پرش به محتوا

جامع بيان العلم و فضله: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى‏ک' به 'می‌‏ک'
جز (جایگزینی متن - 'مى‏شود' به 'مى‏‌شود')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏ک' به 'می‌‏ک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۹: خط ۵۹:
برخى از آداب تعلیم و تعلّم و نیز روش کسب دانش در این کتاب یادآورى شده است.
برخى از آداب تعلیم و تعلّم و نیز روش کسب دانش در این کتاب یادآورى شده است.


مؤلف مى‎گوید: علماى اسلام علم را به دو گونه تقسیم کرده‌‏اند: علمى که تحصیلش واجب عینى است، مثل: علم به توحید و صفات و... علمى که تحصیلش واجب کفایى است که شامل سایر علوم مى‏‌شود. در این کتاب، مؤلف به برخى موارد که در واجب عینى یا کفایى بودن آن اختلاف واقع شده، اشاره مى‏کند<ref>ر.ک: همان، ص20-22</ref>.
مؤلف مى‎گوید: علماى اسلام علم را به دو گونه تقسیم کرده‌‏اند: علمى که تحصیلش واجب عینى است، مثل: علم به توحید و صفات و... علمى که تحصیلش واجب کفایى است که شامل سایر علوم مى‏‌شود. در این کتاب، مؤلف به برخى موارد که در واجب عینى یا کفایى بودن آن اختلاف واقع شده، اشاره می‌‏کند<ref>ر.ک: همان، ص20-22</ref>.


از جمله در باب عیادت مریض و دعا در حق عطسه‎کننده مى‎گوید: برخى آن ‎را واجب کفایى دانسته‏‌اند، ولى اهل ظاهر به وجوب عینى آن دو قائلند و در این‏باره به حدیث براء بن عازب از پیامبر(ص) استدلال مى‏کنند. اما خود مؤلف بر این عقیده است که معناى فرمایش پیامبر(ص)، استحباب و فضیلت داشتن این‎گونه اعمال است، نه وجوب عینى یا کفایى داشتن<ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>.
از جمله در باب عیادت مریض و دعا در حق عطسه‎کننده مى‎گوید: برخى آن ‎را واجب کفایى دانسته‏‌اند، ولى اهل ظاهر به وجوب عینى آن دو قائلند و در این‏باره به حدیث براء بن عازب از پیامبر(ص) استدلال می‌‏کنند. اما خود مؤلف بر این عقیده است که معناى فرمایش پیامبر(ص)، استحباب و فضیلت داشتن این‎گونه اعمال است، نه وجوب عینى یا کفایى داشتن<ref>ر.ک: همان، ص21-22</ref>.


مؤلف به‎مناسبت، در ابواب مختلف کتاب، اشعارى را نیز یادآور مى‏‌شود که قابل توجه است، از جمله این بیت:
مؤلف به‎مناسبت، در ابواب مختلف کتاب، اشعارى را نیز یادآور مى‏‌شود که قابل توجه است، از جمله این بیت:
خط ۶۸: خط ۶۸:
از برخى ابواب کتاب، مخصوصا باب «فساد التقليد» و... و نیز باب «الحض على لزوم السنة و الاقتصار عليها»، توجه ویژه مؤلف به سنت آشکار مى‏‌شود.
از برخى ابواب کتاب، مخصوصا باب «فساد التقليد» و... و نیز باب «الحض على لزوم السنة و الاقتصار عليها»، توجه ویژه مؤلف به سنت آشکار مى‏‌شود.


مؤلف به‎جاى عبارت «و عترتي» که در حدیث ثقلین آمده، از عبارت «سنّتي» در این دو باب استفاده کرده است. وی در کتاب نسبت به خلیفه اول و دوم، عنایت ویژه‏اى نشان داده و از پیامبر(ص) روایتى را نقل مى‏کند که ایشان فرموده‌‏اند: «اقتدوا باللّذين من بعدي: أبوبكر و عمر»<ref>ر.ک: همان، ص473-475</ref>.
مؤلف به‎جاى عبارت «و عترتي» که در حدیث ثقلین آمده، از عبارت «سنّتي» در این دو باب استفاده کرده است. وی در کتاب نسبت به خلیفه اول و دوم، عنایت ویژه‏اى نشان داده و از پیامبر(ص) روایتى را نقل می‌‏کند که ایشان فرموده‌‏اند: «اقتدوا باللّذين من بعدي: أبوبكر و عمر»<ref>ر.ک: همان، ص473-475</ref>.


از دیگر ابواب کتاب، عبارتند از: حدیث صفوان و ابودرداء در فضیلت علم؛ رخصت در کتابت علم؛ هجرت در طلب علم؛ وصایای لقمان به پسرش؛ آفات علم؛ منازل العلماء؛ فضیلت سکوت؛ بلند کردن صدا در مسجد؛ مدح تواضع و ذم عجب و طلب ریاست؛ ذم نکوهش طلب علم برای مباهات در دنیا؛ خطای مجتهد در حکم و فتوا؛ فرق میان دلیل و قیاس؛ تأمل در قرآن با جهل به سنت و...
از دیگر ابواب کتاب، عبارتند از: حدیث صفوان و ابودرداء در فضیلت علم؛ رخصت در کتابت علم؛ هجرت در طلب علم؛ وصایای لقمان به پسرش؛ آفات علم؛ منازل العلماء؛ فضیلت سکوت؛ بلند کردن صدا در مسجد؛ مدح تواضع و ذم عجب و طلب ریاست؛ ذم نکوهش طلب علم برای مباهات در دنیا؛ خطای مجتهد در حکم و فتوا؛ فرق میان دلیل و قیاس؛ تأمل در قرآن با جهل به سنت و...
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش