۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىشود' به 'مىشود') |
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
«مصنف، مباحث خود را غالباً با آیات قرآن، احادیث ائمه(ع) و اقوال و آراى حکماى متقدم و متأخر و حتى معاصرانش طرح مىکند، ازاینرو شمار اقوالى که به نقل آنها پرداخته بیش از پانصد قول است. وى همچنین بعضاً مطالبى را ذیل عناوین تنبیه، تحقیق، تذنیب، قانون و وصل بیان مىکند و گاه بحث خود را در قالب طرح شکوک و ازاله آنها دنبال کرده است.»<ref>مقدمه مصحح، ص38</ref> | «مصنف، مباحث خود را غالباً با آیات قرآن، احادیث ائمه(ع) و اقوال و آراى حکماى متقدم و متأخر و حتى معاصرانش طرح مىکند، ازاینرو شمار اقوالى که به نقل آنها پرداخته بیش از پانصد قول است. وى همچنین بعضاً مطالبى را ذیل عناوین تنبیه، تحقیق، تذنیب، قانون و وصل بیان مىکند و گاه بحث خود را در قالب طرح شکوک و ازاله آنها دنبال کرده است.»<ref>مقدمه مصحح، ص38</ref> | ||
«کتاب احیاى حکمت علیقلی بن قرچغاى خان همانند سایر آثار این اندیشمند توانا نشاندهنده یک جریان فکرى نیرومندى است که در جهت خلاف اندیشههاى صدرالمتألهین شیرازى وجود داشته است. این جریان فکرى در تعلیمات شیخ رجبعلى تبریزى به اوج خود رسیده و بهعنوان یک نظام فلسفى مطرح شده است. این نظام فلسفى که با نوعى از الهیات تنزیهى سازگارى دارد، با معانى و مضامین برخى از روایات اهلبیت عصمت و طهارت(ع) نیز نزدیک است. در این نظام فلسفى رگههایی از | «کتاب احیاى حکمت علیقلی بن قرچغاى خان همانند سایر آثار این اندیشمند توانا نشاندهنده یک جریان فکرى نیرومندى است که در جهت خلاف اندیشههاى صدرالمتألهین شیرازى وجود داشته است. این جریان فکرى در تعلیمات شیخ رجبعلى تبریزى به اوج خود رسیده و بهعنوان یک نظام فلسفى مطرح شده است. این نظام فلسفى که با نوعى از الهیات تنزیهى سازگارى دارد، با معانى و مضامین برخى از روایات اهلبیت عصمت و طهارت(ع) نیز نزدیک است. در این نظام فلسفى رگههایی از اندیشههاى مکتب نوافلاطونى نیز وجود دارد که براى اهل بصیرت بهوضوح قابل مشاهده است... سبک تفسیر صدرالمتألهین از آیات و برداشت او از روایات غیر از سبک و اسلوبى است که شیخ رجبعلى تبریزى و شاگردانش از آن پیروى مىکنند. بهعبارتدیگر مىتوان گفت هریک از این دو جریان فکرى که هممعاصر و همرقیب یکدیگرند بهحکم اینکه از معانى و مضامین روایات اهلبیت(ع) مدد مىگیرد، رنگ حکمت شیعى را در ناصیه خود آشکار مىسازد».<ref>پیشگفتار، ص35</ref> | ||
درهرصورت هر دو دیدگاه در زمان صفویان وجود داشتهاند و در تقسیمبندیهای امروزین تحت عنوان مکتب اصفهان میگنجند. | درهرصورت هر دو دیدگاه در زمان صفویان وجود داشتهاند و در تقسیمبندیهای امروزین تحت عنوان مکتب اصفهان میگنجند. |
ویرایش