۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فاطمه (س)' به 'فاطمه(س)') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR14912J1.jpg|بندانگشتی|القصص العجیبة]] | [[پرونده:NUR14912J1.jpg|بندانگشتی|القصص العجیبة]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |القصص العجیبة | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" | | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[قصیر، موسی]] (مترجم) | ||
[[دستغیب، عبدالحسین]] (نويسنده) | [[دستغیب، عبدالحسین]] (نويسنده) | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" |عربی | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |AC 136 /د5ق6* | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" | | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |دار البلاغة | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" |بیروت - لبنان | ||
|- | |- | ||
|سال نشر | |سال نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishYear" | 1413 هـ.ق | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE14912AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''القصص العجيبة'''، تعريب كتاب زيباى «داستانهاى شگفت»، اثر فارسى شهيد محراب، آيتالله [[دستغیب، عبدالحسین|سيد عبدالحسين دستغيب]] مىباشد كه توسط موسى قصير، به عربى ترجمه شده است. | |||
از جمله چيزهايى كه بهعنوان سبب تأليف كتاب مطرح شده، اندرز گرفتن خوانندگان از سرگذشت ديگران است كه هر داستانى، بهرهاى وافر و نتيجه اخلاقى فوقالعادهاى دارد و اين امر، اثر توجه طبع انسانى به داستان ديگران مىباشد و به نظر نويسنده، اين نتيجه، از اين راه بهتر حاصل شده و به اصطلاح، موعظه ضمن قصه بيشتر اثر مىكند؛ مخصوصا اگر قصه حقيقى و راستى باشد. | از جمله چيزهايى كه بهعنوان سبب تأليف كتاب مطرح شده، اندرز گرفتن خوانندگان از سرگذشت ديگران است كه هر داستانى، بهرهاى وافر و نتيجه اخلاقى فوقالعادهاى دارد و اين امر، اثر توجه طبع انسانى به داستان ديگران مىباشد و به نظر نويسنده، اين نتيجه، از اين راه بهتر حاصل شده و به اصطلاح، موعظه ضمن قصه بيشتر اثر مىكند؛ مخصوصا اگر قصه حقيقى و راستى باشد. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۵: | ||
كتاب، با دو مقدمه از سيد محمدهاشم دستغيب و مؤلف آغاز مىشود و متن كتاب، دربردارنده مجموعا صد و پنجاه و سه داستان عبرتآموز و زيباست كه با قلمى شيوا و رسا و بيانى ساده و همهفهم، ارائه گرديده است. | كتاب، با دو مقدمه از [[دستغیب، محمدهاشم|سيد محمدهاشم دستغيب]] و مؤلف آغاز مىشود و متن كتاب، دربردارنده مجموعا صد و پنجاه و سه داستان عبرتآموز و زيباست كه با قلمى شيوا و رسا و بيانى ساده و همهفهم، ارائه گرديده است. | ||
تصوير برخى از علما و بزرگانى كه داستانى از ايشان نقل شده، در انتهاى كتاب آمده است. | تصوير برخى از علما و بزرگانى كه داستانى از ايشان نقل شده، در انتهاى كتاب آمده است. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۲: | ||
در مقدمه سيد محمدهاشم | در مقدمه [[دستغیب، محمدهاشم|سيد محمدهاشم دستغيب]]، به اين نكته اشاره شده است كه طبع انسانى به داستان و سرگذشت ديگران، رغبتى بسزا داشته و از شنيدن و خواندن قصهها، لذتى وافر مىبرد و از اين غريزه، مىتوان براى عبرت گرفتن و بيدار شدن دلها از خواب غفلت، نهايت استفاده را نمود و بدون اينكه نياز به جعل داستانهاى دروغى باشد، از سرگذشت پيشينيان اندرز گرفت؛ چنانكه خداوند در قرآن مجيد، سرگذشت واقعى و قضاياى حقيقى پيشينيان را مكرر يادآور شده و از اقوام عاد، ثمود، نوح، فرعون و لوط، در جاهاى متعدد، بحثهاى فراوان نموده و از عاقبت بدشان سخن گفته و ديگران را اندرز مىدهد كه از چنين عقوبتهايى برحذر باشند. | ||
خداوند در جاهاى مكرر، از پيغمبران گذشته و حالاتشان، از بردبارى در سختىها و مصيبتها و فداكارى در راه رسيدن به مرام و مقصد و پايدارى در راه هدف، داد سخن داده است، بلكه بيشتر حكمتها و اندرزها را ضمن داستان بيان فرموده است؛ مثلا دستورالعملهاى عالى اخلاقى را كه راه رسيدن به كمال انسانيت است، از قول «لقمان حكيم» ضمن وصيت به فرزندش، بيان مىفرمايد و يا رازهاى آفرينش و حكمتهاى امور تكوينى را ضمن داستان «موسى و خضر» يادآور مىشود. | خداوند در جاهاى مكرر، از پيغمبران گذشته و حالاتشان، از بردبارى در سختىها و مصيبتها و فداكارى در راه رسيدن به مرام و مقصد و پايدارى در راه هدف، داد سخن داده است، بلكه بيشتر حكمتها و اندرزها را ضمن داستان بيان فرموده است؛ مثلا دستورالعملهاى عالى اخلاقى را كه راه رسيدن به كمال انسانيت است، از قول «لقمان حكيم» ضمن وصيت به فرزندش، بيان مىفرمايد و يا رازهاى آفرينش و حكمتهاى امور تكوينى را ضمن داستان «موسى و خضر» يادآور مىشود. | ||
نويسنده در مقدمه، پيرامون غرض خويش از نوشتن اين اثر، به نكات زير اشاره كرده است: | نويسنده در مقدمه، پيرامون غرض خويش از نوشتن اين اثر، به نكات زير اشاره كرده است: | ||
# هرچند از عباد صالحين نيستم، لكن ايشان را دوست دارم و آرزومندم كه از آنها بگويم، از آنها بنويسم، از آنها بشنوم و آنها را ببينم. | |||
# چنانكه در حديث رسيده، نزد ياد خوبان، رحمت خدا نازل مىشود و اميد است نويسنده و خوانندگان، مشمول اين رحمت واقع شوند. | |||
# چون هريك از اين داستانها موجب تقويت ايمان به غيب و رغبت قلوب به عالم اعلى و توجه به حضرت آفريدگار است، آنها را ثبت كردم تا خوانندگان در شدايد و مشكلات، دچار يأس نشوند و دل به پروردگار، قوى دارند. | |||
عناوين برخى از اين داستانها، عبارتند از: صدقه، مرگ را به تأخير مىاندازد؛ اجل حتمى، علاج ندارد؛ تلاوت قرآن هنگام مرگ؛ جنابت، پليدى معنوى است؛ نصيب شدن طى الارض؛ زنده شدن پس از مرگ؛ معجزه رضويه و شفاى بيمار؛ مسجد براثا؛ معجزه حسينى(ع)؛ دادرسى ولى عصر(ع)؛ اثر زكات دادن؛ استشفا به قرآن مجيد؛ بزرگى مصيبت حضرت ابا عبدالله(ع)؛ تربت خونين؛ حيائى غريب از سگ؛ فدا شدن سگى براى صاحبش؛ بدگمانى به عزادار حسين(ع)؛ عنايت حسين(ع) و نجات غريق؛ باز شدن قفل به نام حضرت فاطمه(س)؛ فرج بعد از شدت؛ عنايت حسين(ع) به زوار قبرش؛ مقام فقيه عادل؛ بيدارعلىباش؛ كرامت ابوالفضل(ع) و شفاى مسلول؛ كرامت حر شهيد؛ زيارت ارواح از قبر حسين(ع)؛ بدهى سادات به حساب على(ع)؛ بچه را در هوا نگه مىدارد؛ جسد سالمى از 1300 سال قبل؛ اجابت فورى و عنايت رضوى. | عناوين برخى از اين داستانها، عبارتند از: صدقه، مرگ را به تأخير مىاندازد؛ اجل حتمى، علاج ندارد؛ تلاوت قرآن هنگام مرگ؛ جنابت، پليدى معنوى است؛ نصيب شدن طى الارض؛ زنده شدن پس از مرگ؛ معجزه رضويه و شفاى بيمار؛ مسجد براثا؛ معجزه حسينى(ع)؛ دادرسى ولى عصر(ع)؛ اثر زكات دادن؛ استشفا به قرآن مجيد؛ بزرگى مصيبت حضرت ابا عبدالله(ع)؛ تربت خونين؛ حيائى غريب از سگ؛ فدا شدن سگى براى صاحبش؛ بدگمانى به عزادار حسين(ع)؛ عنايت حسين(ع) و نجات غريق؛ باز شدن قفل به نام حضرت فاطمه(س)؛ فرج بعد از شدت؛ عنايت حسين(ع) به زوار قبرش؛ مقام فقيه عادل؛ بيدارعلىباش؛ كرامت ابوالفضل(ع) و شفاى مسلول؛ كرامت حر شهيد؛ زيارت ارواح از قبر حسين(ع)؛ بدهى سادات به حساب على(ع)؛ بچه را در هوا نگه مىدارد؛ جسد سالمى از 1300 سال قبل؛ اجابت فورى و عنايت رضوى. | ||
ویرایش