۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - ')ن' به ') ن') |
||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
روايات مربوط به شهادت [[امام على(ع)]] در اين كتاب متفاوت نقل شده است در واقع، [[ابن ابیالدنیا، عبدالله بن محمد|ابن ابى الدنيا]] جامع اين نقلهاست و درست همانطور كه در كتابى مانند [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] ملاحظه مىكنيم، روايات متفاوت و متعارضى درباره يك واقعه آورده مىشود. | روايات مربوط به شهادت [[امام على(ع)]] در اين كتاب متفاوت نقل شده است در واقع، [[ابن ابیالدنیا، عبدالله بن محمد|ابن ابى الدنيا]] جامع اين نقلهاست و درست همانطور كه در كتابى مانند [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] ملاحظه مىكنيم، روايات متفاوت و متعارضى درباره يك واقعه آورده مىشود. | ||
در روايت 12 به نقل از امام باقر(ع) آمده است: «آنگاه كه خداوند اراده كرد كه كرامت شهادت با ضربت ابن ملجم نصيب [[امام على(ع)]] شود، ابن ملجم شب را در مسجد بنى اسد بود. وقتى هوا تاريك شد به خانهاى از خانههاى كنديان رفت. يك جمعه پيش از آن امام روى منبر از زبان رسول خدا(ص)نقل كرد كه آن حضرت به من فرمود: لايبغضك مؤمن و لا يحبك كافر. و افزود:من در خواب ديدم كه شيطانى ضربتى بر من زده و ريش مرا به خون سرم تر كرده است، اما اين مرا ناراحت نكرد... اين بود تا شب معهود كه ابن ملجم در كنارى كمين كرد. وقتى امام براى نماز وارد مسجد شد، ابن ملجم ضربه خود را فرود آورد. محمد بن حنيفه نزديك آن حضرت ايستاده بود، او را گرفت. مردم نيز بر ابن ملجم يورش بردند تا او را بكشند. [[امام على(ع)]] فرمود: صبر كنيد. او را نكشيد. اگر ماندم او را قصاص خواهم كرد يا خواهم بخشيد. اگر نماندم، همان اصل نفس در برابر نفس.در روايت 97 آمده است: عبدالملك بن سليمان گويد: به عطاء گفتم: آيا احدى از اصحاب رسول الله فقيهتر از على بود؟ گفت: نه والله من كسى را نمىشناسم. | در روايت 12 به نقل از امام باقر(ع) آمده است: «آنگاه كه خداوند اراده كرد كه كرامت شهادت با ضربت ابن ملجم نصيب [[امام على(ع)]] شود، ابن ملجم شب را در مسجد بنى اسد بود. وقتى هوا تاريك شد به خانهاى از خانههاى كنديان رفت. يك جمعه پيش از آن امام روى منبر از زبان رسول خدا(ص) نقل كرد كه آن حضرت به من فرمود: لايبغضك مؤمن و لا يحبك كافر. و افزود:من در خواب ديدم كه شيطانى ضربتى بر من زده و ريش مرا به خون سرم تر كرده است، اما اين مرا ناراحت نكرد... اين بود تا شب معهود كه ابن ملجم در كنارى كمين كرد. وقتى امام براى نماز وارد مسجد شد، ابن ملجم ضربه خود را فرود آورد. محمد بن حنيفه نزديك آن حضرت ايستاده بود، او را گرفت. مردم نيز بر ابن ملجم يورش بردند تا او را بكشند. [[امام على(ع)]] فرمود: صبر كنيد. او را نكشيد. اگر ماندم او را قصاص خواهم كرد يا خواهم بخشيد. اگر نماندم، همان اصل نفس در برابر نفس.در روايت 97 آمده است: عبدالملك بن سليمان گويد: به عطاء گفتم: آيا احدى از اصحاب رسول الله فقيهتر از على بود؟ گفت: نه والله من كسى را نمىشناسم. | ||
== وضعيت كتاب== | == وضعيت كتاب== |
ویرایش