پرش به محتوا

النفس من كتاب الشفاء: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'شناسي' به 'شناسی'
جز (جایگزینی متن - ' فى ' به ' في ')
جز (جایگزینی متن - 'شناسي' به 'شناسی')
خط ۵۷: خط ۵۷:
از گذشته‌هاى دور، شناخت جنبه ناپيداى واقعيت آدمى كه آن را نفس ناميده‌اند، از موضوعات مهم فلسفه بوده است. [[ارسطو]] به احتمال فراوان نخستين كسى بوده كه شاخه‌اى از دانش‌هاى فلسفى را تحت عنوان نفس شناسى مطرح نموده و به طور مفصّل و مستقل اين دانش را تدوين كرده است. اما به دلايل و شواهد فراوانى مى‌توان گفت كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، فيلسوف و پزشك نام‌دار مسلمان، بار ديگر اين علم را با عنوان علم النفس تدوين كرد و اساس ديگرى براى آن بنيان نهاد. علم النفس [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] على‌رغم اشتراكات بسيار با نفس شناسى [[ارسطو]]، از بنياد با آن متفاوت است.
از گذشته‌هاى دور، شناخت جنبه ناپيداى واقعيت آدمى كه آن را نفس ناميده‌اند، از موضوعات مهم فلسفه بوده است. [[ارسطو]] به احتمال فراوان نخستين كسى بوده كه شاخه‌اى از دانش‌هاى فلسفى را تحت عنوان نفس شناسى مطرح نموده و به طور مفصّل و مستقل اين دانش را تدوين كرده است. اما به دلايل و شواهد فراوانى مى‌توان گفت كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، فيلسوف و پزشك نام‌دار مسلمان، بار ديگر اين علم را با عنوان علم النفس تدوين كرد و اساس ديگرى براى آن بنيان نهاد. علم النفس [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] على‌رغم اشتراكات بسيار با نفس شناسى [[ارسطو]]، از بنياد با آن متفاوت است.


[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، در ابتداى فن ششم طبيعيات درباره ماهيت نفس و اينكه چرا در طبيعيات داخل شده، مى‌گويد: وقتى ما شناختيم كه نفس كمال است، با آن تعريفى كه به طور مفصّل درباره كمال گفتيم، آن‌گاه ماهيت نفس را هنوز نشناخته‌ايم، بلكه نفس بودن نفس را شناخته‌ايم؛ زيرا نام نفس نه از جهت جوهريتش، بلكه از آن نظر كه مدبّر بدن است و با آن مقايسه مى‌شود، بر نفس اطلاق مى‌شود و به همين دليل است كه در تعريف نفس، بدن وارد مى‌شود... و بدين دليل، مطالعه نفس از جمله مباحث علم طبيعى شده است، زيرا بررسى نفس از آن نظر كه نفس است، مطالعه نفس از جهت ارتباط با ماده و حركت است، اما براى آن‌كه ذات نفس را بشناسيم، بايد بحث ديگرى را مستقلاً مطرح كنيم.
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، در ابتداى فن ششم طبيعيات درباره ماهيت نفس و اينكه چرا در طبيعيات داخل شده، مى‌گويد: وقتى ما شناختيم كه نفس كمال است، با آن تعريفى كه به طور مفصّل درباره كمال گفتيم، آن‌گاه ماهيت نفس را هنوز نشناخته‌ايم، بلكه نفس بودن نفس را شناخته‌ايم؛ زيرا نام نفس نه از جهت جوهريتش، بلكه از آن نظر كه مدبّر بدن است و با آن مقايسه مى‌شود، بر نفس اطلاق مى‌شود و به همين دليل است كه در تعريف نفس، بدن وارد مى‌شود... و بدين دليل، مطالعه نفس از جمله مباحث علم طبيعى شده است، زيرا بررسى نفس از آن نظر كه نفس است، مطالعه نفس از جهت ارتباط با ماده و حركت است، اما براى آن‌كه ذات نفس را بشناسیم، بايد بحث ديگرى را مستقلاً مطرح كنيم.


نگاه متفاوت [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] به مسئله مادى يا مادى نبودن نفس و نسبت آن با جسم، بقا يا فناى نفس پس از بدن، به ضميمه نوآورى‌هاى او در مباحثى چون اثبات وجود نفس، ماهيت ذهن، ادراكات حسى، حس باطن، قواى عقلى، تعامل نفس و بدن، نسبت عقل فعال با عقل انسانى، مسائل فراوان علمِ نبوّات و رابطه آنها با ماهيت و كاركرد نفس و ده‌ها مسئله ديگر، باعث شد تا او نفس شناسى را جدا از مجموعه علوم طبيعيات، به طور مستقل مطالعه كند و در حقيقت، علم النفس را از نو، بر پايه‌هاى متفاوت با ديدگاه [[ارسطو]]، بنيان نهد و تدوين نمايد.
نگاه متفاوت [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] به مسئله مادى يا مادى نبودن نفس و نسبت آن با جسم، بقا يا فناى نفس پس از بدن، به ضميمه نوآورى‌هاى او در مباحثى چون اثبات وجود نفس، ماهيت ذهن، ادراكات حسى، حس باطن، قواى عقلى، تعامل نفس و بدن، نسبت عقل فعال با عقل انسانى، مسائل فراوان علمِ نبوّات و رابطه آنها با ماهيت و كاركرد نفس و ده‌ها مسئله ديگر، باعث شد تا او نفس شناسى را جدا از مجموعه علوم طبيعيات، به طور مستقل مطالعه كند و در حقيقت، علم النفس را از نو، بر پايه‌هاى متفاوت با ديدگاه [[ارسطو]]، بنيان نهد و تدوين نمايد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش