سه تن را براى تنقيح حساب چهارده ساله بيهپس برگزيد و رقم به نام ايشان نوشت و به گيلان فرستاد. |
ویرایش