پرش به محتوا

فروزانفر، بدیع‌الزمان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بديع الزمان' به 'بديع‌الزمان'
(لینک درون متنی)
جز (جایگزینی متن - 'بديع الزمان' به 'بديع‌الزمان')
خط ۴۴: خط ۴۴:




'''محمدحسن فروزانفر'''، معروف به '''بديع الزمان فروزانفر''' در سال 1276ش، در بشرويه، از شهرهاى كوچك خراسان، چشم به جهان گشود.
'''محمدحسن فروزانفر'''، معروف به '''بديع‌الزمان فروزانفر''' در سال 1276ش، در بشرويه، از شهرهاى كوچك خراسان، چشم به جهان گشود.


پدر، وى را «عبدالجليل» نام نهاد، ولى هنگامى كه در دوره پادشاهى رضا شاه بر طبق قانونى مقرر گرديد براى همه ايرانيان شناسنامه صادر شود و هركس براى خود نام خانوادگى برگزيند، وى لقب «بديع الزمان» را كه ظاهرا قوام السلطنه، والى خراسان به او اعطاء كرده بود، به‌عنوان «نام» خود برگزيد و «فروزانفر» را به‌عنوان «نام خانوادگى».
پدر، وى را «عبدالجليل» نام نهاد، ولى هنگامى كه در دوره پادشاهى رضا شاه بر طبق قانونى مقرر گرديد براى همه ايرانيان شناسنامه صادر شود و هركس براى خود نام خانوادگى برگزيند، وى لقب «بديع‌الزمان» را كه ظاهرا قوام السلطنه، والى خراسان به او اعطاء كرده بود، به‌عنوان «نام» خود برگزيد و «فروزانفر» را به‌عنوان «نام خانوادگى».


==کسب علم و دانش==
==کسب علم و دانش==
خط ۵۹: خط ۵۹:




محمدحسن بديع الزمان فروزانفر، در خصوص استادان خود چنين مى‌گويد: «مقدمات علوم قديمه و تحصيلات اوليه را در بشرويه نزد ملا محمدحسين آموختم... در محرم 1338 به مشهد مقدس آمدم و پس از دو ماه اقامت، محضر استاد بزرگوار مرحوم اديب نيشابورى (1281 - 1344) را درك كردم. علوم ادبى و منطق را پيش استاد آموختم و كسب علم و معرفت از مرحوم اديب تا سال 1342 امتداد داشت. مقارن همين ايام، پيش مرحوم حاج ميرزا حسين سبزوارى كه مدت محدودى در مشهد اقامت كرد، تلمذ كردم. اصول و بعضى مباحث فقه را پيش حاج شيخ مرتضى آشتيانى و مقدارى از مباحث فقه را نزد مرحوم حاج شيخ مهدى خالصى خواندم. درسال 1342 به تهران آمدم و يك دوره «شرح اشارات» و «شفا» و «كليات قانون» پيش مرحوم ميرزا طاهر تنكابنى تلمذ شد و «نجات» و «تمهيد القواعد» را هم بر ايشان قرائت كردم. در خدمت آقا حسين نجم‌آبادى فقه و اصول تحصيل كرده و قسمتى مهم از «قواعد» علامه را به سيره قدما با ايشان خواندم. «تحرير اقليدس» و قسمت الهيات از كتاب «اسفار» را نزد آقا ميرزا مهدى آشتيانى و شرح چغمينى را نزد مرحوم اديب پيشاورى فراگرفتم».
محمدحسن بديع‌الزمان فروزانفر، در خصوص استادان خود چنين مى‌گويد: «مقدمات علوم قديمه و تحصيلات اوليه را در بشرويه نزد ملا محمدحسين آموختم... در محرم 1338 به مشهد مقدس آمدم و پس از دو ماه اقامت، محضر استاد بزرگوار مرحوم اديب نيشابورى (1281 - 1344) را درك كردم. علوم ادبى و منطق را پيش استاد آموختم و كسب علم و معرفت از مرحوم اديب تا سال 1342 امتداد داشت. مقارن همين ايام، پيش مرحوم حاج ميرزا حسين سبزوارى كه مدت محدودى در مشهد اقامت كرد، تلمذ كردم. اصول و بعضى مباحث فقه را پيش حاج شيخ مرتضى آشتيانى و مقدارى از مباحث فقه را نزد مرحوم حاج شيخ مهدى خالصى خواندم. درسال 1342 به تهران آمدم و يك دوره «شرح اشارات» و «شفا» و «كليات قانون» پيش مرحوم ميرزا طاهر تنكابنى تلمذ شد و «نجات» و «تمهيد القواعد» را هم بر ايشان قرائت كردم. در خدمت آقا حسين نجم‌آبادى فقه و اصول تحصيل كرده و قسمتى مهم از «قواعد» علامه را به سيره قدما با ايشان خواندم. «تحرير اقليدس» و قسمت الهيات از كتاب «اسفار» را نزد آقا ميرزا مهدى آشتيانى و شرح چغمينى را نزد مرحوم اديب پيشاورى فراگرفتم».


بديع الزمان، شاگرد دهخدا بود و علامه دهخدا در سال 1314، مدرك دكتراى وى را امضا و او را به سمت استادى دانشگاه تهران منصوب كرد.
بديع‌الزمان، شاگرد دهخدا بود و علامه دهخدا در سال 1314، مدرك دكتراى وى را امضا و او را به سمت استادى دانشگاه تهران منصوب كرد.


== هم‌دوره‌اى‌ها و همكاران ==
== هم‌دوره‌اى‌ها و همكاران ==




محمدحسن بديع الزمان فروزانفر، در آغاز ورود به تهران با اديب پيشاورى و شمس العلماء گرگانى (كه تدريس فقه و عربى در دارالفنون را از سال 1305ش به توصيه و به جاى او انجام داد) و آقا ميرزا لطف‌على معاشرت و ارتباط علمى و ادبى برقرار نمود.
محمدحسن بديع‌الزمان فروزانفر، در آغاز ورود به تهران با اديب پيشاورى و شمس العلماء گرگانى (كه تدريس فقه و عربى در دارالفنون را از سال 1305ش به توصيه و به جاى او انجام داد) و آقا ميرزا لطف‌على معاشرت و ارتباط علمى و ادبى برقرار نمود.


== تأليفات ==
== تأليفات ==
خط ۷۷: خط ۷۷:
رساله در تحقيق احوال و زندگانى مولانا جلال‌الدين محمد، مشهور به مولوى؛ مآخذ قصص و تمثيلات مثنوى؛ احاديث مثنوى؛ كليات شمس يا ديوان كبير در ده جلد؛ شرح مثنوى شريف در 3 جلد، مشتمل بر شرح ابيات يك تا 3012 دفتر اول كه چاپ مجلدات بعدى آن به سبب مرگ نابهنگام وى ناتمام ماند؛ فرهنگ تازى به پارسى؛ مجموعه مواعظ و سخنان سلطان العلماء بهاءالدين محمد بن حسين خطيبى بلخى، مشهور به بهاءولد؛ زنده بيدار؛ مجموعه مواعظ و كلمات سيد برهان‌الدين محقق ترمذى به همراه تفسير سوره محمد و فتح؛ شرح احوال و نقد و تحليل آثار شيخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين عطار نيشابورى]]؛ ترجمه رساله قشيريه؛ مناقب اوحدالدين حامد بن ابى الفخر کرمانى؛ طريق عشق؛ ترجمه قرآن مجيد (كه به چاپ نرسيده است) و...
رساله در تحقيق احوال و زندگانى مولانا جلال‌الدين محمد، مشهور به مولوى؛ مآخذ قصص و تمثيلات مثنوى؛ احاديث مثنوى؛ كليات شمس يا ديوان كبير در ده جلد؛ شرح مثنوى شريف در 3 جلد، مشتمل بر شرح ابيات يك تا 3012 دفتر اول كه چاپ مجلدات بعدى آن به سبب مرگ نابهنگام وى ناتمام ماند؛ فرهنگ تازى به پارسى؛ مجموعه مواعظ و سخنان سلطان العلماء بهاءالدين محمد بن حسين خطيبى بلخى، مشهور به بهاءولد؛ زنده بيدار؛ مجموعه مواعظ و كلمات سيد برهان‌الدين محقق ترمذى به همراه تفسير سوره محمد و فتح؛ شرح احوال و نقد و تحليل آثار شيخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين عطار نيشابورى]]؛ ترجمه رساله قشيريه؛ مناقب اوحدالدين حامد بن ابى الفخر کرمانى؛ طريق عشق؛ ترجمه قرآن مجيد (كه به چاپ نرسيده است) و...


از بديع الزمان فروزانفر، تعدادى مقاله تحقيقى نيز باقى مانده است كه با آنكه سال‌ها از نگارش آنها مى‌گذرد، هنوز تازگى خود را از دست نداده‌اند. وى در عالم شعر نيز شاعرى توانا بود، ولى هرگز نخواست به‌عنوان «شاعر» شناخته شود. او به‌حق، محققى توانا بود و آثارش از جمله در زمينه ادبيات و تصوف در دوران اسلامى، همه شاهد صادقى است بر اين مدعا.
از بديع‌الزمان فروزانفر، تعدادى مقاله تحقيقى نيز باقى مانده است كه با آنكه سال‌ها از نگارش آنها مى‌گذرد، هنوز تازگى خود را از دست نداده‌اند. وى در عالم شعر نيز شاعرى توانا بود، ولى هرگز نخواست به‌عنوان «شاعر» شناخته شود. او به‌حق، محققى توانا بود و آثارش از جمله در زمينه ادبيات و تصوف در دوران اسلامى، همه شاهد صادقى است بر اين مدعا.


فروزانفر از نظر معتقدات دينى، مسلمانى بود با احاطه كامل به علوم اسلامى، از قرآن و تفسير و حديث و كلام و... و در ضمن، عميقا آشنا با حقايق تصوف و عرفان و به دور از هرگونه سخت‌گيرى و تعصب.
فروزانفر از نظر معتقدات دينى، مسلمانى بود با احاطه كامل به علوم اسلامى، از قرآن و تفسير و حديث و كلام و... و در ضمن، عميقا آشنا با حقايق تصوف و عرفان و به دور از هرگونه سخت‌گيرى و تعصب.
خط ۹۳: خط ۹۳:




متينى، جلال، بديع الزمان فروزانفر و سخن و سخنوران (به مناسبت يك‌صدمين سال تولد استاد فروزانفر)، مجله ايران‌شناسى، سال هشتم، زمستان 1375،‌ش 4، ص 692 - 665.
متينى، جلال، بديع‌الزمان فروزانفر و سخن و سخنوران (به مناسبت يك‌صدمين سال تولد استاد فروزانفر)، مجله ايران‌شناسى، سال هشتم، زمستان 1375،‌ش 4، ص 692 - 665.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش