۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىک' به 'میک') |
جز (جایگزینی متن - 'مىپ' به 'میپ') |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
وی در بحث معاد عقلانی و جسمانی معتقد است «معاد بنا بر آنچه مشهور نزد جمهور است عبارت است از رجوع هر نفس ناطقهاى بهسوی مبدأش. آنگاه گوید: نفس بنا بر آنچه از احادیث معصومین(ع) و کلام حکماى الهى مستفاد است بر سه قسم است که هر یک معادى مناسب خود دارند»<ref>همان، ص103</ref> | وی در بحث معاد عقلانی و جسمانی معتقد است «معاد بنا بر آنچه مشهور نزد جمهور است عبارت است از رجوع هر نفس ناطقهاى بهسوی مبدأش. آنگاه گوید: نفس بنا بر آنچه از احادیث معصومین(ع) و کلام حکماى الهى مستفاد است بر سه قسم است که هر یک معادى مناسب خود دارند»<ref>همان، ص103</ref> | ||
«یکى از مسائلى که مصنف به بررسى آن پرداخته است مسئله وجود ذهنى است. البته وى با همین عنوان «وجود ذهنى» از آن بحث نمیکند. آنچه از عبارات وى درباره علم به اشیا به دست مىآید این است که وى قائل است به اینکه در علم به اشیا، مثال و شبح و صورت شىء در ذهن عالم حاصل میگردد. قول وى به شبح با اقوال قائلین به شبح در مسئله وجود ذهنى نیز متفاوت است. آنچه مصنف در این موضع به بررسى آن | «یکى از مسائلى که مصنف به بررسى آن پرداخته است مسئله وجود ذهنى است. البته وى با همین عنوان «وجود ذهنى» از آن بحث نمیکند. آنچه از عبارات وى درباره علم به اشیا به دست مىآید این است که وى قائل است به اینکه در علم به اشیا، مثال و شبح و صورت شىء در ذهن عالم حاصل میگردد. قول وى به شبح با اقوال قائلین به شبح در مسئله وجود ذهنى نیز متفاوت است. آنچه مصنف در این موضع به بررسى آن میپردازد این است که آیا در علم به اشیا، ماهیات آنها بأنفسها در ذهن مىآید یا اشباح آنها؛ و اگر شبح اشیا به ذهن مىآید، آیا این شبح و صورت مثالى عین ذى شبح و ممثل منه است؟ در پاسخ به این سؤالات، وى ابتدا تصریح میکند که علم و حس «عرض شبحى» و «مثالى نورانى» است که در نفس حاصل مىشود. سپس خاطرنشان مىکند که جمعى کثیر از فحول حکما در این مسئله قائل به عینیت تام من جمیع الوجوه در مرتبه هى هى میان این شبح و مثال نورانى کلى موجود در ذهن با حقیقت و ماهیت خارجى ذى شبح و ممثل منه هستند؛ و رأى کثیر دیگرى نیز آن است که میان آنها مباینت تام من جمیع الوجوه است. رأى مختار مصنف این است که میان شبح و صورت مثالى نورانى موجود در ذهن با حقیقت و ماهیت خارجى ذى شبح و ممثل منه نه مباینت تام من جمیع الوجوه است نه عینیت من جمیع الوجوه، بلکه به وجهى عین و به وجهى غیرند. وى این قول را، چنانکه خود میگوید، در کتاب دیگرش به نام جمع بین الرأیین و تصالح الطرفین و تأویل القولین آورده است.»<ref>همان، ص97</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش