پرش به محتوا

الأسرار الخفية في العلوم العقلية: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|الأسرار الخفية في العلوم العقلية {| c...» ایجاد کرد)
 
(لینک درون متنی)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR13798J1.jpg|بندانگشتی|الأسرار الخفية في العلوم العقلية]]
[[پرونده:NUR13798J1.jpg|بندانگشتی|الأسرار الخفية في العلوم العقلية]]
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
|+ |
|+  
|-
|-
! نام کتاب!! data-type='bookName'|الأسرار الخفية في العلوم العقلية
! نام کتاب!! data-type="bookName" |الأسرار الخفية في العلوم العقلية
|-
|-
|نام های دیگر کتاب  
|نام های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|
| data-type="otherBookNames" |
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[علامه حلي، حسن بن يوسف]] (نويسنده)
| data-type="authors" |[[حلی، حسن بن یوسف]](نويسنده)
   
   
[[مرکز العلوم والثقافه الاسلاميه، مرکز احياء التراث الاسلامي]] (محقق)
[[مرکز العلوم والثقافه الاسلاميه، مرکز احياء التراث الاسلامي]] (محقق)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-
|-
|زبان  
|زبان  
|data-type='language'| فارسي عربي
| data-type="language" | فارسي عربي
|-
|-
|کد کنگره  
|کد کنگره  
|data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏‎‏BBR‎‏ ‎‏885‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏5  
| data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏‎‏BBR‎‏ ‎‏885‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏5  
|-
|-
|موضوع  
|موضوع  
|data-type='subject'|علوم طبيعي - متون قديمي تا قرن 14  
| data-type="subject" |علوم طبيعي - متون قديمي تا قرن 14  


فلسفه اسلامي - متون قديمي تا قرن 14  
فلسفه اسلامي - متون قديمي تا قرن 14  
خط ۳۱: خط ۳۱:
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)  
| data-type="publisher" |بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)  
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
|data-type='publishPlace'| ايران - قم
| data-type="publishPlace" | ايران - قم
|-
|-
||سال نشر  
||سال نشر  
|ata-type='publishYear'|مجلد1: 1387ش ,   
| ata-type="publishYear" |مجلد1: 1387ش ,   
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"


|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE13798AUTOMATIONCODE
| data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE13798AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
'''الأسرار الخفية في العلوم العقلية''' تألیف علامه حسن بن یوسف بن مطهر حلی (متوفی 726ق) به اسم هارون بن شمس‌الدین جوینی، ملقب به خواجه شرف‌الدین (متوفی 685ق) داماد خلیفه عباسی، نوشته شده است. این اثر از امهات متون فلسفی اسلامی پس از ابن‌سینا و پیش از مکتب اصفهان به شمار می‌رود<ref>بی‌نام، ص84</ref>. ‎
'''الأسرار الخفية في العلوم العقلية''' تألیف [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حسن بن یوسف بن مطهر حلی]] (متوفی 726ق) به اسم هارون بن شمس‌الدین جوینی، ملقب به خواجه شرف‌الدین (متوفی 685ق) داماد خلیفه عباسی، نوشته شده است. این اثر از امهات متون فلسفی اسلامی پس از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] و پیش از مکتب اصفهان به شمار می‌رود<ref>بی‌نام، ص84</ref>. ‎


این اثر در سه علم منطق، طبیعیات و فلسفه تألیف شده و علی اوسطی ناطقی بر آن مقدمه نوشته است.
این اثر در سه علم منطق، طبیعیات و فلسفه تألیف شده و علی اوسطی ناطقی بر آن مقدمه نوشته است.
خط ۵۱: خط ۵۱:
کتاب در سه بخش (فن) منطق، طبیعیات و الهیات تألیف شده است. هر بخش خود مشتمل بر چند مبحث است که مطالب آن تحت عنوان «سرّ» مطرح شده است.
کتاب در سه بخش (فن) منطق، طبیعیات و الهیات تألیف شده است. هر بخش خود مشتمل بر چند مبحث است که مطالب آن تحت عنوان «سرّ» مطرح شده است.


علامه حلی در نگارش این اثر از آثار استادش خواجه‌نصیرالدین طوسی (متوفای 672ق) که با تعبیر «بعض المحققین» در کتابش از او یاد کرده، تأثیر پذیرفته که مهم‎ترین آن‌ها «شرح الإشارات و التنبيهات» و «تلخيص المحصل» است. همچنین از ابن‌سینا که از او با تعابیر «صاحب الاشارات» و «الشیخ» یاد کرده و نیز فخر رازی با تعابیر «فاضل الشارح» و یا «بعض المتأخرین» بهره برده است<ref>ر.ک: مقدمه تحقیق، ص26</ref>. ‎
[[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] در نگارش این اثر از آثار استادش [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه‌نصیرالدین طوسی]] (متوفای 672ق) که با تعبیر «بعض المحققین» در کتابش از او یاد کرده، تأثیر پذیرفته که مهم‎ترین آن‌ها «شرح الإشارات و التنبيهات» و «تلخيص المحصل» است. همچنین از ابن‌سینا که از او با تعابیر «صاحب الاشارات» و «الشیخ» یاد کرده و نیز فخر رازی با تعابیر «فاضل الشارح» و یا «بعض المتأخرین» بهره برده است<ref>ر.ک: مقدمه تحقیق، ص26</ref>. ‎


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محقق اثر در مقدمه‎اش، تحت عنوان «پیرامون کتاب اسرار الخفیه» همانند مصنف به اهمیت علوم عقلی در اتصاف انسان به علوم عقلی کلی و عقاید صحیح یقینی -که وجه تمایز انسان از حیوانات است- اشاره کرده است. وی کامل‎ترین و والاترین علوم عقلی را علم به مبدأ و منتهای اشیاء دانسته که واجب‌الوجود است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. ‎وی با مقارنه بین تاریخ وفات هارون جوینی و علامه حلی چنین نتیجه گرفته که علامه، نگارش این کتاب را پیش از 33 سالگی به پایان رسانده است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. ‎
محقق اثر در مقدمه‎اش، تحت عنوان «پیرامون کتاب اسرار الخفیه» همانند مصنف به اهمیت علوم عقلی در اتصاف انسان به علوم عقلی کلی و عقاید صحیح یقینی -که وجه تمایز انسان از حیوانات است- اشاره کرده است. وی کامل‎ترین و والاترین علوم عقلی را علم به مبدأ و منتهای اشیاء دانسته که واجب‌الوجود است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>.
 
وی با مقارنه بین تاریخ وفات هارون جوینی و [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] چنین نتیجه گرفته که علامه، نگارش این کتاب را پیش از 33 سالگی به پایان رسانده است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. ‎
 
این کتاب از آثار مهم علامه است که آن را «اسرار الخفیّه» نامیده است و به مصداق اسمش در‎ آن‎ حرف‌هایی‎ را که تابه‌حال کسی نزده مطرح کرده است<ref>ر.ک: حائری، عبدالحسین، ص74</ref>.
این کتاب از آثار مهم علامه است که آن را «اسرار الخفیّه» نامیده است و به مصداق اسمش در‎ آن‎ حرف‌هایی‎ را که تابه‌حال کسی نزده مطرح کرده است<ref>ر.ک: حائری، عبدالحسین، ص74</ref>.
‎از جمله نظریات علامه، بحث در مسئله اصالت وجود و اصالت ماهیت است که به‎صورت مستقل در عصر علامه و پیش از او مطرح نبود؛ اما می‎بینیم رأی علامه پیرامون این مسئله در یکی از اسرار کتاب ذکر شده است. او در یکی از اسرار کتاب می‎نویسد که بعضی معتقدند وجود صفتی دارد که حصولش را در اعیان اقتضا می‎کند. بدون شک این همان قول به اصالت وجود است. او سپس با تعبیر «و هو محال» از این دیدگاه تعبیر می‎کند که به‌صراحت نشان می‎دهد که او قائل به اصالت ماهیت است<ref>ر.ک: مقدمه تحقیق، ص27</ref>.
 
علامه‎ حلی‎ همچنین بر‎ روی این دیدگاه تأکید می‎کند که حقیقت انـسان هـمان اجزاء اصلی بدن است که بدون تغییر و دگرگونی و کم‌وزیاد‎ شدن باقی‎ و پایدار است. او در‎ کتاب‎ کشف‎ الفوائد بین جـدایی اجـزاء‎ از یـکدیگر و نابودی آن‌ها مردد است؛ به‌عبارت‌دیگر میان این دو نـظریه که آیا‎ اعاده‎ معدوم جایز است یا ممتنع دو‎ دل‎ است‎. به‎ همین‎ دلیل معتقد است‎ که‎ این اجزای اصـلی بـدن کـه مساوی با حقیقت انسان است یا با مرگ نابود می‎شـود‎ و هـنگام‎ بازگشت‎ به امر خدا دوباره ایجاد می‎گردد؛‎ این‎ در‎ حالی‎ است‎ که‎ اعاده معدوم را بپذیریم. یـا بـا مـرگ اجزاء اصلی آن از یکدیگر جدا می‎شوند و هنگام بازگشت این اجزاء اصلی به امـر خـدا بـا یکدیگر ترکیب و تألیف می‎شوند‎؛ درصورتی‌که اعاده معدوم را نپذیریم؛ اما در اسرار الخفیه دو دلی و شک و تردیدی کـه گـفته شـد برطرف می‌شود و آشکارا حقیقت انسان را همان اجزای‎ اصلی‎ بدن می‎داند که هنگام مـرگ از یـکدیگر جدا می‎شوند و فناناپذیرند و اعاده معدوم و بازگشت آنچه نیست و نابود شده است را نیز مـحال و مـمتنع مـی‎داند<ref>ر.ک: اکوان، محمد، ص16</ref>.
از جمله نظریات علامه، بحث در مسئله اصالت وجود و اصالت ماهیت است که به‎صورت مستقل در عصر علامه و پیش از او مطرح نبود؛ اما می‎بینیم رأی علامه پیرامون این مسئله در یکی از اسرار کتاب ذکر شده است. او در یکی از اسرار کتاب می‎نویسد که بعضی معتقدند وجود صفتی دارد که حصولش را در اعیان اقتضا می‎کند. بدون شک این همان قول به اصالت وجود است. او سپس با تعبیر «و هو محال» از این دیدگاه تعبیر می‎کند که به‌صراحت نشان می‎دهد که او قائل به اصالت ماهیت است<ref>ر.ک: مقدمه تحقیق، ص27</ref>.
 
[[حلی، حسن بن یوسف|علامه‎ حلی]]‎ همچنین بر‎ روی این دیدگاه تأکید می‎کند که حقیقت انـسان هـمان اجزاء اصلی بدن است که بدون تغییر و دگرگونی و کم‌وزیاد‎ شدن باقی‎ و پایدار است. او در‎ کتاب‎ کشف‎ الفوائد بین جـدایی اجـزاء‎ از یـکدیگر و نابودی آن‌ها مردد است؛ به‌عبارت‌دیگر میان این دو نـظریه که آیا‎ اعاده‎ معدوم جایز است یا ممتنع دو‎ دل‎ است‎. به‎ همین‎ دلیل معتقد است‎ که‎ این اجزای اصـلی بـدن کـه مساوی با حقیقت انسان است یا با مرگ نابود می‎شـود‎ و هـنگام‎ بازگشت‎ به امر خدا دوباره ایجاد می‎گردد؛‎ این‎ در‎ حالی‎ است‎ که‎ اعاده معدوم را بپذیریم. یـا بـا مـرگ اجزاء اصلی آن از یکدیگر جدا می‎شوند و هنگام بازگشت این اجزاء اصلی به امـر خـدا بـا یکدیگر ترکیب و تألیف می‎شوند‎؛ درصورتی‌که اعاده معدوم را نپذیریم؛ اما در اسرار الخفیه دو دلی و شک و تردیدی کـه گـفته شـد برطرف می‌شود و آشکارا حقیقت انسان را همان اجزای‎ اصلی‎ بدن می‎داند که هنگام مـرگ از یـکدیگر جدا می‎شوند و فناناپذیرند و اعاده معدوم و بازگشت آنچه نیست و نابود شده است را نیز مـحال و مـمتنع مـی‎داند<ref>ر.ک: اکوان، محمد، ص16</ref>.
شیوه محقق در تحقیق و تصحیح اثر عبارت است از:
شیوه محقق در تحقیق و تصحیح اثر عبارت است از:
# تفکیک مطالب کتاب به سه قسمت: منطقیات، طبیعیات و الهیات؛
# تفکیک مطالب کتاب به سه قسمت: منطقیات، طبیعیات و الهیات؛
خط ۶۹: خط ۷۴:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن کتاب.
# مقدمه و متن کتاب.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش