۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
با بررسى زندگى علمى صدرالمتألهين، سه مرحله اساسى در زندگى او قابل تشخيص است كه پیمودن اين مراحل، از او فيلسوفى بزرگ پديد آورده است: | با بررسى زندگى علمى صدرالمتألهين، سه مرحله اساسى در زندگى او قابل تشخيص است كه پیمودن اين مراحل، از او فيلسوفى بزرگ پديد آورده است: | ||
مرحله اول، دوره شاگردى اوست كه دوره بحث و بررسى نظريههاى متكلمان و فلاسفه و گفتوگوهاى آنهاست. معلوم مىشود هنوز روش عرفانى او شكل نگرفته بوده است و سخن او در مقدمه تفسير سوره واقعه، به همين نكته اشاره دارد: «در گذشته به بحث و تكرار، اشتغال فراوان داشتم و كتابهاى حكما و فلاسفه را بسيار مىخواندم تا آنجا كه مىپنداشتم به دانشى دست يافتهام، اما هنگامى كه به يافتههاى خود نظر كردم، با وجود اينكه | مرحله اول، دوره شاگردى اوست كه دوره بحث و بررسى نظريههاى متكلمان و فلاسفه و گفتوگوهاى آنهاست. معلوم مىشود هنوز روش عرفانى او شكل نگرفته بوده است و سخن او در مقدمه تفسير سوره واقعه، به همين نكته اشاره دارد: «در گذشته به بحث و تكرار، اشتغال فراوان داشتم و كتابهاى حكما و فلاسفه را بسيار مىخواندم تا آنجا كه مىپنداشتم به دانشى دست يافتهام، اما هنگامى كه به يافتههاى خود نظر كردم، با وجود اينكه درباره مبدأ و معاد و منزه بودن خداوند از صفات امكان و حدوث و همچنين بخشى از مسائل درباره نفس انسانى بسيارى مطالب مىدانستم، دريافتم كه با دانش واقعى و حقيقت هستى كه جز از طريق مكاشفه و ذوق به دست نمىآيد، بيگانه هستم». | ||
مراد او از دانش واقعى، مكاشفات عرفانى است. در مقدمه «اسفار»، از اينكه در ابتداى عمر خود، در گرايش به روش اهل بحث (فلاسفه و متكلمان)، زيادهروى كرده، اظهار پشيمانى کرده است: «از اينكه بخشى از عمر خود را در جستوجوى نظريههاى فلاسفه و متكلمان مجادلهگر و نازكانديشىهاى آنان هدر دادم و به فراگيرى جربزه آنان در سخن و چگونگى مباحثه پرداختم، استغفار مىكنم». | مراد او از دانش واقعى، مكاشفات عرفانى است. در مقدمه «اسفار»، از اينكه در ابتداى عمر خود، در گرايش به روش اهل بحث (فلاسفه و متكلمان)، زيادهروى كرده، اظهار پشيمانى کرده است: «از اينكه بخشى از عمر خود را در جستوجوى نظريههاى فلاسفه و متكلمان مجادلهگر و نازكانديشىهاى آنان هدر دادم و به فراگيرى جربزه آنان در سخن و چگونگى مباحثه پرداختم، استغفار مىكنم». | ||
هرچند او پشيمانى خود را از هدر دادن اين دوره، بيان داشته، اما در دوره آخر عمر خود كه دوره نگارش آثارش است و در اين آثار، روش بحثى (فلسفى- كلامى) و روش عرفانى را جمع كرده، از روش اهل بحث بهره فراوان برده است که ما در بخشى ديگر (مكتب علمى او)، از آن سخن خواهيم گفت. علاوه بر اين، در اين دوره، او فقط روش بحثى را در پيش نگرفته، بلكه آميختهاى از روش بحثى و عرفانى را اساس تفكر خود قرار داده است، هرچند هنوز در انديشه او، اين روش، شكل نگرفته بوده؛ چنانكه در آن دوره، قائل به وحدت وجود بود و رساله «طرح الكونين» را | هرچند او پشيمانى خود را از هدر دادن اين دوره، بيان داشته، اما در دوره آخر عمر خود كه دوره نگارش آثارش است و در اين آثار، روش بحثى (فلسفى- كلامى) و روش عرفانى را جمع كرده، از روش اهل بحث بهره فراوان برده است که ما در بخشى ديگر (مكتب علمى او)، از آن سخن خواهيم گفت. علاوه بر اين، در اين دوره، او فقط روش بحثى را در پيش نگرفته، بلكه آميختهاى از روش بحثى و عرفانى را اساس تفكر خود قرار داده است، هرچند هنوز در انديشه او، اين روش، شكل نگرفته بوده؛ چنانكه در آن دوره، قائل به وحدت وجود بود و رساله «طرح الكونين» را درباره وحدت وجود نوشته است. | ||
به دليل بيان علمى همين نظريهها و خوددارى نكردن از اظهار علنى آنها، مردم سطحینگر، وی را در تنگنا قرار دادند؛ چنانكه خود در نوشتههايش به آن اشاره نموده و دوره دوم زندگى وى با اين مشكلات شروع شد. | به دليل بيان علمى همين نظريهها و خوددارى نكردن از اظهار علنى آنها، مردم سطحینگر، وی را در تنگنا قرار دادند؛ چنانكه خود در نوشتههايش به آن اشاره نموده و دوره دوم زندگى وى با اين مشكلات شروع شد. |
ویرایش