۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهجالبلاغه') |
||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
محمد از كودكى در محضر پدر به فراگيرى ادبيات پرداخت و پس از گذراندن دوره ابتدايى، جهت فراگيرى معارف اسلامى، به مدرسه «آخوند ملاعلى» وارد شد و پس از مدتى جهت استفاده از محضر اساتيد بزرگ، به حوزه علميه قم مهاجرت كرد و در مدرسه «دارالشفاء» با جديت فراوان به كسب علوم معارف پرداخت و از محضر بزرگانى چون آيات عظام: [[حجت کوهکمری، محمد|سيد محمد حجت كوه كمرهاى]]، بروجردى، سيد محمد محقق (داماد)، علاّمه طباطبايى صاحب [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]] و [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) استفاده نمود و خود مدرسى بزرگ در حوزه گرديد. | محمد از كودكى در محضر پدر به فراگيرى ادبيات پرداخت و پس از گذراندن دوره ابتدايى، جهت فراگيرى معارف اسلامى، به مدرسه «آخوند ملاعلى» وارد شد و پس از مدتى جهت استفاده از محضر اساتيد بزرگ، به حوزه علميه قم مهاجرت كرد و در مدرسه «دارالشفاء» با جديت فراوان به كسب علوم معارف پرداخت و از محضر بزرگانى چون آيات عظام: [[حجت کوهکمری، محمد|سيد محمد حجت كوه كمرهاى]]، بروجردى، سيد محمد محقق (داماد)، علاّمه طباطبايى صاحب [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]] و [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) استفاده نمود و خود مدرسى بزرگ در حوزه گرديد. | ||
در دورانى كه تبليغات استثمارگران، دانشگاه را در نظر علما كفرستان كرده بود و «تحصيل علوم جديد» را اعراض از دين و رفتن به دانشگاه را براى عالِم ننگ مىدانستند، وى در حالى كه در قم استادى بزرگ بود، پا به عرصه دانشگاه گذاشت. وى كه در حوزه علميه به درجه اجتهاد رسيده بود، در دانشگاه نيز موفق به اخذ درجه «دكترى» گرديد. رساله دكتراى وى «تحقيقى درباره | در دورانى كه تبليغات استثمارگران، دانشگاه را در نظر علما كفرستان كرده بود و «تحصيل علوم جديد» را اعراض از دين و رفتن به دانشگاه را براى عالِم ننگ مىدانستند، وى در حالى كه در قم استادى بزرگ بود، پا به عرصه دانشگاه گذاشت. وى كه در حوزه علميه به درجه اجتهاد رسيده بود، در دانشگاه نيز موفق به اخذ درجه «دكترى» گرديد. رساله دكتراى وى «تحقيقى درباره نهجالبلاغه» است كه با درجه بسيار خوب، مورد قبول دانشگاه قرار گرفت. وى پس از گذراندن دوره دانشگاه، علاوه بر تدريس در حوزه، به تدريس در دبيرستانهاى قم پرداخت. | ||
او كه توطئه استعمار را در جدا نگاه داشتن دو قشر دانشگاهى و روحانى، با همه ذرات وجودش حس كرده بود، ايجاد وحدت و انسجام ميان اين دو گروه را وجهه همت خود ساخت. مقالهاى كه ايشان در مجله مكتب اسلام درباره وحدت روحانى و دانشگاه نوشت، مبين تفكر ايشان در اين باره است. وى به لحاظ رسالتى كه بر دوش خويش حس مىكرد، ضمن مبارزه با عفريت «جهل و بىشعورى»، در دو سنگر دبيرستان و حوزه از همان آغاز سعى در روشنگرى دانشپژوهان داشت و كلاسهاى خويش را مركزى براى تشكل آنان در جهت مبارزه با رژيم قرار داده بود و در اين راه به تأسيس انجمن اسلامى دانشآموزان با هميارى شهيد بهشتى همت گمارد. | او كه توطئه استعمار را در جدا نگاه داشتن دو قشر دانشگاهى و روحانى، با همه ذرات وجودش حس كرده بود، ايجاد وحدت و انسجام ميان اين دو گروه را وجهه همت خود ساخت. مقالهاى كه ايشان در مجله مكتب اسلام درباره وحدت روحانى و دانشگاه نوشت، مبين تفكر ايشان در اين باره است. وى به لحاظ رسالتى كه بر دوش خويش حس مىكرد، ضمن مبارزه با عفريت «جهل و بىشعورى»، در دو سنگر دبيرستان و حوزه از همان آغاز سعى در روشنگرى دانشپژوهان داشت و كلاسهاى خويش را مركزى براى تشكل آنان در جهت مبارزه با رژيم قرار داده بود و در اين راه به تأسيس انجمن اسلامى دانشآموزان با هميارى شهيد بهشتى همت گمارد. | ||
| خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
در تهران، علاوه بر تدريس در دانشكده و بسط زمينههاى همكارى با استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]]، بنا به دعوت انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه تهران، به اقامه نماز جماعت در اين مسجد همت گمارد. سخنرانىهاى ايشان در مسجد دانشگاه در ترغيب نسل روشنفكر و تحصيل كرده به اسلام اثر به سزايى داشت. | در تهران، علاوه بر تدريس در دانشكده و بسط زمينههاى همكارى با استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]]، بنا به دعوت انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه تهران، به اقامه نماز جماعت در اين مسجد همت گمارد. سخنرانىهاى ايشان در مسجد دانشگاه در ترغيب نسل روشنفكر و تحصيل كرده به اسلام اثر به سزايى داشت. | ||
وى در حسينيه ارشاد نيز مشغول فعاليتهاى علمى تبليغى و سخنرانى بود كه بعد از تعطيلى اين حسينيه توسط ساواك، با قبول امامت جماعت مسجد جاويد در سال 1352، هسته ديگرى ايجاد كرد تا خلا به وجود آمده را پر نمايد. در اين مسجد كتابخانه تشكيل داد و كلاسهاى دروس اعتقادى، فلسفى، تفسير قرآن، | وى در حسينيه ارشاد نيز مشغول فعاليتهاى علمى تبليغى و سخنرانى بود كه بعد از تعطيلى اين حسينيه توسط ساواك، با قبول امامت جماعت مسجد جاويد در سال 1352، هسته ديگرى ايجاد كرد تا خلا به وجود آمده را پر نمايد. در اين مسجد كتابخانه تشكيل داد و كلاسهاى دروس اعتقادى، فلسفى، تفسير قرآن، نهجالبلاغه و... داير كرد. | ||
مقارن با رمضان 1356، كه به دليل تغيير تاكتيك دولت استكبارى امريكا، رژيم پهلوى نيز شعارهايى چون «فضاى باز سياسى» را مطرح كرد. استاد شهيد به افشاى ماهيت خائنانه اين شعار پرداخت و با استفاده از ضعف رژيم، اقدام به تشكيل جلساتى در مسجد قبا كرد كه براى اولين بار در تاريخ معاصر ايران با حضور جمعيتى بيش از 30 هزار نفر برگزار مىشد. شهيد در عيد فطر همان سال با برگزارى نماز با شكوه عيد فطر در قيطريه كه با استقبال بىنظير مردم تهران رو به رو شد، اركان رژيم پهلوى را به لرزه درآورد. ايشان در خطبههاى نماز براى اولين بار نام [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) را آشكار بر زبان جارى كرد و رهبرى امام را مورد تأكيد قرار داد. | مقارن با رمضان 1356، كه به دليل تغيير تاكتيك دولت استكبارى امريكا، رژيم پهلوى نيز شعارهايى چون «فضاى باز سياسى» را مطرح كرد. استاد شهيد به افشاى ماهيت خائنانه اين شعار پرداخت و با استفاده از ضعف رژيم، اقدام به تشكيل جلساتى در مسجد قبا كرد كه براى اولين بار در تاريخ معاصر ايران با حضور جمعيتى بيش از 30 هزار نفر برگزار مىشد. شهيد در عيد فطر همان سال با برگزارى نماز با شكوه عيد فطر در قيطريه كه با استقبال بىنظير مردم تهران رو به رو شد، اركان رژيم پهلوى را به لرزه درآورد. ايشان در خطبههاى نماز براى اولين بار نام [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) را آشكار بر زبان جارى كرد و رهبرى امام را مورد تأكيد قرار داد. | ||
| خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
[[ترجمه تفسير مجمع البيان]] | [[ترجمه تفسير مجمع البيان]] | ||
[[حکمت الهی و | [[حکمت الهی و نهجالبلاغه]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
ویرایش