پرش به محتوا

معانی و بیان: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ دسامبر ۲۰۱۷
خط ۵۰: خط ۵۰:
همچنین در این بخش از کتاب، در مورد «فصاحت» سخن رانده و می‎گوید: فصاحت به معنی روشنی و ظهور و گشاده‎زبانی است؛ چنان‎که فردوسی گفته است:  
همچنین در این بخش از کتاب، در مورد «فصاحت» سخن رانده و می‎گوید: فصاحت به معنی روشنی و ظهور و گشاده‎زبانی است؛ چنان‎که فردوسی گفته است:  


«جوانی بیامد گشاده‎زبان     سخن گفتن خوب و طبع روان»؛
{{شعر}}
 
{{ب|''«جوانی بیامد گشاده‎زبان ''|2=''سخن گفتن خوب و طبع روان»''}}
«گشاده‎زبان و جوانیت هست     سخن گفتن پهلوانیت هست».
{{ب|''«گشاده‎زبان و جوانیت هست''|2=''سخن گفتن پهلوانیت هست»''}}
{{پایان شعر}}


وی اشاره می‎کند که در اینجا، فصاحت به کلمه یا کلامی اطلاق می‎شود که از ضعف تألیف و تنافر و غرابت و مخالفت قیاس و کثرت تکرار و تعقید و تتابع اضافات خالی باشد. این عیب‎ها بعضی مربوط به کلمه است که کلمه را از زیور فصاحت دور می‎کند و برخی دامنگیر کلام می‎شود و کلام را از فصاحت خالی می‎کند و به‎طور کلی، کلامی فصیح است که کلمه‎هایش فصیح باشد. تنافر حروف، مخالفت قیاس، غرابت استعمال و کراهت در سمع از اوصاف مخل «فصاحت کلمه» می‎باشد. در ادامه به تک‎تک این اصطلاحات و توضیح آنها می‎پردازد<ref>ر.ک: همان، ص5-9</ref>.
وی اشاره می‎کند که در اینجا، فصاحت به کلمه یا کلامی اطلاق می‎شود که از ضعف تألیف و تنافر و غرابت و مخالفت قیاس و کثرت تکرار و تعقید و تتابع اضافات خالی باشد. این عیب‎ها بعضی مربوط به کلمه است که کلمه را از زیور فصاحت دور می‎کند و برخی دامنگیر کلام می‎شود و کلام را از فصاحت خالی می‎کند و به‎طور کلی، کلامی فصیح است که کلمه‎هایش فصیح باشد. تنافر حروف، مخالفت قیاس، غرابت استعمال و کراهت در سمع از اوصاف مخل «فصاحت کلمه» می‎باشد. در ادامه به تک‎تک این اصطلاحات و توضیح آنها می‎پردازد<ref>ر.ک: همان، ص5-9</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش