۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
تمهيديه كتاب حاوى تفسير دو آيهى ''' «وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيم» '''(قلم: 4) و ''' «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها» '''(شمس: 8) است كه در آن به اهميت و جايگاه اخلاق در قرآن اشاره دارد سپس رواياتى در خصوص اخلاق حسنه را مورد بررسى قرار داده است. | تمهيديه كتاب حاوى تفسير دو آيهى ''' «وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيم» '''(قلم: 4) و ''' «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها» '''(شمس: 8) است كه در آن به اهميت و جايگاه اخلاق در قرآن اشاره دارد سپس رواياتى در خصوص اخلاق حسنه را مورد بررسى قرار داده است. | ||
بحث اول كتاب | بحث اول كتاب درباره تعريف علم اخلاق است. | ||
ايشان بعد از تعريف لغوى و اصطلاحى علم اخلاق و نيز جايگاه علم اخلاق پرداخته و اخلاق را از اقسام حكمت عمليه شمرده است لذا به تعريف علم اخلاق از ديدگاه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] مىپردازد و اين تعريف را برمىگزيند، علامه در تعريف علم اخلاق مىگويد: علم اخلاق عبارت است از فنى كه پيرامون ملكات انسانى بحث مىكند، ملكاتى كه مربوط به قواى نباتى و حيوانى و انسانى اوست، به اين غرض بحث مىكند كه فضائل آنها را از رذائلش جدا سازد و معلوم كند كدام يك از ملكات نفسانى انسان خوب و فضيلت و مايه كمال اوست، و كداميك بد و رذيله و مايه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسايى آنها خود را با فضائل بيارايد، و از رذائل دور كند و در نتيجه اعمال نيكى كه مقتضاى فضائل درونى است، انجام دهد تا در اجتماع انسانى ستايش عموم و ثناى جميل جامعه را بخود جلب نموده، سعادت علمى و عملى خود را به كمال برساند. (38) | ايشان بعد از تعريف لغوى و اصطلاحى علم اخلاق و نيز جايگاه علم اخلاق پرداخته و اخلاق را از اقسام حكمت عمليه شمرده است لذا به تعريف علم اخلاق از ديدگاه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] مىپردازد و اين تعريف را برمىگزيند، علامه در تعريف علم اخلاق مىگويد: علم اخلاق عبارت است از فنى كه پيرامون ملكات انسانى بحث مىكند، ملكاتى كه مربوط به قواى نباتى و حيوانى و انسانى اوست، به اين غرض بحث مىكند كه فضائل آنها را از رذائلش جدا سازد و معلوم كند كدام يك از ملكات نفسانى انسان خوب و فضيلت و مايه كمال اوست، و كداميك بد و رذيله و مايه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسايى آنها خود را با فضائل بيارايد، و از رذائل دور كند و در نتيجه اعمال نيكى كه مقتضاى فضائل درونى است، انجام دهد تا در اجتماع انسانى ستايش عموم و ثناى جميل جامعه را بخود جلب نموده، سعادت علمى و عملى خود را به كمال برساند. (38) |
ویرایش