|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
|
| |
|
| <div class="boxTitle"><big>'''[[سقیفه، بررسی نحوه شکلگیری حکومت پس از رحلت پیامبر]]'''</big></div> | | <div class="boxTitle"><big>'''[[اخلاق نبوی]]'''</big></div> |
| [[پرونده:NUR16147J1.jpg|بندانگشتی| |175px]] | | [[پرونده:NUR03890J1.jpg|بندانگشتی| |175px]] |
|
| |
|
| '''سقيفه: بررسى نحوه شكلگيرى حكومت پس از رحلت پيامبر''' مجموعه سخنرانىهاى علامه [[عسکری، مرتضی|سيد مرتضى عسكرى]] است كه توسط دكتر مهدى دشتى، تدوين و تحقيق شده است. | | '''اخلاق نبوى آشنايى با سيره اخلاقى پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله و سلم'''، اثر [[محدثی، جواد|جواد محدثى]] (متولد سراب، 1332ش) است كه نويسنده در آن، بخشى از سيره عملى و اخلاق فردى و اجتماعى آخرين فرستاده الهى را توضيح داده است. |
|
| |
|
| نويسنده در مقدمه، پيشينه نگارش آثار درباره سقيفه را مورد بررسى قرار داده، مىنويسد: «درباره «سقيفه» و جايگاه آن در تاريخ اسلام، از ديرباز تاكنون، كتابهاى بسيارى مستقلاً يا بهمناسبت، به رشته تحرير درآمده است، كه البته، از نظر ارزش و اهميت يكسان نيستند. بيشتر اين كتابها، سقيفه را، تنها در يك روز ديدهاند و لذا غالباً كوشيدهاند كه صرفاً، حوادث آن روز را بررسى كنند؛ البته گاه به ذكر حوادثى كه در طىّ يكى دو هفته پيش و پس از آن رخ داده است نيز پرداختهاند» | | کتاب حاضر، از مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل 11 بخش) تشكيل شده است. روش نويسنده در اين کتاب، تحليلى و تحقيقى است. |
|
| |
|
| وى پس از اشاره به آثار نويسندگان معاصر [[مظفر، محمدرضا|محمدرضا مظفر]]، [[بهبودی، محمدباقر|محمدباقر بهبودى]]، عبدالفتاح عبدالمقصود و [[مادلونگ، ویلفرد|ويلفرد مادلونگ]]، درباره اثر حاضر چنين مىنويسد: «بر اساس اين كتاب، سقيفه در يك روز و با طراحى يك نفر براى خلافت خلاصه نمىشود، بلكه سقيفه، آغاز بروز و ظهور اجراى نقشهاى حسابشده است كه طى آن افرادى معين از قريش مىبايست يكى پس از ديگرى، زمام حكومت را به دست گيرند تا آن را، پيوسته، از اهل بيت پيامبر(ص) - كه بنا به نصّ ايشان، جانشينان برحقّ پيامبر(ص) بودند - دور دارند و نهايتاً آن را به بنىاميه بسپارند. اين نقشه اجرا شد، لكن با قتل عثمان و خلافت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]]، ناتمام ماند.
| | # نويسنده در مقدمهاش كه آن را در قم، سال 1385ش نوشته، چنين آورده است: «... هرچند بيش از چهارده قرن از حيات آن آخرين فرستاده خدا مىگذرد، ولى هر وقت سراغ مطالعه زندگى آن انسان برتر و آيينه كمال مىرويم يا از چشمه سخنان گهربار آن حضرت، جرعهاى مىنوشيم، طراوت و شادابى معنويت را با همه وجود، لمس مىكنيم. آنچه پيش روى شماست، گوشهاى از خلق و خوى نبوى و سيره رفتارى پيامبر خدا را، چه در زندگى شخصى و چه اجتماعى، نشان مىدهد...». |
| | | # سادهزيستى، در همه مظاهر زندگى آن حضرت آشكار بود. رختخواب او پوستى بود كه داخل آن ليفه و پوشال خرما پر شده بود. بالش او نيز چنين بود. زيراندازش يك عبا بود كه گاهى هم آن را دولا مىكرد و بر آن مىنشست و يا مىخوابيد. اغلب بر حصيرى مىخوابيد و جز آن، زير آن حضرت چيزى نبود و چون به رختخواب مىرفت، به پهلوى راست مىخوابيد و دست راست خود را زير صورت راست خود قرار مىداد... |
| اين تحليل، كه بر مبناى منابع درجه اوّل مكتب خلفاست، در نوع خود بىنظير است، مطالب پراكنده و ناتمام و بعضاً نادرست گذشتگان و معاصران را، درباره سقيفه، منظّم و كامل ساخته و تصحيح مىكند و براى فهم بهتر تاريخ اسلام، از زمان رحلت پيامبر(ص) تاكنون، بسيار روشنىبخش و هدايتگر است»
| | <div class="mw-ui-button">[[اخلاق نبوی|'''ادامه''']]</div> |
| نويسنده، معتقد است كه پىريزى سقيفه در زمان حيات پيامبر اكرم(ص) صورت گرفته است. وى براى اثبات اين موضوع، آيات اوليه سوره تحريم و شأن نزول آنها را مورد بررسى و تحليل قرار داده است.
| |
| | |
| در فصول بعدى كتاب، چگونگى برپايى سقيفه با نگاه به منابع تاريخى مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس ديدگاه صحابه پيامبر(ص) درباره بيعت با ابوبكر ذكر شده است؛ از جمله سلمان و زبير و انصار مايل بودند كه با [[امام على(ع)|على(ع)]] بيعت كنند؛ پس چون با ابوبكر بيعت شد، سلمان فارسى گفت: به خير كمى رسيديد. خلافت را گرفتيد، ولى معدن خير را از دست داديد. مرد سالمند را برگزيديد و خاندان پيامبر(ص) خود را رها كرديد. اگر خلافت را در خاندان پيامبر(ص) مىگذاشتيد، حتى دو نفر با هم اختلاف پيدا نمىكردند و از ميوه اين درخت، هرچه بيشتر و گواراتر، سود مىبرديد
| |
| <div class="mw-ui-button">[[سقیفه، بررسی نحوه شکلگیری حکومت پس از رحلت پیامبر|'''ادامه''']]</div> | |