پرش به محتوا

بر بال اندیشه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'اسلامي' به 'اسلامی'
جز (جایگزینی متن - 'ايت الله' به 'آيت‌الله')
جز (جایگزینی متن - 'اسلامي' به 'اسلامی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۹۹: خط ۹۹:
او معتقد است كه اين دو مرام، بشريت را از هدفى كه برايش منظور شده، منحرف مى‌سازد.
او معتقد است كه اين دو مرام، بشريت را از هدفى كه برايش منظور شده، منحرف مى‌سازد.


3. استعمار: به اعتقاد نويسنده، اگرچه اسلام تاكنون جوامع اسلامى را با دستورهاى خود حفظ كرده است، ولى ضربه‌هاى ناجوانمردانه‌اى از اوضاع و احوال زمامدارى دولت‌هاى به ظاهر اسلامى، در طول 14 قرن، اسلاميان را براى افتادن به كام استعمار، به‌تدريج آماده كرد؛ آن‌چنان‌كه ورود استعمارگران به كشورهاى اسلامى، زحمت چندانى نداشت، بلكه گويى پس از آمدن، بر سر سفره آماده شده‌اى با تعارفات لازمه، از طرف دولت‌ها و ملت‌هاى خواب‌آلود اسلامى، قرار گرفتند.
3. استعمار: به اعتقاد نويسنده، اگرچه اسلام تاكنون جوامع اسلامى را با دستورهاى خود حفظ كرده است، ولى ضربه‌هاى ناجوانمردانه‌اى از اوضاع و احوال زمامدارى دولت‌هاى به ظاهر اسلامى، در طول 14 قرن، اسلامیان را براى افتادن به كام استعمار، به‌تدريج آماده كرد؛ آن‌چنان‌كه ورود استعمارگران به كشورهاى اسلامى، زحمت چندانى نداشت، بلكه گويى پس از آمدن، بر سر سفره آماده شده‌اى با تعارفات لازمه، از طرف دولت‌ها و ملت‌هاى خواب‌آلود اسلامى، قرار گرفتند.


«قضا و قضاوت در اسلام»: بى‌ترديد انسان در تولد، مرگ و برپايى نظام جسمى، به قوانين تكوين متكى است و در اين مسئله با تمام موجودات عالم، همسان و همراه مى‌باشد، ولى آنچه نويسنده در اين مقاله به دنبال آن است، اثبات اين نكته است كه قوانين تكوين هرگز عامل شكوفا شدن و تحصيل مايه‌هاى كرامت و فضيلت نيست و عقل، فطرت، وجدان و انسانيت انسان، با اين نوع قوانين، به رشد و كمال نمى‌رسد، بلكه انسان براى صعود به قله‌هاى كمال، نيازمند قوانين ديگرى است كه او را در راه شكفته شدن اصالت‌هايش كمك كرده و با عقل، وجدان و فطرتش تناسب داشته باشد.
«قضا و قضاوت در اسلام»: بى‌ترديد انسان در تولد، مرگ و برپايى نظام جسمى، به قوانين تكوين متكى است و در اين مسئله با تمام موجودات عالم، همسان و همراه مى‌باشد، ولى آنچه نويسنده در اين مقاله به دنبال آن است، اثبات اين نكته است كه قوانين تكوين هرگز عامل شكوفا شدن و تحصيل مايه‌هاى كرامت و فضيلت نيست و عقل، فطرت، وجدان و انسانيت انسان، با اين نوع قوانين، به رشد و كمال نمى‌رسد، بلكه انسان براى صعود به قله‌هاى كمال، نيازمند قوانين ديگرى است كه او را در راه شكفته شدن اصالت‌هايش كمك كرده و با عقل، وجدان و فطرتش تناسب داشته باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش